بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
آري كسي كه در برابر خداوند تسليم شود و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسي بر آنها است و نه غمگين خواهند شد (بنا بر اين بهشت خداوند در انحصار هيچ طايفهاي نيست).
- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع: اسلامِ وجه
اسلامِ وجه در چه صورتی پذیرفته است؟
قرآن حكيم همانطور كه محور اساسي همه معارف، يعني توحيد را در قالَبِ نفي هرچه غير خداست ميداند؛ «لاإلهالّاالله» مدار سعادت و شقاوت و بهشتي و دوزخي شدن را نيز در چهارچوب سلب هرچه غير اسلامِ قلبي و قالَبي است بازگو ميكند؛ به طوري كه درباره توحيد ميفرمايد: «لاإلهَالّاالله» و درباره حق و باطل، صدق و كذب بودن ميفرمايد: پندار اهل كتاب آرزوي خام است و تنها پايه سعادت و مايه فلاح، اسلامِ وجه و احسان است؛ ﴿تلك أمانيّهم… بلي من أسلم وجهه لله وهو محسن﴾؛ يعني عقيده صائب و انقياد چهره هستي كه همان «حسن فاعلي» است، و انجام دادن كار نيكو كه «حسن فعلي» است.چون انسان برابر انديشه صادق و انگيزه خير متوجّه هدفي خاص ميشود و همه كارهاي علمي و عملي او براساس جهتگيري ويژه انتظام ميگيرد؛ تنها جهتي كه توجه به آن همان عقيده صائب است انقياد چهره هويّت به سَمْت
خداي بيجهت است كه در همه جهات حضور علمي و ظهور احاطي دارد؛ ﴿أينما تولّوا فثمّ وجه الل[1]ه) 1 چنين انسان موحّدي ميتواند مصداق ﴿وجَعَلَني مباركاً أينما كنت)[2] بشود؛ زيرا چهره هويّت او به سوي خدايي است كه عنايت وي در همه جهات حضور دارد؛ چنانكه اگر كسي از خدا روبرگرداند و چهره هستي خويش را به سَمْت هوا قرار دهد، چون از هوس هيچ كاري ساخته نيست، چنين انسانِ مُلحدي مصداقِ ﴿أينما يوجّهه لايأتِ بخير[3]) خواهد بود.[4]
[1] . سوره بقره، آيه 115
[2] . سوره مريم، آيه 31
[3] . سوره نحل، آيه 76
[4] . تفسیرتسنیم، صص ۱۹۴ و ۱۹۵
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه