استاد آل مرتضی ضمن مرور آیات قبل تاکیدی دوباره در موضوعات رشد، شهادت و خشیت داشتند و اشاره نمودند که نتیجه این موضوعت باید باعث افزایش نعمت شرح صدر و ظرفیت و توانایی پذیرش مسئولیت‌های بیشتر دینی و خدمت به مومنین و قرآن باشد.
همانگونه که خداوند وظیفه اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر را بر عهده انسان قرار داده است و سیره ی عملی اهل بیت علیهم السلام است.

ایشان در ابتدا بامرور موضوع خشیت در آیه ۴۹ سوره انبیاء و تاکید بر آیه ی ۲۸ فاطر، بحث را باطرح سوال زیر آغاز نمودند:

عوامل خشیت چیست؟
إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ
۱.علم:
فقط اهل علم بودن باعث خشیت نمی شود بلکه باید در میان علماء قرار گرفت.
لقمان عليه السلام : يا بُنيَّ جالِسِ العُلَماءَ و زاحِمْهُم برُكبَتَيكَ…
فرزندم! با دانشمندان بنشين و زانو به زانوى آنان بزن…

نکته:
انسان نباید انسان نباید وقتش را فقط در میان مردم جاهل که تمام همّ و غمّشان امور مادی و دنیاست، بگذارند بلکه همواره آیه ۱۱۵سوره ی نساء را به عنوان هشداری نصب العین خود نماید.

ومَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا.
هر کس پس از روشن بودن راه حق بر او، با رسول او به مخالفت برخیزد و راهی غیر طریق اهل ایمان پیش گیرد وی را به همان (طریق باطل و راه ضلالت) که برگزیده واگذاریم و او را به جهنم درافکنیم، که آن مکان بسیار بد منزلگاهی است.

۲.عمل: علم به تنهایی برای رسیدن به خشیت کافی نیست بلکه عمل لازم است.

۳. ایمان: علم و عمل به تنهایی انسان را به مرحله خشیت نمی‌رساند بلکه ایمان مکمل آنست.

مراحل شهادت
چگونه شاهد در دین باشیم؟
افراد در مورد موضوع شهادت دو دسته‌اند:
من الغائبین: در هیچ جا و هیچ مشکلی همراه نیستند، بهانه می‌تراشند که وقت نداریم، کار داریم، مشکل داریم و…
در حالی که در روز قیامت مورد سوال واقع می‌شوند.
در این دسته افرادی هستند که مفهوماً حاضرند اما مصداقاً غایبند.
این افراد از نظر علمی بالا هستند، تدریس می‌کنند، سخنرانی می‌کنند اما بدون عمل
افرادی نیز هستند که از نظر علم و عمل خوبند هم از نظر مفهوم و هم مصداق حاضرند ولی فقط خودشان را بالا می برند.
در مرحله خودسازی مانده‌اند و کاری به دگرسازی ندارند.

۲.من الشاهدین: تحت هر شرایط و مشکل و موضوعی در محکمه و دادگاه شهادت می‌دهد حتی به قیمت از دست دادن آبرو، مال، جان و…
چنین کسی که با تمام شهامت و شجاعت شهادت می‌دهد در واقع این خشیت از خدا دارد.
اما اکثر مردم در اثر ترس از این مرحله دوری می‌کنند در حالی که خداوند فرموده اخشونی و لا تخشون الناس..‌.

آیات 62, 63 انبیاء

قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۲﴾
گفتند اى ابراهيم آيا تو با خدايان ما چنين كردى (۶۲)
قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ ﴿۶۳﴾

موضوع: شبهه دروغ حضرت ابراهیم علیه السلام

چگونه به شبهه ی دروغ ابراهیم علیه السلام پاسخ دهیم؟
اصول جرم شناسی می‌گوید متهّم کسی است که آثار جرم را همراه دارد.
(آثار جرم، تبر در دست بت بزرگ بود)
مفسرین می‌گویند او قصد جدی از این سخن نداشته است و سخنش نظیر سخنان روزمره ما ‌بوده که برای ابطال گفتار طرف مقابل، مسلّمات او را به صورت امر یا اخبار و یا استفهام در برابرش می‌گذاریم تا محکوم شود و این به هیچ وجه دروغ نیست .
دروغ آن است که قرینه‌ای همراه نداشته باشد در حالی که سخن ابراهیم علیه السلام همراه با قرائن بوده است.

هدف ابراهیم علیه السلام از گفتن جمله «بل فَعَله کبیرهم» چه بود؟

۱. عقاید مسلم خرافی مشرکان را به رخ آنها بکشد.
۲.به آنها بفهماند که این بت‌ها بی‌عرضه‌اند به آنها بفهماند.
۳.افکار انها را اصلاح کند.
بنا بر روایت امام صادق علیه السلام در کتاب کافی
إِنَّمَا قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا إِرَادَهًَْ الْإِصْلَاحِ وَ دَلَالَهًًْ عَلَی أَنَّهُمْ لَا یَفْعَلُونَ

۴.بیداروجدان خفته آنها را بیدار کند.
۵. فطرت توحیدی آنها را آشکار سازد.
كلُّ مولودٍ يولَدُ على الفطرةِ…

هدف غایی ابراهیم علیه السلام:
شکستن فکر بت پرستی و روح بت پرستی بود، وگرنه شکستن بت فایده ای نداشت، بت پرستان فورا بزرگتر و بیشتر از آن را می سازند.

آیات 64 و 65 انبیاء

فَرَجَعُواْ إِلَى‏ أَنفُسِهِمْ فَقَالُواْ إِنَّکُمْ أَنتُمُ الظَّلِمُونَ(۶۴)
ثُمَّ نُکِسُواْ عَلَى‏ رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤْلَا ءِ یَنطِقُونَ(۶۵)
پس به (وجدان‏هاى) خود بازگشتند، پس (به یکدیگر یا به خویش) گفتند: هر آینه شما خودتان ستمگر و ظالمید.
سپس سرهایشان را به زیر انداختند (و با شرمندگى گفتند: اى ابراهیم!) به راستى تو خود مى‏ دانى که اینها (حرف نمى ‏زنند و) اهل ‏سخن گفتن نیستند.

موضوع: سرافگندگی در برابر حق

بت پرستان چگونه به شکست خود در برابر اقدام ابراهیم علیه السلام اعتراف کردند؟
مشرکان طبق آیات ۶۴ و ۶۵ دو بار شکست خوردند:
اول: ابتدا با عبارت «فَرجعوا الی انفسهم» به شکست خود اعتراف کردند و در ادامه ی آیه با حرف تاکید «انَّ» و ضمیر فصل «انتم» بر ظلم مشرکان تاکید می‌کند.
دوم: با عبارت «نُکسوا علی رُوُسهم» اعتراف به شکست دوم خود کرده و ابراهیم علیه السلام را از ظالم بودن تبرئه کردند.

نتیجه ی عملی این آیات در زندگی ما:
در دنیای ما هزاران بت داریم، خانه، ماشین، مقام، مال…
حواسمان باشد، همراه با همه ی نعمات باید ایمان و اعتقاد باشد، وگرنه باعث طغیان و در نهایت هلاکت خواهد شد.

این روزها، مردم از ،«هواها»، خواهش ها، از دوستنی هایشان پرستش می کنند که از هزاران بت بدتر است.

قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّمَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اِثْنَتَيْنِ اِتِّبَاعَ اَلْهَوَى وَ طُولَ اَلْأَمَلِ أَمَّا اِتِّبَاعُ اَلْهَوَى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ اَلْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ اَلْأَمَلِ فَيُنْسِي اَلْآخِرَةَ .
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: جز اين نيست كه من بر شما از دو چيز مى‌ترسم: پيروى هواى نفس، و درازى آرزو، اما پيروى هوا پس همانا كه از حق باز ميدارد و اما درازى آرزو آخرت را فراموش سازد.

موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *