
وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
و چه كسى جز آنكه به سبك مغزى گرايد از آيين ابراهيم روى برمى تابد و ما او را در اين دنيا برگزيديم و البته در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود

- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع: سفاهت
جز افراد سفیه ونادان، چه کسی از آیین حضرت ابراهیم با آن پاکی ودرخشندگی روی گردان خواهند شد؟
ازاین آیه برمیآید که میزان فهم و خرد انسان بستگی به ارزیابی دقیق و درست او از انسانهای با فضیلت دارد تا به عنوان الگو ازآنها پیروی کند. درروایت است هرکه بمیرد بیآنکه امام زمان خود (اسوه تقلید) را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است خداوند در این آیه، یهود و نصارا و مشرکین را که به پیامبر اسلام ایمان نمیآوردند توبیخ میکند. یهودیان افتخار میکردند که به حضرت یعقوب، نواده ابراهیم منتسباند و نصارا به عیسی افتخار مینمودند زیرا از طرف مادر به یعقوب میرسید و مشرکین عرب نیز از طریق عدنان به اسماعیل میپیوستند و همگی به ابراهیم افتخار مینمودند. ولی به محمد که از نسل ابراهیم و مجری آیین اوست کافر شدند.[1]
همانطور كه در باره روشني آفتاب گفته ميشود؛ هر كس آن را نبيند كور است، درباره معقول بودن ملت ابراهيم عليهالسلام نيز گفته شده، هر كس آن را نپذيرد سفيه است. مشابه اين مطلب در بيان حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام چنين آمده است: «إنّ اللّه َ بَعَثَ رَسولاً هادِيا بكِتابٍ ناطِقٍ ، و أمرٍ قائمٍ ، لا يَهلِكُ عَنهُ إلاّ هالِكٌ».
راز سفاهتِ اعراضكننده از دين ابراهيم عليهالسلام اين است كه انسان هرچه انجام ميدهد، اگر خوب است بالذات به سود خود و اگر بد است بالاصالة به زيان خود ميكند. ممكن نيست كسي بتواند بالذات به ديگري بد و ستم كند، بلكه بد و ستم به ديگري، همواره بد و ستم بالعرض است؛ اصل آن ستم به خود شخص ظالم بوده و حاشيه و سايه آن به ديگري ميرسد. اين حقيقت، در مورد خير و احسان نيز جاري و صادق است؛ مانند اينكه اگر كسي درون منزل خود بوستان و گلستاني احداث كند، بالاصاله خود وي از آن استفاده ميكند و تنها بهره اندكي از آن به رهگذران كوي و برزن مجاور ميرسد؛ همچنين اگر درون خانه خود كثيفي ايجاد كند، بالذات خود وي از تعفّن آن رنج ميبرد و رايحه ضعيفي از آن به عابران و مجاوران ميرسد.[2]
[1] .نسیم حیات، جزء 1،ص306
[2] . تسنيم، ج 7، ص124
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه