وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ

از صبر و نماز [برای حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگی ها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید و بی تردید این کار جز بر کسانی که در برابر حق قلبی فروتن دارند دشوار و گران است.

  • تفسیر و مفاهیم
  • اعراب و موضوع آیات
  • نکات تجویدی

موضوع: دوسرمایه عظیم خاشعان

خاشعان با استعانت از چه سرمایه‌هایی ایمان به لقا الله را در خود ایجاد می‌کنند؟

«وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ» كلمه استعانت به معناى طلب كمك است، و اين در وقتى صورت مى‌گيرد كه نيروى انسان به تنهائى نمى‌تواند مهم و يا حادثه‌اى را كه پيش آمده بر وفق مصلحت خود بر طرف سازد، و اينكه فرموده: از صبر و نماز براى مهمات و حوادث خود كمك بگيريد، براى اين است كه در حقيقت ياورى به جز خداى سبحان نيست، در مهمات ياور انسان مقاومت و خويشتن دارى آدمى است، باينكه استقامت به خرج داده، ارتباط خود را با خدا وصل نموده، از صميم دل متوجه او شود، و به سوى او روى آورد، و اين همان صبر و نماز است ، و اين دو بهترين وسيله براى پيروزى است ، چون صبر هر بلا و يا حادثه عظيمى را كوچك و ناچيز مى‌كند، و نماز كه اقبال به خدا، و التجاء به او است ، روح ايمان را زنده مى‌سازد، و به آدمى مى‌فهماند، كه به جائى تكيه دارد كه انهدام پذير نيست، و به سببى دست زده كه پاره شدنى نيست.[1]

خدای متعال خاشعان را چنین معرفى مى‌کند:  همانها که مى‌دانند: پروردگار خود را ملاقات خواهند کرد و به سوى او باز مى‌گردند «الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ».

 «یَظُنُّونَ»  از ماده  ظن گاه، به معنى گمان و گاه، به معنى یقین مى‌آید[2] و در اینجا مسلماً به معنى ایمان و یقین قطعى است; زیرا ایمان به لقاء اللّه و بازگشت به سوى او حالت خشوع، خداترسى و احساس مسئولیت را در دل انسان زنده مى‌کند و این یکى از آثار تربیتى ایمان به معاد است که همه جا در برابر انسان صحنه آن دادگاه بزرگ را مجسم مى‌سازد و به انجام مسئولیت‌ها، حق و عدالت دعوت مى‌کند.

این احتمال نیز وجود دارد که  ظن  در اینجا به معنى  گمان  باشد، و این در حقیقت یک نوع مبالغه و تأکید است که اگر انسان فرضاً به آن دادگاه بزرگ ایمان نداشته باشد، و فقط گمان کند، کافى است که از هر گونه خلافکارى خوددارى نماید و در واقع سرزنش علماء یهود است که اگر ایمان شما حتى به درجه ظن و گمان برسد، باز باید احساس مسئولیت کنید و دست از این گونه تحریفات بردارید.[3]

در کتاب کافی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: « کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام إِذَا هَالَهُ شَیْءٌ فَزِعَ إِلَی الصَّلَاهً ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهً وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهْ؛ هنگامی که مشکل مهمی برای علی علیه‌السلام پیش می‌آمد، به نماز برمی‌خاست؛ سپس این آیه را تلاوت می‌فرمود: «و استعینوا بالصبر و الصلوة».

آری نماز انسان را به قدرت لایزالی پیوند می‌دهد که همه مشکلات برای او سهل و آسان است و  همین احساس سبب می‌شود که انسان در برابر حوادث نیرومند و خونسرد باشد.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی


[1] . تفسیرالمیزان ج ۱، صص ۲۲۸-۲۲۹

[2] . راغب  در کتاب  مفردات  مى گوید،  ظن  اسم است براى اعتقادى که از دلیل و قرینه حاصل مى شود، این اعتقاد، گاهى قوى مى شود و به مرحله یقین مى رسد و گاه ضعیف است و از حدّ گمان تجاوز نمى کند.

[3] . تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۶۲

تجزیه

وَ: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

اسْتَعِينُوا : فعل امر، جمع مذکر مخاطب، ثلاثی مزید، باب استفعال، از ماده (عون،یعون) معتل (اجوف واوی) مبنی، متعدی، معلوم، متصرف، در اصل(اِستعوِنُوا) بوده کسره به ماقبل داده شده و (واو) به جهت تناسب حرکت ماقبل قلب به (یاء) شده

بِـ : حرف جر، مبنی، عامل، مختص اسم

الصَّبْرِ :ال: تعریف جنس، مبنی، غیرعامل، مختص اسم، اسم ثلاثی مجرد، مصدر سماعی، مفرد مذکر، از ماده (صبر) سالم، معرفه به (ال) معرب، جامد، منصرف، متصرف

وَ: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

الصَّلَاةِ : ال: تعریف عهد ذهنی خارجی، مبنی، غیرعامل، مختص اسم، اسم ثلاثی مزید، اسم مصدر، مونث مجازی، از ماده (صلو) ناسالم، معتل (ناقص واوی) معرفه به (ال) معرب، جامد، منصرف، متصرف(ة) در آخر آن ناقله از مصدر است

وَ : واو حالیه، مبنی، غیرعامل

إِنَّ : از حروف مشبهة بالفعل، مبنی، عامل، مختص اسم

هَا : ضمیر متصل منصوبی، مفرد مونت غائب، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرف

لَـ : حرف تاکید، مبنی، غیرعامل

كَبِيرَةٌ : اسم ثلاثی مزید، مفرد مونث، از ماده (کبر) سالم، نکره، معرب، مشتق(صفت مشبهه) منصرف، متصرف

إِلَّا : حرف استثناء (ادات حصر و قصر) مبنی، عامل

عَلَى : حرف جر، مبنی، عامل، مختص اسم

الْخَاشِعِينَ : ال: موصول اسمی، مبنی، غیرعامل، مختص اسم، اسم ثلاثی مزید، جمع مذکر، از ماده (خشع) سالم، معرفه به (ال) معرب، مشتق(اسم فاعل) منصرف، متصرف

ترکیب

وَ : حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد

اسْتَعِينُوا : فعل امر حاضر، مبنی به حذف نون، ضمیر بارز و متصل (واو) مبنی، محلاً مرفوع، فاعل

بِـ : حرف جر، مبنی بر کسر، محلی از اعراب ندارد

الصَّبْرِ: اسم مجرور به حرف جر، علامت جر: کسره ظاهری

بِالصَّبرِ: جار و مجرور، متعلق به استعینوا

وَ: حرف عطف مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.

الصَّلَاةِ : عطف به صبر و مجرور بنا به تبعیت، علامت جر: کسره ظاهری

وَ : واو حالیه، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.

إِنَّ : حرف مشبهة بالفعل، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد

هَا : ضمیر متصل مبنی بر سکون، محلاً منصوب، اسم اِنَّ

لَـ : لام مزحلقه برای تاکید، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.

كَبِيرَةً : خبر انَّ و مرفوع، علامت رفع: ضمه ظاهری

إِلَّا : حرف استثناء، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد

عَلَى : حرف جر مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.

الْخَاشِعِينَ : اسم مجرور به حرف جر، علامت جر: یاء مستثنی مفرغ و منصوب، علامت نصب: یاء (تقدیر چنین بوده «و انها لکبیرة علی کلّ شخصٍ الا علی الخاشعین»

عَلَى الْخَاشِعِينَ : جار و مجرور متعلق به کبیرة

اعراب جملات آیه (45)

1- استعینوا : جمله فعلیه، عطف به (اقیموا) در آیه قبل، محلی از اعراب ندارد.
2- اِنّها لکبیرة: جمله اسمیه، حال برای (صلاة) و محلاً منصوب

سوال: نوع استثناء موجود در آیه چیست؟ چون مستثنی منه در جمله ذکر نشده از نوع استثناء مفرغ می‌باشد چون غالباً در استثناء مفرغ جمله قبل از اِلاّ منفی است پس تقدیر کلام را منفی می‌نویسیم (اِنّها لا تَخَف وَ لاَ تَسهل اِلاّ علی الخاشعین)

نکته بلاغی

⦁ دو کلمه (بالصبر) و (الصلوة) با الف و الم دلالت بر جنس داشته و شامل تمامی مصادیق(صبر وصلوة) است.
⦁ جمله «و انّها لکبیرة» با حرف «اِنَّ» و همچنین «لام»و اینکه «جمله اسمیه» است دلالت به نبوت و استمرار می‌کند.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *