حرف جرّ «إلی» دارای چه معانی است؟

  1. انتهای غایت
  2. مصاحبت
  3. ظرفیت
  4. اختصاص
  5. تبیین[1]
  • انتهای غایت

بر دو نوع می باشد:

الف) انتهای غایت مکانی

مثال: ذهبتُ الی المدینةِ.[2]

[ترکیب: ذهبتُ: فعل ماضی، مبنی بر سکون ،تُ: ضمیر متصل ، مبنی ، محلا مرفوع فاعل / الی: حرف جرّ ، مبنی بر سکون/ المدینةِ: لفظا مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری/ الی المدینة: جارّ و مجرور ، متعلّق به «ذهبتُ»]

ب)انتهای غایت زمانی

مثال: «…ثُمَّ اَتِمّوا الصیامَ الی اللّیلِ…»[3]

[ترکیب: ثُمَّ: حرف عطف، مبنی بر فتح/ اتمّوا: فعل امر، مبنی بر حذف نون، واو: ضمبر متصل، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل/ الصیامَ: مفعول به و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری/ الی: حرف جرّ زائد، مبنی بر سکون/ اللّیلِ: لفظا مجرور به حرف جرّ، علامت جر کسره ظاهری/ الی اللّیل: جار و مجرور، متعلّق به «اتمّوا»]

  • مصاحبت (به معنای «مَعَ»)

مثال: « …وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ …»[4]

[ترکیب: وَ: حرف عطف، مبنی برفتح/ لا: حرف نهی، مبنی بر سکون/ تاکلوا: فعل مضارع مجزوم به لاء نهی، علامت جزم حذف نون، واو ضمیر متصل و مبنی، فاعل ومحلا مرفوع/ اموالَ: مفعولٌ به و منصوب، علامت نصب فتحه/ هُم: ضمیر متصل ومبنی، مضاف الیه ومحلا مجرور/ الی: حرف جرّ، مبنی بر سکون/ اموالِ: اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره/ کُم: ضمیر متصل و مبنی، مضاف الیه و محلا مجرور/ الی اموالِ: جار ومجرور، متعلق به عامل مقدر، حال و محلا منصوب.]

توضیح: «الی» در این آیه شریفه به معنای «مع» می باشد.

  • ظرفیت

مثال: « لَیَجمَعَنَّکُم الی یَومِ القیامةِ…»[5]

[ترکیب: لَ: حرف جواب قسم محذوف، مبنی برفتح/ یَجمَعَنَّ: فعل مضارع مؤکد به نون ثقیله، مبنی بر فتح. ضمیر مستتر «هو»:مبنی، فاعل ومحلا مرفوع/ کُم: ضمیر متصل و مبنی، مفعولٌ به و محلا منصوب/ الی: حرف جرّ، مبنی بر سکون/ یَومَ: اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره/ الی یومِ: جار و مجرور، متعلق به یجمعنکم/ القیامةِ: مضاف الیه و مجرور]

توضیح: در آیه شریفه حرف جرّ «الی» معنای «فی» که ظرفیت است را می رساند.

  • اختصاص (به معنای «لام»)

مثال: « … وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ »[6]

[ترکیب: و: حرف عطف، مبنی بر فتح / الامرُ: مبتدا، مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری/ الیکِ: جارومجرور متعلق به عامل مقدر، خبر، محلا مرفوع/ فَ: فاءفصیحه، مبنی‌بر فتح/ اُنظُری: فعل امر، مبنی بر حذف نون/ ی: ضمیر متصل، مبنی، فاعل، محلا مرفوع/ ماذا: اسم استفهام، مبنی، مفعول به مقدم، محلامنصوب / تَأمُرین: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون. ضمیر متصل «ی»: مبنی، محلا مرفوع، فاعل]

توضیح: وزرای ملکه بلقیس تصمیم نهایی را به او واگذار کردند پس (الی) معنای اختصاص داده است.

  • تبیین:

مثال: مااَحَبَّ هذا المَنظرَ اِلیَّ. [7]

[ترکیب: ما: اسم نکره، مبنی، مبتدا، محلا مرفوع/ احبّ: فعل تعجب ماضی، مبنی بر فتح / هذا: اسم اشاره، مبنی، مفعول به، محلامنصوب/ المنظر: بدل از مفعول به و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری/ الی: حرف جرّ، مبنی بر سکون، عامل/ ی: ضمیر متصل، مبنی، محلا مجرور به حرف جرّ، فاعل برای «اَحَبَّ»/ الیَّ: جارومجرور، متعلق به «اَحبَّ»]

توضیح: «الی» دراینجا برای تبیین فاعلیت مجرور آن است، به عبارت دیگر ضمیر «یاء» فاعلِ فعلِ «دوست داشتن» است.


[1] . موسوعة النحو و الصرف و الاعراب، ص 115

[2] . به شهر رفتم.

[3] . سپس روزه را تا شب تمام کنید. (187 / بقره)

[4] . … و اموالشان را با ضمیمه كردن به اموال خود نخورید….(2/نساء)

[5] . (خداوند) حتما روز قیامت شما را جمع میکند…(87/نساء)

[6] . .. ولی تصمیم نهایی باشماست تاچه دستور فرمایید.(33/نمل)

[7] . این منظره چقدر در نزدم محبوب است.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *