تفسیر سوره مؤمنون

مدرس: استاد آل مرتضی

تاریخ: ۱۴۰۳/۱۰/۰۸ مصادف با ۲۶ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶

موضوع:آیات ۱۰۱ الی ۱۱۰

آیات ۱۰۱ و ۱۰۲: حوادث روز قیامت

آيات ۱۰۳ و ۱۰۴: عذاب چهارگانه

آیه ۱۰۵: استفهام تقریری

آیه ۱۰۶: سعادت و شقاوت

آیه ۱۰۷: اخْسَئُوا

آیات ۱۰۹ و ۱۱۰: رفتار دوزخیان با مؤمنین

استاد آل مرتضی در ابتدای تدریس،طبق دأب همیشگی خویش به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها،سلام دادند و به دقت در انجام امور برای منتفع شدن مردم از کارها اشاره نمودند و تدریس را با دو موضوع «خفت و ثقلت موازین» آغاز نمودند.

موضوع: ثقلت و خفت موازین

آیه ۱۰۲
فمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُم الْمُفْلِحُونَ

و هر که اعمالش سبک وزن است آنان کسانی هستند که نفس خویش را در زیان افکنده، به دوزخ مخلد خواهند بود
آیه ۱۰۳
ومَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ

پس (در آن روز) هر که اعمالش سنگین و وزین است آنان رستگارانند.

چه کسی عملش سنگین و چه کسی عملش سبک است؟
انسان در طول شبانه روز، کارهای بسیاری می‌کند اما این کار و زحمت چقدر وزن دارد؟
آیا واقعاً تاثیرگذار است؟
برای پاسخ به انسان به حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها توجه می‌کنیم:
انْ کُنْتَ تَعمَلُ بما اَمَرناک وتَنْتَهی عمّا زجرناک عنه فانت من شیعتنا والا فَلا»

«تنها زمانی از شیعیان ما محسوب می‌شوید که به آن چه شما را امر می‌کنیم، عمل کنید و از آن‌چه شما را برحذر می‌داریم، دوری ‌کنید»
چه کنیم تا اعمالمان وزن داشته باشد؟اگر واقعاً به دنبال سنگینی اعمال هستیم باید ببینیم تا چه حد به دستور خداوند و اهل بیت علیهم السلام پایبند هستیم ،
آیا به قرآن خوب خدمت کردیم؟
آیا به اهل بیت خوب خدمت کردیم؟
به والدین؟ به مومنین؟ به خانواده؟
به همسر؟… و باید بنشینیم و فکر کنیم.
اگر اطرافیانم به این مسائل دقت ندارند من با آنها صحبت کنم حتی اگر در ظاهر فایده نداشت انسان باید تلاش خود را بکند در این صورت خدا نصرت و یاری خود را خواهد فرستاد.
ممکن است خیلی زمان بخواهد حتی سال‌ها طول بکشد تا افراد ذرّه ذرّه نرم شوند و دلشان به سمت قرآن و معارف آن گرایش پیدا کند این مسیر خیلی سخت است و باید تحمل کرد.
انسان باید با سلاح علم و ایمان و اعتقاد و صبر و تحمل با روش‌های مختلف مردم و جوانان را به سوی قرآن دعوت کند.

چرا جوانان ما از قرآن فراری هستند؟ یکی از علل آن این است که، خانواده‌ها اهداف مادی و دنیوی برای فرزندان خود تشریح کرده‌اند، از اینرو فرزندان می‌خواهند کار کنند، پول در بیاورند، زندگی کنند، بچه‌دار شوند و…
اشتباه بزرگ اینجاست❗️
انسان می‌تواند همه این کارها را در کنار خدمت به قرآن و دین انجام دهد بین درس خواندن، دانشگاه رفتن، حوزه رفتن، خدمت به دین کردن منافات وجود ندارد.
چه مانعی است که خانم خانه‌دار هم به خانواده و زندگی خود رسیدگی می‌کند و هم به فکر اصلاح خویش و اطرافیان و مردم جامعه می‌باشد؟
او می‌تواند هم به خانواده خدمت کند هم به والدین و هم به قرآن.
این گونه است که اعمال انسان سنگین می‌شود.

اگر در انجام اعمال به این نکته توجه داشته باشیم که عمل و فعل ما برای رضای حق و استفاده مردم مفید باشد آنگاه عملمان سنگین خواهد بود.
استاد آل مرتضی در اینجای بحث شاگردان خویش را به تفکر در اهداف اعمال خویش دعوت کردند و ادامه دادند:
روزانه هر شخصی باید از خود سوال‌های بسیاری بپرسد، مثلاً برای چه باید ۳ ساعت در روز پای درس علوم قرآنی بنشینم؟
برای چه باید این سه ساعت را سختی بکشم؟
هدف از قرائت قرآن باید مشخص باشد، می‌خواهم علاوه بر یادگیری علم آن و تفسیر آن به آن عامل هم باشم در این مسیر باید از خود بپرسم، چرا قرآن می‌خوانم؟آیا برای اینکه: ثواب ببرم؟ علمم را زیاد کنم؟ تفسیر یاد بگیرم؟ عالم شوم؟ یا اینکه عامل باشم؟؟؟
اگر انسان دقیق شود جوابی که خواهد یافت این است: من آمده‌ام تا از طریق علم به معرفت و… برسم، حیف است که از این مجلس دست خالی خارج شوم باید کلام خدا را بشنوم و دقت کنم و بفهمم و به کار ببندم تا به فلاح و رستگاری برسم.

مرگ بر دو نوع است:
۱ـ مرگ طبیعی: که اجل هر انسانی فرا می‌رسد و روح از بدنش جدا می‌شود.

۲ـ مرگ ارادی: که انسان لحظه لحظه و به اراده خود درد و مرگ را به جان می‌خرد‌. مانند کسی که با پای خود به جبهه جنگ نظامی می‌رود یا کسی که خودش عزم و اراده حرکت کرده و با تمام عشق و علاقه حرکت می‌کند و هیچ وقت عقب نشینی نمی‌کند، زیرا معتقد است هرچه بیشتر در مسیر دین تلاش کند و پیش رود رحمت الهی شامل حالش می‌شود. از قبول مسئولیت و تحمل درد و رنج در این مسیر نه تنها نگران و خسته نمی‌شود بلکه لذت می‌برد زیرا می‌داند:
إنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا
اگر نیکی کنید به خودتان نیکی می کنید و اگر بدی کنید پس به خودتان بدی می کنید.

امّا آنان که به دنبال مرگ ارادی‌اند خیلی کم هستند با این حال افرادی متفاوتند:
لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا .

بعضی از مومنین فقط به فکر خودشان هستند اینکه خودشان، فرزندشان خانواده‌شان در آرامش و راحتی باشند و دینشان حفظ شود، این مومنان قاعد و نشسته هستند و کاری به فقر مالی یا فرهنگی مومنین و جامعه ندارند در حالی که یک مومن مجاهد درصدد این است که مردم از مال و علمش… منتفع شوند و اینگونه وزن اعمال خود را بالا می‌برند.
راه سنگینی اعمال در آخرت، محاسبه اعمال در این دنیا است.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) :
حاسِبوا أنْفُسَكُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا و زِنوها قَبلَ أنْ تُوزَنوا و تَجَهَّزوا للعَرْضِ الأكْبَرِ .
پيش از آن كه مورد حسابرسى قرار گيريد، خود به حساب نفستان برسيد و پيش از آن كه سنجيده شويد، خود نفستان را در ترازوى سنجش بگذاريد و براى آن حسابرسى بزرگ آماده شويد.

دمیدن در صور
طبق آیات قرآن نفخ صور، چه هنگام انجام می‌شود؟
نفخ صور به معنی دمیدن در شیپور است ولی این تعبیر تفسیر و مفهوم خاصی دارد.

نفخ اول: به هنگام پایان گرفتن این جهان است و پس از نفخ صور تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند می‌میرند و مرگ سراسر عالم را فرا خواهد گرفت.

نفخ دوم: رستاخیز مردگان آغاز می‌گردد و انسانها به حیات نوین باز می‌گردند و جزا می‌شوند.

…فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ.
در این آیه به دو قسمت از پدیده‌های قیامت اشاره شده است:
یکی از کار افتادن نسب‌ها است‌ زیرا رابطه خویشاوندی و قبیله‌ای که حاکم بر نظام زندگی مردم این جهان است سبب می‌شود افراد مجرم از بسیاری از مجازات‌ها فرار کنند و یا در حل مشکلاتشان از خویشاوندان کمک گیرند اما در قیامت انسان است و اعمالش، و هیچکس نمی‌تواند حتی از برادر، فرزند و پدرش دفاع کند و یا مجازات او را به جان بخرد.
دیگر اینکه آنها چنان در وحشت فرو می‌روند که از شدت ترس حساب و کیفر الهی از حال یکدیگر به هیچ وجه سوال نمی‌کنند، آن روز، روزی است که مادر از کودک شیرخوارش غافل می‌شود و برادر برادر خود را فراموش می‌کند…

میزان اعمال
«أن أمير المؤمنين و الأئمة من ذريته علیهم‌السلام هم الموازين‏»
همانا امير المومنين و امامان و ذريه او علیهم‌السلام ميزانهای عدل در قيامت هستند.
هر اندازه که اعمال و رفتار، نماز، روزه، اخلاق و اعتقاد انسان به امیرالمومنین علیه السلام نزدیک شود عمل انسان سنگین تر می‌شود.

موضوع: عذابهای دردناک

آیه ۱۰۴
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ
آتش دوزخ صورتهای آنها را می‌سوزاند و در جهنم، زشت منظر خواهند زیست.

«تَلْفَحُ» از ماده «لَفح» معنی ضربه شمشیر است و از آنجا که شعله‌های آتش یا نور شدید آفتاب و باد سموم همچون شمشیر بر صورت انسان نواخته می‌شود به طور کنایه از زشتی چهره انسان به کار رفته است.
«کالحون» از ماده «کلوح» به معنی عبوس شدن و درهم کشیدن صورت است که بر اثر شعله‌های آتش پوست صورت آنها در هم کشیده می‌شود به صورتی که لب‌ها از هم باز می‌ماند.

در مجموع آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ به عذاب‌های چهارگانه منکران می‌پردازد.
۱. خَسِروا انفسهم
۲. فی جَهنم خٰالدون
۳.تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ
۴. هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ

موضوع: سخن عتاب آمیز

آیه ۱۰۵
أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ.

(و به آنها خطاب شود) آیا آیات من برای شما تلاوت نمی‌شد؟ و شما تکذیب آیات من می‌کردید؟

استفهام موجود در آیه استفهام تقریری است در واقع منکران اقرار می‌کنند که آنقدر شیطان بر آنان مسلط شده که گمراه شده‌ بودند و دیگر نمی‌توانستند برگردند.
طبیعت انسان چنین است که وقتی به علم و دارایی یا نعمتی می‌رسد مغرور و متکبر و خودخواه می‌شود و تا جایی پیش می رود که به جای شکرگزاری، آیات الهی را تکذیب می کند.

موضوع:
آیه ۱۰۶

قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّين.
گویند: بارالها (رحم کن که) شقاوت بر ما غلبه کرد و کار ما به گمراهی کشید.

«شقوة» و «شقاوة» ضد سعادت است و به معنی فراهم بودن اسباب گرفتاری مجازات و بلا است و به تعبیر دیگر شر و آفتی است که دامن انسان را می‌گیرد در حالی که سعادت به معنی فراهم بودن اسباب نعمت و نیکی است و در هر حال هر دو شقاوت و سعادت چیزی جز نتیجه اعمال گفتار و نیّات ما نمی‌باشد.
جبریه:
اهل تسنن و به ویژه فخر رازی تاکید دارند که این آیه اثبات می‌کند که انسان مجبور به افعالش است. علمای کلام اهل تسنن با توجه به آیه شهوة ، عقیده جبریه را مطرح می کنند و معتقدند سعادت و شقاوت هر کسی به دست خداست و انسان هیچ اختیاری در کارهایش ندارد.

اختلاف شدید بر سر این حدیث پیامبر صلی الله علیه وآله است که فرمود:
السعیدُ من سعد فی بطنِ امه و الشقی من شقی فی بطن امه
جبریون می‌گویند که پیامبر(ص) با این حدیثش معلوم کرده که هر انسانی خوشبختی و شقاوتش از شکم مادرش معلوم است.
همه چیز در دست خداست و این گونه آن را دست مایه ی برای عقیده ی انحرافی
جبریه خود قرار دادند.

مفوضه: در مقابل گروه دیگری هم هستند که اختیارات خدا را محدود کردند و همه چیز را در اختیار انسان می‌دانند.

بین الامرین: شیعیان اعتقاد به عقیده بین الامرین دارند.
همه چیز دست خداست ولی انسان هم اراده و اختیار دارد که چه کارهایی را انجام دهد و چه کارهایی را انجام ندهد، خداوند به انسان تمام ابزارهای لازم برای انجام کار صالح و رسیدن بهشت را داده است تا از آن استفاده کنداما او هرگز انسان را مجبور به کفر نکرده او علاوه بر عقل پیامبران را برای هدایت بشر فرستاده تا راه درست را انتخاب کند.
فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا
در واقع خداوند در سرشت انسان اراده را قرار داده و او انسان را عاقل خلق کرده که می‌تواند برای انجام امور تصمیم بگیرد در این بین
اگر کسی لذت دنیا را بخواهد، به او می‌دهد،
اگر آخرت را انتخاب کند خدا به او می‌دهد.
که البته انتخاب آخرت مستلزم پذیرفتن سختی‌ها و مشکلات این دنیاست.
در واقع بهشت در سختی‌ها پوشیده شده است و در مقابل جهنّم در شهوات و لذّات.

آیه ۱۰۷
ربَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ

منکران با این اعترافات می‌خواهند جلب رحمت پروردگار کنند لذا بلافاصله می‌گویند پروردگارا ما را از این آتش بیرون ببر و به دنیا بازگردان تا عمل صالح انجام دهیم هرگاه بار دیگر برنامه سابق را تکرار کردیم ما قطعاً ستمگریم.

آیه ۱۰۸
قالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ

به همین دلیل با قاطعیت تمام، به آنها پاسخ داده می‌شود دور شوید و همچنان در دوزخ بمانید و خاموش شوید و با من سخن مگویید.
جمله«اخْسَئُوا» معمولاً برای دور کردن سگ به کار می‌رود و هرگاه در مورد انسان گفته شود به معنی پستی او و مستحق مجازات بودن است.

آیه ۱۰۹
إنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
در آیه بعد خداوند دلیل این سخن را چنین بیان می‌کند آیا فراموش کرده‌اید که گروهی از بندگان خاص من می‌گفتند پروردگارا ما ایمان آوردیم ما را ببخش بر ما رحم کن و تو بهترین رحم کنندگانی


آیه ۱۱۰
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ.
اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید و آنقدر در این کار اصرار کردید که استهزا کردن آنها شما را به کلی از یاد من غافل کرد.

آیه ۱۱۱
إنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ.

اما آن بندگان به خاطر آن صبر استقامت و پایمردی در مقابل آن همه استهزا و عدم تزلزل در برنامه‌های الهی‌شان آنها را پاداش دادم آنها پیروز و رستگارند.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *