مدرس: استاد آل مرتضی

سوره انبیاء

آیه ۱۰۵
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

موضوع: صالحین وارثان زمین

استاد آل مرتضی با توجه به اهمیت آیه ۱۰۵ سوره انبیا این آیه را اینگونه معرفی کردند: همانگونه که انسان با شنیدن موسیقی طرب انگیز، حالش دگرگون می‌شود‌؛ شیعه نیز با خواندن این آیه منقلب می‌گردد.
ایشان در ادامه به شرح صفات عبادالله صالحین پرداخته و فرمودند: کسانی می‌توانند در زمره عبادالله صالحین قرار بگیرند که در جهت کسب علوم و معارف قرآن عمل به آن، جهاد و خدمت به این علم الهی شرح صدر و ظرفیت بالایی داشته باشند.
فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ …
ﭘﺲ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ ، ﺳﻴﻨﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ [ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻦ ] ﺍﺳﻠﺎم ﻣﻰ ﮔﺸﺎﻳﺪ …(۱۲۵/انعام)
شرط اصلی افزایش شرح صدر نیز بالا بردن تحمل و صبر در برابر ابتلائات و ناملایمات زندگی است.
فلسفه ابتلائات الهی چیست؟
گاهی انسانها چنان غرق در نعمت میشوند، دچار غرور گشته و خداوند را فراموش می کنند، لذا خداوند آنها را مورد ابتلا قرار می دهد، تا بیدار شده و اشتباهات گذشته را جبران نمایند.
ما از نظر اعتقادی، اخلاقی، عملی بارها دچار مشکل می‌شویم به همین دلیل خداوند متعال بارها مومنان را در کوره ابتلائات ذوب میکند، تا ناخالصی‌های درون آنها از بین برود. در واقع انسان با این بلاها متوجه ضعف و اشکالات خود شده و در راستای خودسازی گام بر میدارد.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: اگر دیدید مرتب دچار بلا میشوید خدا را شکر کنید.
متاسفانه برخی از افراد چنان در غفلت و فراموشی غرق شده‌اند که حتی ابتلائات و سختی‌ها نیز نمی‌تواند آنها را از خواب غفلت بیدار کند.
بندگان صالح خدا (عبادی الصالحون) چه کسانی هستند؟
با ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪا
ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺷود

ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻛﻠﻤﻪ” ﺻﺎﻟﺤﻮﻥ” ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻭ ﻭﺳﻴﻌﻰ ﺩﺍﺭﺩ،
ﻫﻤﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ:

1- ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻰ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻤﻞ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ
عشق و علاقه به امام زمان علیه السلام و اعتقاد به توحید به تنهایی کافی نیست. اعتقاد به وسیله عمل صالح بالا می‌رود
مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ …
… ﺣﻘﺎﻳﻖ ﭘﺎﻙ [ ﭼﻮﻥ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎﻱ ﺻﺤﻴﺢ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ …(۱٠/فاطر)

تقوا و عمل نباید تنها لقلقه زبان باشد. تقوای حقیقی یعنی با احتیاط عمل کردن.
لذا باید مراقب رفتار، گفتار و اعمال خود باشیم.
از گناهان صغیره و کبیره اجتناب کنیم. چرا که اگر گناهان صغیره تکرار شود به کبیره تبدیل می‌گردد.
ابن المعتز تقوا را در قالب شعر اینگونه بیان میکند:
خَلِّ الذُنوبَ صَغيرَها
وَكَبيرَها فَهوَ التُقى
كُن فَوقَ ماشٍ فَوقَ أَرضِ
الشَوكِ يَحذُرُ ما يَرى
لا تَحقِرَنَّ صَغيرَةً
إِنَّ الجِبالَ مِنَ الحَصى
گناهان کوچک و بزرگ را ترک کنید، این تقوا است ، مانند آنکه بر زمین پر از خار راه میرود. باید همواره از خارهای گناه برحذر باشد.
2- ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻰ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻰ
اهمیت علم در برخی ایات قرآن بیان شده است:
إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ
ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻨﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .(٢٨/فاطر)

…. هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺍﻧﺪ ، ﻳﻜﺴﺎﻧﻨﺪ ؟ ﻓﻘﻂ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ .(٩/زمر)
بندگان صالح علم و آگاهی خود را بالا می‌برند. البته علم به تنهایی سبب غرور انسان می‌شود. لذا با افزایش علم درک خود را نیز بالا ببریم تا این علم در مسیر درستی حرکت کند.
ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺳﻄﺢ ﺁﮔﺎﻫﻰ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﺷﻨﻰ ﻣﻰ ﻳﺎﺑﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﻈﺎم ﻋﻤﻮﻣﻰ ﻋﺎﻟﻢ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻫﻤﺼﺪﺍ ﺷﻮﻳﻢ.
ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﺰﺋﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻞ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻋﻤﻠﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﻤﺎم ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﻴﻢ.

3- ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻰ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﻗﻮﺕ
پیامبر اکرم درباره قدرت مومن می‌فرمایند:
المُؤمِنُ القَوِيُّ خَيرٌ و أحَبُّ إلَى اللّه ِ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعيفِ ؛
مؤمنِ نيرومند نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از مؤمن ضعيف.
گاهی انسان اهل نماز، روزه، دعا و انجام اعمال عبادی است، اما قدرت و قوه امر به معروف، نهی از منکر را ندارند، اهل حرکت جهادی نیستند، نگران اصلاح جامعه و آماده کردن مقدمات ظهور نمی باشند. چنین افرادی نمی توانند وارثان زمین باشند.
در حالی که مومن واقعی باید از فولاد محکم تر باشد، تا قدرت جهاد و تغییر در جامعه را داشته و با کوچکترین مشکلی عقب‌نشینی نکند.
خانم فاطمه زهرا در وصف قدرت و شجاعت امیرالمومنین در خطبه فدکیه می‌فرمایند: پدرم هرگاه با فتنه‌ های مشرکان روبرو می‌شد علی علیه السلام را در کام آنها مى افکند، و آنها را بوسیله او سرکوب مى نمود، و او هرگز از این مأموریت هاى خطرناک باز نمى گشت مگر زمانى که سرهاى دشمنان را پایمال مى کرد و بینى آنها را به خاک مى مالید!).

4- شایستگی از نظر تدبیر و نظم و درک اجتماعی
پیغمبر اكرم فرمود: اِنّی لا اَخافُ عَلی اُمَّتِیَ الْفَقْرَ وَ لكِنْ اَخافُ عَلَیْهِمْ سوءَ التَّدْبیرِ .
همانا نگرانی من بر امتم از ناحیه فقر نیست (فقر دردی است که علاجش دشوار نیست) نگرانی من از ناحیه سوءتدبیر (و قلت میزان منطق و فهم و استدلال) است.
تفاوت رهبر یک امت با علمای دیگر این است که از قدرت تدبیر و مدیریت هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ مادی برخوردار است و می‌تواند جامعه را با تدبیر خود سامان دهد.
مادر خانواده نیز باید به عنوان مدیر خانه عقل مدیریتی داشته باشد، تا هم بتواند خانواده را تدبیر کند و هم در راستای پیشرفت اهداف جامعه گام بردارد.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺯﻧﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﻛﻤﻚ ﻭ ﻳﺎﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻴﻨﻰ ﻣﺴﺘﻜﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺑﻤﺎﻟﻨﺪ، ﺩﺳﺘﻬﺎﻯ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺯﻣﻴﻦ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﻭﺍﺭﺙ ﻣﻴﺮﺍﺛﻬﺎﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩﻧﺪ.
ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻨﻬﺎ” ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﺑﻮﺩﻥ” ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﻮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﺐ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ، ﻭ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﺍم ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ رسید.

آیه ۱۰۹
فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﻱ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻧﺪ ﺑﮕﻮ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻭ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺩﺍﺩم ، ﻭ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ] ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺁﻳﺎ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺩﻭﺭ ؟
با توجه به عبارت:«ان ادری» در آیات ۱۰۹ و ۱۱۱ چه مطلبی استنباط میشود؟
عبارت «ان ادری» بیانگر این است که:
علم پیامبر اکرم، علم ذاتی نیست بلکه علمی لدنی و موهبتی می‌باشد
پیامبر علم استقلالی ندارد.
پیامبر اکرم خطاب به مخالفان ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ:” ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﺁﻳﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﻋﺬﺍﺏ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺩﻭﺭ”؟! (ﻭَ ﺇِﻥْ ﺃَﺩْﺭِﻯ ﺃَ ﻗَﺮِﻳﺐٌ ﺃَمْ ﺑَﻌِﻴﺪٌ ﻣﺎ ﺗُﻮﻋَﺪُﻭﻥَ).
ﻓﻜﺮ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ، ﺷﺎﻳﺪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﻣﺠﺎﺯﺍﺗﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻳﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﻭﻝ ﻋﻠﻢ ﺁﻥ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻭﻗﻮﻉ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﻴﺴﺖ ﺣﺘﻰ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﺪﺍ، ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻭم ﻭ ﺳﻮم ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺟﺰﺋﻴﺎﺕ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﺰﺋﻴﺎﺕ ﺁﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﻴﺴﺘﻢ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻋﻠﻢ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻓﻌﻠﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻠﻜﻪ ﮔﺎﻩ ﺟﻨﺒﻪ ﺍﺭﺍﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﻌﻨﻰ ﺗﺎ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻧﻜﻨﺪ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ.

با توجه به ظلم مستکبرانی چون آمریکا و اسرائیل چرا خداوند آنها را به عذاب دچار نمی‌کند؟
عذاب‌های الهی دو نوع است:استیصالی و تنبیهی
عذاب استیصالی مستحق کسانی است که غیر قابل اصلاح هستند و ابتلائات و امتحانات الهی آنها را بیدار نمی‌کند، لذا خداوند آنها را به حال خود رها کرده و گاهی به این گونه افراد نعمت فراوانی می‌دهد و هنگامی که غرق لذت پیروزی و سرور شدند، ناگهان همه چیز را از آنان می‌گیرد تا حداکثر شکنجه را در همین زندگی ببینند، زیرا جدا شدن از چنین زندگی مرفهی بسیار ناراحت‌کننده است.
در جای دیگر می‌فرماید: هنگامی که پندهایی را که به آنها داده شده بود،‌فراموش کردند، درهای هر خیری را به روی آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگهان هر آنچه داده بودیم از آنها باز گرفتیم، لذا فوق‌العاده ناراحت و غمگین هستند.(انعام/ 44)
عذاب تنبیهی: این نوع عذاب بیشتر جنبه هشدار دارد و برای بیداری است، این مجازات سبب میشود شخص عاصی از کارهای زشت گذشته توبه کند و یا از خواب غفلتی که نسبت به خدا و احکام دینی داشته رهایی یافته و بیدار شود.


موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *