تفسیر سوره نور
مدرس: خانم حسینی
تاریخ: 17/ 12/ 1403 مصادف با 6 رمضان 1446
موضوع: آیات 44 الی 50
نشانه های عظمت الهی در نظام خلقت
هدایت پاداشی خداوند
تناقض قول و رفتار منافقین و افراد سست ایمان
آیات ۴۴ و ۴۵
«يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ ﴿٤٤﴾
وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٤٥﴾
موضوع: نشانههای عظمت الهی در نظام خلقت
آیه ۴۴: گردش شب و روز
آیه ۴۵: خلقت جنبندگان متنوع از آب
منظور از«یُقَلِّبُ» درباره شب و روز چیست؟
در این باره چند تفسیر ذکر شده است:
الف) گردش شب و روز یعنی یکی میآید و دیگری را محو میکند.
ب) کوتاه شدن یکی و طولانی شدن دیگری که باعث پیدایش فصول میشود.
ج) دگرگونیهایی از قبیل سرما، گرما و حوادثی که در شب و روز رخ میدهد که برای موجودات جنبه حیاتی دارد.
همه اینها درس عبرت است البته برای صاحبان بصیرت؛ «اولِی الاَبصار».
خداوند در مهمترین چهره نظام آفرینش یعنی حیات، به چند گونه از مخلوقات اشاره کرده است؟
خداوند هر جنبنده ای را از آبی آفرید اما با این که اصل همه آنها به آب باز میگردد؛ خلقتهایی بسیار متفاوت و شگفتانگیز دارند که به سه گروهشان اشاره کرده است:
-گروهی از آنها بر شکم خود راه میروند.(خزندگان)
-گروهی بر روی دو پا راه می روند. (انسانها و پرندگان)
-گروهی بر روی چهار پا راه می روند. (چارپایان)
نکته: بر پایه روایات، آیات قرآن کریم افزون بر معنای ظاهریشان بطونی دارند؛ بنابراین انسانها نباید تنها به ظاهر آیات اکتفا کنند بلکه باید راهی بیابند تا از ظاهر آیات با حفظ آنها به باطن بلکه به بالاتر از آن برسند و از لطایف باطنی آنها بهرهمند شوند.
ظاهر تعبیر «فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ بَطْنِهِ» به خزندگان اشاره دارد اما در واقع از این جمله فهمیده میشود که برخی شکمپرستند و همتشان تنها در شکم خلاصه میشود و خط مشی آنها شکم است و فقط برای آن کار میکنند؛ چنانکه امیر مؤمنان علیهالسلام در تشریح وضع نابسامان حکومت عثمانی میفرماید: عصاره و همه زندگی مسئولان عثمانی بین «نَثیل» و «مُعتَلف» یعنی آشپزخانه و دستشویی خلاصه میشد.
آیه ۴۶ «لَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿٤٦﴾
موضوع: هدایت پاداشی
با توجه به عبارت «وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاء» مراد از هدایت کدام است و شامل چه کسانی میشود؟
قرآن کریم دلایل توحید و نشانههای روشن و روشنگر در جهان تکوین را بیان میکند؛ آیاتی که دلها را به نور ایمان و توحید روشن میکند و افکار انسانها را نور و صفا میبخشد البته وجود این «آیات مبینات» زمینه را برای ایمان فراهم میکند ولی نقش اصلی را هدایت الهی دارد؛ چرا که «خدا هر کس را بخواهد به صراط مستقیم هدایت می کند». اراده و مشیت او بیحساب نیست، او نور هدایت را به دلهایی میافکند که آماده پذیرش آن هستند یعنی مجاهده را آغاز کردهاند و گامهایی به سوی او برداشتهاند.
هدایت خدای سبحان دو گونه است:
۱) هدایت عمومی؛ خداوند قرآن را برای هدایت همه مردم فرستاده است.
۲) هدایت پاداشی؛ کسی که از هدایت عمومی بهرهمند شده و از آیات روشنگر الهی به حقانیت، نظم و هدفمند بودنِ خلقت پی برده و به توحید حق راه یافته است، از آن پس از عنایت و هدایت ویژه الهی (هدایت پاداشی) بهرهمند میشود و این عطیه الهی همان شوق عبادت و انزجار از گناه است که پس از مدتی از امتثال حکم خدا در افراد پدید میآید.
آیات ۴۷_۵۰
وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧﴾
وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿٤٨﴾
وَإِنْ يَكُنْ لَهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿٤٩﴾
أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٥٠﴾
موضوع: تناقض قول و رفتار منافقان
این آیات به آثار ایمان و بازتاب توحید در زندگی انسان اشاره میکند که همان تسلیم در برابر حق است. بعضی از مردم به ظاهر مدعی ایمان هستند اما در مقام آزمون و عمل روی برمیگردانند و در برابر حق تسلیم نمیشوند؛ معلوم میشود در واقع ایمان نیاوردهاند بلکه ظاهری بوده است، مانند منافقان و سستایمانها، همان کسانی که محکمه یهود را بر محکمه پیامبر صلیاللهعلیهوآله ترجیح میدادند چون در محکمه یهودیان رشوه رسمیت داشت و میتوانستند قاضی را بخرند که به سود آنان حکم دهد.
خداوند در مذمت منافقان چه دلایلی را برای اثبات بیایمانی آنها ذکر میفرماید؟
ریشههای اصلی و انگیزههای عدم تسلیم منافقان در برابر داوری پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سه جمله خلاصه میشود:
۱) أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ؛ از صفات منافقان این است که ایمان اظهار میکنند اما به سبب انحرافی که در دل از اصل توحید دارند، هرگز در برابر داوری خدا و پیامبر تسلیم نیستند.
۲) أَمِ ارْتَابُوا؛ در شک و تردیدند. (یا در اصل نبوت پیامبر شک دارند یا در صحت عدالت او)
۳)أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ؛ اگر نفاق در دل و شک در پیامبر هم ندارند پس آیا میترسند که خدا و رسولش بر آنها ظلم و ستم کنند؟
این تناقض آشکاری است؛ کسی که پیامبر اسلام را فرستاده خدا و بیانگر رسالت او میداند و حکمش را حکم خدا میشمرد، ممکن نیست به او ظلم و ستم نسبت دهد.
عامل رویگردانی منافقان از محکمه پیامبر صلیاللهعلیهوآله چیست؟
اعراض منافقان از محکمه پیامبر زمانی است که بدانند حکم پیامبر به ضررشان است ولی چنانچه در مخاصمهای بفهمند که حکم آن حضرت به سود آنهاست از روی اطاعت و با سرعت در محکمه ایشان حضور مییابند و این رفتار گوناگون و متضادشان نشانه هوا محوریشان است؛ آنها اطاعت از حق را قصد ندارند بلکه هوسمحور و خودمدارند و خدایشان هوای نفسشان است.
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه