صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ

كرند لالند كورند بنابراين به راه نمى ‏آيند

  • تفسیر و مفاهیم
  • اعراب و موضوع آیات
  • نکات تجویدی

موضوع: تاریکی وکوری اهل نفاق

محرومیت از ادراکات حسی«صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ» چه آسیب‌ها و پیامدی خواهد داشت؟

چشم و گوش و ساير اندامهاى ادراكى بشر، سرمايه‌هاى عظيم تحصيل سعادت علمی و عملی اوست، منافقان كه اين سرمايه‌ها را باخته‌اند، راهى براى بازگشت به فطرت اصيل خود ندارند.

وقتی انسان بینایی و بویایی و شنوایی را از دست داد ارتباط او با عالم خارج قطع می‌شود و هر چه درباره واقعیت‌های خارجی نفیاً و اثباتاً سخن بگوید از خیال و تصورات خود سخن گفته نه از واقعیات خارجی. بنابراین منافق به سبب مخالفت با دین اسلام از واقعیات دور افتاده و خیال پردازی می‌کنند[1].

منافقان نه كلام حق را مى‌شنوند، نه آن را بر زبان مى‌آورند و نه اهل انديشه و تعقل معانى و مفاهيم حق هستند و از اين رو خداوند كه خيرى در آنان نمى‌بيند شنوايشان نمى‌كند. آنان حتى با شنيدن نداى حق نيز از آن اعراض ‍ می‌كنند.

نفاق و كفر، امرى تجربى، متعارف و تكرارپذير نيست تا در پايان آن راه بازگشتى باشد. پايان نفاق و كفر و هلاكت ابدى است و اندك مهلتى نيز كه در دنيا به منافقان و كافران داده مى‌شود تا از رذيلتها بهره كاذب مادى ببرند براى آن است كه در غرقاب گناه گرفتار شوند[2].

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی


[1] . نسیم حیات، ص ۹۲

[2] . برگرفته ازتفسیرتسنیم، ج۱، ذیل آیه ۱۸

تجزیه

صُمٌّ: اسم ثلاثی مجرد(جمع اصم)، جمع مذکر، از مادّه (صُمّ)، ناسالم و مضاعف، نکره، معرب، مشتق(صفت مشبهه)، منصرف، متصرف

بُكْمٌ: اسم ثلاثی مجرد(جمع ابکم)، جمع مذکر، از مادّه (بکم)، سالم، نکره، معرب، مشتق(صفت مشبهه)، منصرف، متصرف

عُمْيٌ: اسم ثلاثی مجرد(جمع اعمی)، جمع مذکر، از مادّه (عمی)، ناسالم ومعتل(ناقص یایی)، نکره، معرب، مشتق(صفت مشبهه)، منصرف، متصرف

فَـ : حرف عطف، مبنی، غیرعامل

هُمْ: ضمیر منفصل مرفوعی، جمع مذکر غائب، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرف

لَا: حرف نفی، مبنی، غیرعامل

يَرْجِعُونَ: فعل مضارع، جمع مذکر غائب، ثلاثی مجرد از مادّه (رجع)، صحیح و سالم، معرب، لازم، معلوم، متصرف

ترکیب

صُمٌّ: خبر اوّل برای مبتدای محذوف(هُم) و مرفوع، علامت رفع: ضمه ظاهری

بُكْمٌ: خبر دوّم برای مبتدای محذوف(هُم) و مرفوع، علامت رفع: ضمه ظاهری

عُمْيٌ: خبر سوّم برای مبتدای محذوف(هُم) و مرفوع، علامت رفع: ضمه ظاهری

فَـ : حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.

هُمْ: ضمیر منفصل، مبنی بر سکون، محلاً مرفوع، مبتدا

لَا: حرف نفی، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.

يَرْجِعُونَ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع: ثبوت نون
ضمیر متصل (واو)، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل

اعراب جملات آیه «18»

1- صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ : جمله اسمیه، ابتدائیه و محلی از اعراب ندارد.
2- هُمْ لَا يَرْجِعُونَ: جمله اسمیه، مستأنفه و محلی از اعراب ندارد.
3- لَا يَرْجِعُونَ: جمله فعلیه، خبر برای (هُم) و محلاً مرفوع

سؤال: علّت ترتیب قرار گرفتن «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ» چیست؟

به این علّت که استفاده از علوم و معارف، نخست از طریق شنیدن بیانات و گوش دادن به مقالات علمی و مفید حاصل می‌شود و در مرحله دوم برای تکمیل استفاده و برطرف کردن اشتباهات و درخواست توضیحات، نیاز به سؤال به وسیله زبان انجام می‌شود و در مرحله پایانی برای ضبط مطالب و تقویت خود در مطالعه، تمرین و دقت و اگاهی بیشتر نیاز به دیدن و خواندن توسط چشم می‌باشد.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *