اهمیت تفسیر موضوعی

استاد حسینی آل مرتضی در روز دوم ماه مبارک رمضان در جلسه تفسیر ابتدا به بیان اهمیت تفسیر موضوعی پرداخته و فرمودند:
یادگیری تفسیر موضوعی سبب می شود، عقل در مقابل شبهات جواب داشته باشد و بتواند دلیل نقلی اقناعی اقامه کندـ
سپس در مقدمه ورود به تفسیرآیه ۲۲ انبیا فرمودند: این آیه از غرر آیات است زیرا متضمن برهان تمانع، از ادله اثبات توحید است.
استاد آل مرتضی قبل از بیان این برهان در پاسخ این سوال«چرا در ماه مبارک رمضان باید به بیان براهین و قیاسات منطقی و فلسفی بپردازیم؟» بیان کردند: ماه مبارک رمضان ماه قران است؛ فهم قران مهم است.
قران می فرماید:« قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین» (۱۱۱،بقره) برای اثبات صداقت و درستی مطلب باید ادله آورد.
امام صادق می فرماید: «نحن اصحاب الدلیل».
برای آشنایی با انواع ادله، نیازمند فلسفه و منطقیم.

اقسام حجت و دلیل در منطق:
۱.قیاس
۲.استقرا
۳.تمثیل

این آیه از آیات اثبات کننده توحید است؛
و می گوید: وجود الهه متعدد محال است؛ زیرا موجب فساد عالم خواهد شد. این آیه خطاب به مشرکان است لکن برای ما نیز کاربرد دارد و در جهت رفع شرکهای درونی ما نیز موثر است.

شرک جلی و خفی

ایشان در توضیح این مطلب فرمودند:
مشرکان شرک جلی و نظری داشتند؛ با توحید مخالفت می کردند. اما ما نیز موحد واقعی نیستیم و در قلوبمان شرک خفی وجود دارد که آن ریا است.
دقت و تأمل در این آیات همانطور که در از بین بردن شرک جلی موثر است در جهت مقابله با ریا و شرکهای خفی نیز اثر دارد.
آموزش این مطالب در ماه مبارک رمضان، سبب رعایت آداب مهمانی خواهدشد.
انسان هنگامی که در مهیمانی بزرگان شرکت می کند، مراقب تمام حرکات و سکناتش است.
پس در ماه رمضان که میهمان خدای خالق، مدبر، عظیم و علیم است باید مراقب اعمال و رفتارش باشد و این مراقبت باید بیشتر از زمانهای دیگر باشد.
به همین خاطر پیامبر ص درباره «افضل الاعمال» این ماه فرمودند: 💥 «الورع من محارم الله.»
بدانید حسادت و تکبر بین اهل علم و مال بیشتر است. دفع این امراض جز با رجوع به قرآن و تقویت عقاید ممکن نخواهد بود.

موضوع ماه مبارک

ایشان در ادامه در ارتباط با مطالب روز گذشته فرمودند:
دو مطلب در ماه رمضان باید مورد توجه قرار بگیرد:
۱. هدف
۲.ظرفیت

ظرفیت

چگونه ظرفیت وجودی خود را بالا ببریم؟
ما در ظرف ماه رمضان قرار داریم؛ باید بین ظرف و مظروف تناسب وجود داشته باشد.ماه رمضان آن قدر عظیم است که مظروفی چون شب قدر در آن قرار گرفته است. ما نیز باید ظرفیت خود را بالا برییم تا قابلیت دریافت فیوضات الهی را داشته باشیم.
افزایش ظرفیت انسان در گرو عقل اوست هر چه عقل رشد کند، قلب بزرگ تر می شود و ظرف وجود انسان وسیعتر می گردد.
این مطلب مطابق آیه ۴۳ عنکبوت است:
«وَتِلک ٱلأمثالُ نَضرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعقِلُهَآ إِلَّا ٱلعَٰلِمُونَ؛ و اين مثل ها را براى مردم مى زنيم، ولى جز اهل معرفت و دانش در آنها تعقّل نمى كنند».

اهمیت علم

نکته دیگر آیه ۴۳ عنکبوت، ارتباط عقل با علم است و به همین خاطر پیامبر درخواست علم می کردند؛
«اللهم زدنی علما»
پس علم نیز مانند عقل ظرفیت را بالا می برد و در صورتی که ظرفیت انسان افزایش یافت، ایمان افزایش می یابد.
«اذا تلیت علیهم آیاته زادهم ایمانا».

روش پیامبران

رسول خدا با برهان تمانع و حضرت ابراهیم نیز با اقامه براهین عقلی برای مشرکان در صدد بودند تا آنها را به عقلشان رجوع دهند تا ظرفیتشان بالا برود و بتوانند توحید را بپذیرند و به همین خاطر انبیا در دعوت خویش موفق بودند.
علت ضعف ما در هدایت دیگران همین مطلب است؛ یعنی عدم تسلط بر آیات و روایات و در نتیجه ناتوانی در اقامه براهین و قیاسات.

اهداف

یکی از مسائلی که در موفقیت انسان نقش دارد، تعیین اهداف است.
خداوند برای خلقت بشر، اهدافی مشخص کرده است البته باید دقت کنید این اهداف برای رشد خود انسانهاست و نهایت آن رسیدن به قرب خداوند است(هدف غایی، خود خداوند متعال است).

هدف خلقت انسان:

هدف غایی و نهایی خلقت انسان، خود خداست.
«انا لله و انا الیه راجعون»
«يٰا أَيُّهَا الْإِنْسٰانُ إِنَّكَ كٰادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاٰقِيهِ»
نهایت هدف انسان این است که به کمال خود و لقای الهی برسد و انسان در این راستا حرکت لایقفی و استکمالی دارد.

خداوند در قرآن برای رسیدن به این غایت اهداف دیگری معرفی کرده است:
1- عبادت:
«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ: من انسان ها و جن را نیافریدم مگر براى این که عبادتم کنند».(۷)
هدف آفرینش، عبودیت و بندگی خدا قرار داده شد.
بدیهى است، عبادت مکتبى است براى پرورش انسان در ابعاد مختلف، عبادت به معنى وسیع کلمه که تسلیم فرمان خدا بودن است روح و جان انسان را در زمینه هاى گوناگون تکامل مى بخشد.
2- آگاهى، بیدارى، تقویت ایمان و اعتقاد:
«اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات وَ مِنَ الاْ َرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاْ َمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ: خدا همان کسى است که آسمان هاى هفتگانه و زمین هائى همانند آن را آفرید، فرمان او در میان آنها جارى است، همه اینها به خاطر آن بوده تا شما بدانید خدا بر هر چیزى قادر است».
3- احسن عمل:
«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛ او خدائى است که مرگ و زندگى را آفرید، تا شما را در میدان حسن عمل بیازماید و پرورش دهد».
استاد آل مرتضی در ارتباط بین اهداف فرمودند:
یکی از اهداف بزرگی که قرآن برای زندگی بشر معرفی کرده، عبادت است. برای رسیدن به این منظور باید اعتقادات تقویت شود و با تقویت عقاید، عمل تقویت می شود و با تقویت عمل، عمل حسن تبدیل به عمل أحسن می شود.
بنابراین اگر من نوعی، هدف زندگی خود را هدایت از طریق سبل السلام(۱۵،۱۶،مائده) قرار دهم.
در این راه، سختی و رنجهایی پیش خواهد آمد که باید آنها را تحمل کنم و با این تحمل ظرفیت من افزایش می یابد.
ما برای افزایش ظرفیت نباید مثل بادکنک باشیم که با باد بزرگ شویم اگر با باد بزرگ شدیم زود از بین می رویم.
ما باید مثل فولاد با ضربات ظرفیتمان بیشتر شود و هر چه ضربه بیشتری بخوریم ظرفیت مان بزرگ تر می شود.
استاد آل مرتضی در ادامه سه راه رسیدن به هدف را بیان کردند.
1- تقویت اعتماد به نفس
2- الثقه بالله
3- کوچک شمردن مشکلات

انواع قیاس

استاد آل مرتضی در ادامه سخنان خود فرمودند: در آیه ۲۲سوره انبیا یک قیاس استثنایی بکار رفته است.

قیاس یکی از انواع حجت است که دو نوع دارد:
1- قیاس اقترانی
مانند:
صغری: آهن فلز است.
کبری: فلزات در گرما منبسط می شوند.
نتیجه: آهن در گرما منبسط می شود.

2- قیاس استثنایی
مقدمه اول: اگر خورشید طلوع کند روز خواهد بود.
مقدمه دوم: الان خورشید طلوع کرده است.
نتیجه: الان روز است.

تفاوت این دو قیاس در این است که قیاس اقترانی از دو مقدمه خبری تشکیل شده است و نتیجه قیاس در مقدمات پخش شده است. اما در قیاس استثنایی یکی از مقدمات جمله شرطیه است و نتیجه مطابق یا مخالف یکی از مقدمات خواهد بود.
در تفاوت قیاس به این نکته نیز دقت شود.
ارکان جمله خبری:
موضوع: آهن
محمول: فلز
ارکان جمله شرطیه:
مقدم: اگر خورشید طلوع کند.
تالی: روز خواهد بود.
برهان تمانع در این آیه در قالب قیاس استثنایی بیان شده است با این عبارت:
مقدمه اول: اگر خدای دیگری وجود داشت زمین و آسمان فاسد می شدند.
مقدمه دوم: الان زمین و آسمان فاسد نشدند.
نتیجه: پس خداوند واحد است.
این برهان بر اساس بطلان تالی که معلول است، مقدم که علت است را اثبات کرده است.
با این توضیح مقدمه اول این برهان یک جمله شرطیه است که دارای دو جزء مقدم و تالی است که مقدم، علت تالی است.

مقدم: اگر خدای دیگری وجود داشت(این علت برای فساد زمین است.)
تالی: زمین و آسمان فاسد می شدند.(معلول چند خدایی)

بنابراین از نبود معلول، عدم علت یعنی خلاف مقدم و اله واحد نتیجه گیری می شود.
در حقیقت این برهان بیان می کند علت عدم فساد زمین معلول و نشانه یکتایی پروردگار جهانیان است.

وجود تمام براهین در قرآن برای رشد عقل انسان، در نتیجه وسعت ظرفیت وجودی او و در نهایت تقویت ایمان او است.

موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی