الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (3)
رحمتگر مهربان
- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع. معانی «رحمان»
معانی رایج واژه رحمان و جامعترین آنها کدام است؟
در فارسی برای رحمان معادل وجود ندارد و غالباً مترجمان سعی کردهاند به صورتی خود را به ترجمه دقیق تر آن نزدیک سازند لذا آن را به بخشنده، بخشایشگر و رحمتگر و غیره ترجمه نمودهاند
خدارحمن است یعنی همه کمالهارابه موجودات بخشیده است.
«رحمن»یعنی خداعطاکننده نعمت عمومی به جمیع موجودات است. رحمت خدا همان فیض اوست که دائم به خلق میرسد: «أَعطَی کُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی»(طه، ۵۰)
دراین آیه به عطای دوگونه نعمت کمال، اشاره شده است:
کمال اول: برای هرموجودی، همان وجود و خلقت است که خدا عطا کرده (أَعطی کُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ)
کمال ثانی: چیزهایی است که هرموجودی را از دیگری جدا میسازد. یکی نوع انسان میشود و دیگری نبات و یا جماد میگردد.(ثُمَّ هَدی)
ابن عربی گفته است: رحمان، همان کسی است که بخشنده فیض وجود و کمال به همه موجودات بر اساس حکمت و ظرفیت و قابلیت آن موجود است.
لذاجامع ترین ترجمه «رحمن» ، «هستی بخش» است.
موضوع. رحمت عام وخاص
باتوجه به معانی «رحمن» و «رحیم» آیا رحمت خدای متعال درگروه خاصی منحصر میشود؟
مشهور در ميان گروهى از مفسران اين است كه صفت رحمان ، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن ، مؤ من و كافر و نيكوكار و بدكار مىباشد ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است، زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح، شايستگى اين را يافتهاند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهره مند گردند.
دلایلی که به این نظر اشاره دارد:
- رحمان در همه جا در قرآن به صورت مطلق آمده است كه نشانه عموميت آنست، در حالى كه رحيم گاهى به صورت مقيد ذكر شده كه دليل بر خصوصيت آن است مانند كان بالمومنين رحيما: «خداوند نسبت به مؤ منان رحيم است» «احزاب 43» و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد.
- از سوئى ديگر «رحمان» را صيغه مبالغه دانستهاند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است ، و رحيم را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان مىباشد.
- رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غير او به كار نمىرود، در حالى كه رحيم صفتى است كه هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مىشود، چنانكه درباره پيامبرصلى اللّه عليه و آله و سلم در قرآن مىخوانيم «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ ناراحتيهاى شما بر پيامبر گران است، و نسبت به هدايت شما سخت علاقمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم مىباشد (توبه – 128 ).
لذا در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل شده: الرحمان اسم خاص، بصفة عامة، و الرحيم اسم عام بصفة خاصة : رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد (نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مىگيرد) ولى «رحيم» اسم عام است به صفت خاص (نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته مىشود اما اشاره به رحمت ويژه مؤمنان دارد).
نکته: با اين همه گاه مىبينيم كه رحيم نيز به صورت يك وصف عام استعمال مىشود البته هيچ مانعى ندارد كه تفاوتى كه گفته شد در ريشه اين دو لغت باشد، اما استثناهائى نيز در آن راه يابد.
در دعاى بسيار ارزنده و معروف امام حسين عليه السلام به نام دعاى عرفه مىخوانيم: یا «رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا؛ اى خدائى كه رحمان دنيا و آخرت توئى و رحيم دنيا و آخرت نيز توئى»
وصف “رحمن و رحیم” دلالت برصفت ذات باری تعالی دارد یا متجلی از صفت فعل اوست؟
صفت ذات: صفاتی هستند که عین ذات بوده و نامحدود هستند و در مقابل آنها هیچ صفت کمالی دیگری قرار ندارد، مثل علم، حیات، قدرت، که از صفات ذات هستند و خداوند هیچگاه نمیتواند متصف به صفت مقابل علم که جهل است یا مثلا صفت مقابل حیات که مرگ است بشود و اتصاف خداوند به آنها اساساً ممتنع است.
صفت فعل: صفاتی هستند که از مقام فعل خداوند و رابطه خدا با مخلوقات انتزاع میشوند همچون خالقیت و رازقیت
و در برخی موارد مقابل دارند و خداوند به وصف مقابل آنها هم متصف میشود، مثلاً احیاء در مقابل إماته است “إحیاء” فعل خداوند است ولی خداوند به صفت إماته هم متصف می¬شود.
رحمت رحمانیه: عبارت است از افاضه وجود به عالم هستی، که شامل همه موجودات این عالم یعنی همه ممکنات میشود، که این هم در دنیا است و هم در آخرت، هم انسان و هم غیر انسان، هم مؤمن و هم کافر را در بر میگیرد.
این رحمت نقطه مقابل ندارد، مصون از هر نوع تحول و دگرگونی است و خداوند به نقطه و وصف مقابل این ، متصف نمیشود
زیرا اگر خدا افاضه وجود و هستی نکند این عالم «نیست» میشود .بر این اساس میتوانیم بگوییم رحمت رحمانیه صفت ذات است،.
اما رحمت رحیمیه: به نظر میرسد از صفات فعل است به این معنا که خداوند متعال به وصف کمالی مقابل هم متصف میشود یعنی مثلاً مقابل رحیم، غضب است، اگر ما خداوند را متصف به وصف غضب میدانیم، این غضب به عنوان یک وصف کمالی در مقابل رحیم است، «یعذب من یشاء و یرحم من یشاء»، این همان معنای رحیم و رحمت خاص است.
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
تجزیه
ال :
1- حرف تعریف (اگر «رحمان» عَلَم برای ذات حق تعالی باشد)، مبنی، غیرعامل، مختص اسم.
2- موصول اسمی(اگر «رحمان» صفت مشبهه یا صیغه مبالغه باشد)، مبنی، غیرعامل، مختص اسم.
رَحمَن: اسم، ثلاثی مزید، مفرد، مذکر، سالم، از ماده «رحم»، معرفه به علم یا معرفه به ال،مشتق(صفت مشبهه یا صیغه مبالغه)، معرب، منصرف، متصرف.
ال : حرف تعریف، مبنی، غیرعامل، مختص اسم.
رَحِیم: اسم، ثلاثی مجرد، مفرد، مذکر، سالم، از ماده «رحم»، معرفه به ال، معرب، مشتق (صفت مشبهه یا صیغه مبالغه)، متصرف، منصرف.
ترکیب
ٱلرَّحمٰنِ :
اگر اسم عَلَم باشد : بدل از الله و مجرور بنابر تبعیت
اگر صفت مشبهه باشد : نعت دوم برای الله و مجرور بنابر تبعیت
علامت جرّ کسره ظاهری
ٱلرَّحیمِ : نعت برای الرحمن
و یا نعت سوم برای الله و مجرور بنابر تبعیت
علامت جرّ کسره ظاهری
الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ : «ر» تفخیم، «ح» صفت «بحه»
بدون دیدگاه