يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ

ای بنی اسرائیل! نعمت های مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان] برتری دادم، یاد کنید.

  • تفسیر و مفاهیم
  • اعراب و موضوع آیات
  • نکات تجویدی

موضوع: برتری بر جهانیان

مراد از برتری بنی اسرائیل بر جهانیان چیست؟

از برجسته ترين نعمت هاي فراواني كه خداي سبحان بر بني اسرائيل ارزانی داشت، نعمت فضيلت و برتري بر جهانيان است: «وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ» برتري آنان يا به نعمت‌هاي مادي و معنوي خود آنهاست يا به اين است كه ملوك و انبياي بسياري از ميان آنها مبعوث شدند؛ به كساني چون سليمان و داوود عليهماالسلام مُلك و ملكوت عطا شد و معجزاتي چون شكافته شدن دريا و غرق شدن آل فرعون و سرانجام رهايي از آن همه عذاب‌ها و شكنجه‌ها، كه در امت‌هاي ديگر كم نظير يا بي‌نظير بود نصيب آنان گشت.

نكته شايان توجه درباره نعمت فضيلت جهاني اين است كه:

‌۱. گرچه بني‌اسرائيل بر جهانيان برتري يافتند، ليكن به سبب ناسپاسي در برابر چنين نعمت عظيمي، براي هميشه مسكين و ذليل جهانيان شده، به ذلّت و مسكنت و اختلاف‌هاي داخلي مبتلا گشتند: «ضربت عليهم الذلّة والمسكنة»

«غضب الله عليهم«، «وألقينا بينهم العداوة والبغضاء إلي يوم القيامة»

۲. اين نكته خود روشنگر نكته‌اي ديگر درباره «العالمين» مي‌شود؛ زيرا نتيجه ذليل و مسكين و مغضوب بودن آنان در ادوار و اعصار بعدي اين است كه مراد از «العالمين» تنها عالَم و زمان حضرت موسي عليه‌السلام باشد، نه همه عوالم و زمان‌ها تا روز قيامت. به ويژه با توجه به آنچه قرآن خود، درباره امّت رسول مكرّم مي‌فرمايد:

«كنتم خير أُمّة أخرجت للنّاس».[1]

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی


[1] . تفسیرتسنیم، ج ۴،ص۲۰۴

تجزیه

يَا: حرف ندا، مبنی، غیرعامل

بَنِي : اسم ثلاثی مزید، جمع مذکر، از ماده (ابن) ناسالم، (مهموز الفاء) معرفه به اضافه، معرب، جامد، منصرف، متصرف(در اصل بنین بوده ولی چون مضاف واقع شده نون آن حذف شده)

إِسْرَائِيلَ : اسم ثلاثی مزید، مفرد مذکر، معرفه، معرب، جامد، غیرمنصرف، (علمیت+عجمیت) متصرف

اذْكُرُوا: فعل امر، جمع مذکر مخاطب، ثلاثی مجرد، از ماده(ذکر) صحیح سالم، مبنی، متعدی، معلوم، متصرف

نِعْمَتِ : اسم ثلاثی مزید، مصدر، مفرد مؤنث، از ماده (نعم) سالم، معرفه به اضافه، معرب، جامد، متصرف،

يَ:ضمیر متصل مجروری، متکلم وحده، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرف

الَّتِي : ال: زائد لازمه، مبنی، غیرعامل
اسم موصول خاص، مفرد مؤنث، معرفه، مبنی، جامد، غیرمتصرف

أَنْعَمْتُ : فعل ماضی، متکلم وحده، ثلاثی مزید، باب افعال، از ماده (نعم)، صحیح، سالم، مبنی، متعدی، معلوم، متصرف

عَلَيْ : حرف جر، مبنی، عامل، مختص اسم

كُمْ : ضمیر متصل مجروری، حمع مذکر مخاطب، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرف

وَ : حرف عطف، مبنی، غیرعامل

أَنِّ : از حروف مشبهة بالفعل، مبنی، عامل، مختص اسم

ي :ضیر متصل منصوبی، متکلم وحده، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرف

فَضَّلْتُ : فعل ماضی، متکلم وحده، ثلاثی مزید، باب تفعیل، از ماده (فضل)، صحیح، سالم، مبنی، متعدی، معلوم، متصرف

كُمْ : ضمیر متصل منصوبی، جمع مذکر مخاطب، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرف

عَلَى : حرف جر، عامل، مختص اسم

الْعَالَمِينَ : ال: تعریف عهد ذهنی خارجی، مبنی، غیرعامل، مختص اسم
اسم ثلاثی مزید، جمع مذکر، از ماده (علم) سالم، معرفه به (ال) معرب، مشتق، منصرف، متصرف

ترکیب

يَا : حرف ندا، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد

بَنِي : منادای مضاف و منصوب، علامت نصب (یاء)

إِسْرَائِيلَ : مضاف الیه و مجرور، علامت جر: فتحه بدل از کسره

اذْكُرُوا : فعل امر حاضر، مبنی به حذف نون، ضمیر بارز و متصل(واو) مبنی، محلاً مرفوع، فاعل

نِعْمَتِ : مفعولٌ به و تقدیراً منصوب

يَ : ضمیر متصل مبنی بر فتح، محلاً مجرور، مضاف الیه

الَّتِي : موصول اسمی مبنی بر سکون، محلاً منصوب، بدل از نعمت یا نعت و محلاً منصوب

أَنْعَمْتُ : فعل ماضی، مبنی بر سکون، ضمیر بارز و متصل (تُ) مبنی، محلاً مرفوع، فاعل

عَلَيْ : حرف جر، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد

كُمْ : ضمیر متصل مبنی بر سکون، محلاً مجرور به حرف جر(علی)

عَلَيْكُمْ : جارومجرور، متعلق به اَنعمتُ، مفعولٌ به با واسطه

وَ : حرف عطف مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد

أَنِّ : حرف مشبهة بالفعل مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد

ي : ضمیر متصل مبنی بر سکون، محلاً منصوب اسم اَنّ

فَضَّلْتُ : فعل ماضی مبنی بر سکون، ضمیر بارز و متصل (تُ) مبنی، محلاً مرفوع، فاعل

كُمْ : ضمیر متصل مبنی بر سکون، محلاً منصوب، مفعولٌ به تأویل به مصدر، (نفضیلی ایاکم علی العالمین)

عَلَى : حرف جر مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد

الْعَالَمِينَ : اسم مجرور به حرف جر، علامت جر: (یاء)

عَلَى الْعَالَمِينَ : جار و مجرور، متعلق به فضلتُ

اعراب جملات

  1. یا بَنِي إِسْرَائِيلَ: جمله مستأنفه، محلی از اعراب ندارد.
  2. اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي: جمله فعلیه، جواب ندا، محلی از اعراب ندارد.
  3. أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ : جمله فعلیه، صله برای التی، محلی از اعراب ندارد.
  4. أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ: جمله اسمیه، عطف به جواب ندا، محلی از اعراب ندارد.
  5. فَضَّلْتُكُمْ: جمله فعلیه، خبر اَنّ، محلاً مرفوع

سوال: آیا از آیه شریفه چنین استنباط می‌شود که بنی اسرائیل از تمام جهانیان افضل هستند؟

از سیاق آیه چنین برمی‌آید که خداوند تبارک گروهی از آنان را برتری داده است چون حدود هشت هزار شخصیت به پیامبری رسیده‌اند که حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) از آن تعداد هستند.

نکته بلاغی

عبارت (وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ) از باب عطف خاص بر عام است و بدین وسیله کمال را بیان کرده است، چون تفضیلی که خدا از آن نام برده، در دایره نعمتی که پیشتر از آن بحث شد، قرار می‌گیرد و وقتی که فرمود: (اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ) این امر شامل جمیع نعمت‌ها می‌شود و عطف (وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ) بر آن، از باب عطف خاص بر عام است.


مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *