«أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ؛ برترين پارساييها آن است كه در نهان باشد».

شرح اجمالی

امیرمؤمنان علیه السلام در این حکمت ناب، والاترین درجه پارسایی را نه در عمل ظاهری، که در «پنهان داشتنِ آن» می‌دانند. این سخن، گذر از زهدِ نمایشی و رسیدن به زهدِ اصیل را نشان می‌دهد. بسیاری ممکن است برای جلب احترام یا تحسین دیگران، ریاضت بکشند، اما زهد برتر آن است که از چشمِ نزدیکان نیز پنهان بماند. چنین زهدی، نشانۀ خلوص نیت و رهایی از دامِ خودپسندی است. در حقیقت، وقتی پارسایی از انظار پنهان شود، به حریمی میان بنده و پروردگار تبدیل می‌گردد که هیچ شائبه‌ای از ریا در آن راه ندارد.

سوال1) در کلام قرآن و اهل بیت «زهد واقعی» چگونه تعریف شده است؟

زهد در مکتب اهل‌بیت علیهم السلام، به‌عنوان «بی‌اعتنایی آگاهانه به مظاهر مادی دنیا» تعریف می‌شود؛ نه به معنای ترک دنیا و نعمت‌های حلال، بلکه به مفهوم «عدم وابستگی قلبی» به آنها، حتی در اوج برخورداری. این حقیقت والا، در کلام گهربار امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه به سه رکن اصلی تجزیه شده است:

۱. «قِصَرُ الْأَمَل» (کوتاهی آرزو)

۲. «الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَم» (سپاسگزاری در نعمت)

۳. «الْوَرَعُ عِنْدَ الْمَحَارِم» (پارسایی در حرام)

این سه گام، زاهد را از دام «حرص» و «غفلت» می‌رهاند و او را در مسیر تعادل و بندگی قرار می‌دهد.

در حکمت ۴۳۹ نیز امیرمؤمنان علیه السلام، زهد را در آیۀ شریفۀ «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» (حدید: ۲۳) خلاصه می‌کنند؛ یعنی زاهد واقعی، نه بر از دست‌رفته‌ها حسرت می‌خورد و نه به دست‌آوردهای مادی دنیا دلبسته و شادمان می‌شود.

سوال2) چه عواملی باعث ایجاد زهد حقیقی در وجود انسان می‌گردد؟

۱. خدا شناسی و یقین

امیرمؤمنان علیه السلام می‌فرمایند: «أَصْلُ الزُّهْدِ الْیَقِینُ؛ ریشه و اساس زهد یقین است.» (غررالحکم، ح۶۰۵۸).

یقین به خداوند و آخرت، اساس بی‌اعتنایی به دنیاست. وقتی انسان به جایگاه خداوند و نعمت‌های جاودان آخرت ایمان بیاورد، به دنیا بی‌رغبت می‌شود.

۲. دنیاشناسی و آخرت‌اندیشی

امیرمؤمنان علیه السلام می‌فرمایند: «یَسِیرُ الْمَعْرِفَةِ یوجِبُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا؛ داشتن اندکی از معرفت و شناخت، موجب بی رغبتی نسبت به دنیا خواهد شد.» (غررالحکم، ص 63، ح۷۶۵).

همچنین می‌فرمایند: چگونه کسی که ارزش آخرت را نمی‌شناسد، می‌تواند به دنیا بی‌رغبت باشد؟ شناخت حقیقت فانی دنیا و ارزش جاودان آخرت، خودبخود زهد می‌آفریند.

۳. ایمان به تقدیر الهی

ایمان واعتقاد به تقدیر الهی، زمینه ساز زهد ورزی است. (آیات ۲۲-۲۳ سوره حدید به ایمان به قضای الهی اشاره دارد.)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: زهد، حرام کردن حلال نیست، بلکه «اطمینان به آنچه نزد خداست، بیش از آنچه نزد توست» می‌باشد. این نگاه، وابستگی به دنیا را از بین می‌برد.

۴. یاد مرگ و آخرت

امیرمؤمنان علیه السلام به امام حسن علیه السلام سفارش می‌کنند: «أَکْثِرْ ذِکْرَ الآخِرَةِ… یُزَهِّدُکَ فِی الدُّنْیَا؛ بسیار به یاد آخرت و نعمت های آن و عذاب دردناکی که در آن است باش که یادآوری این امور تو را نسبت به دنیا بی‌رغبت نموده و دنیا را در نظر تو کوچک می کند.» (بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۲۴).

امام کاظم علیه السلام نیز با مشاهده قبری فرمودند: «دنیایی که پایانش اینجاست، سزاوار است که از آغاز به آن بی‌رغبت باشی». (بحارالانوار، ج78، ص320)

۵. همنشینی با زاهدان

همنشینی با پارسایان، تأثیر مستقیم در تربیت نفس و تقویت روحیه زهد دارد. انسان از همنشین خود تأثیر می‌پذیرد و همراهی با زاهدان، عامل مهمی در تقویت بی‌رغبتی به دنیاست.

زهد حقیقی از «شناخت» و «یقین» سرچشمه می‌گیرد و با «تمرین عملی» و «همنشینی با اهلش» تقویت می‌شود. این عوامل در کنار هم، انسان را به مرحله‌ای می‌رسانند که نه از دست دادن دنیا او را اندوهگین می‌کند و نه به دست آوردنش او را شاد می‌سازد.

سوال3) آیا زهد با تلاش برای کسب روزی حلال منافات دارد؟

زهد، «عدم دل‌بستگی» است نه «ترک فعالیت اقتصادی». جامعه مهدوی نیازمند زاهدانِ فعالی است که ثروت را در مسیر اهداف متعالی به جریان می‌اندازند.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «ليسَ الزُّهدُ في الدنيا بِإضاعَةِ المالِ ، و لا بِتَحريمِ الحَلالِ ، بلِ الزُّهدُ في الدنيا أن لا تكونَ بما في يَدِكَ أوثَقَ مِنكَ بما في يَدِ اللّه ِ عزّ و جل؛ّ بى رغبتى به دنيا، به استفاده نكردن از مال و ثروت و يا حرام كردن حلال [بر خود] نيست ، بلكه بى رغبتى به دنيا آن است كه به آنچه در دست دارى، از آنچه در دست خداوند عزّ و جلّ است مطمئن تر نباشد.(70/310/4)

بنابراین زهد واقعی، «وابسته نشدن» است نه «نداشتن». امیرمؤمنان علیه السلام در عین زهد، به کشاورزی و زراعت می‌پرداختند (وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۹).

سوال4) چرا پنهان کردن زهد، برتر از خود زهد شمرده شده است؟

پاسخ: زیرا نفسِ پنهان‌داری، آزمون سخت‌تری برای اخلاص است. انسان به طور فطری دوست دارد نیکی‌هایش دیده شود؛ اما هنگامی که او عمداً زهدش را می‌پوشاند، در واقع با نفسِ خویش در جنگ است و بر ریشه‌ی ریا ضربه می‌زند. پس اخلاص، در سایه‌ی پنهان‌کاری تحکیم می‌شود. همچنین، پنهان‌داری زهد، باعث می‌شود فرد به جای تکیه بر دیدگان مردم، تنها بر رضای خدا چشم بدوزد و این، والاترین مرحله بندگی است.

سوال5) آیا این سخن به معنای نفی الگوسازی و تاثیرگذاری اجتماعیِ زاهدان نیست؟

هرگز. این حکمت، نفی «اثربخشی» نیست، نفی «انگیزه‌ی نمایش» است. زاهد راستین بی‌آنکه قصد نمایش داشته باشد، از طریق صداقت در عمل و خلوص در رفتار، نورانیّتی می‌یابد که خودبه‌خود الهام‌بخش دیگران می‌شود. تفاوت در نیت است: زاهدِ مخفی، برای خدا می‌سازد و مردم از نور وجودش بهره می‌برند؛ اما زاهدِ خودنما، برای مردم می‌سازد و نام خدا را وسیله می‌کند.

سوال6) روحیه زهد چگونه به رشد و تعالی جامعه کمک می‌کند؟

جامعه موعود، نیازمند «زهدِ توسعه‌آفرین» است که به عنوان یک ارزش راهبردی، چند نقش کلیدی ایفا می‌کند:

۱. در بعد فردی: موجب تربیت انسان‌های آزاده و بی‌نیاز می‌شود.

۲.در بعد اقتصادی: زمینه‌ساز توزیع عادلانه ثروت می‌گردد و همچنین، جامعه را در مقابل تحریم‌ها مستحکم می‌کند (غرر الحکم، ح۹۶۰۲: «القناعه کنز لا ینفد»)

۳.در بعد اجتماعی: با کاهش مصرف گرایی پیوندهای اخوت و برادری را تقویت می‌کند.

۴.در بعد فرهنگی: ارزش‌های متعالی معنوی را نهادینه می‌سازد.

این نگاه، زهد را از یک فضیلت فردی به یک راهبرد اجتماعی ارتقا می‌دهد که در پرتو آن، جامعه مهدوی به الگویی کامل از تمدن اسلامی تبدیل می‌شود.

سوال7) چگونه می‌توان زهد واقعی را از ریا تشخیص داد؟

زاهد واقعی حتی از آشکار کردن زهد خود نیز پرهیز می‌کند، چرا که می‌ترسد قلبش به خودنمایی آلوده شود. در مقابل، ریاکار همواره در نمایش زهد و پارسایی می‌کوشد تا در دیدگان مردم بزرگ جلوه کند. این همان نفاق در عبادت است که در روایات از آن نهی شده است.

میان زهد واقعی و ریاکاری، مرز باریکی وجود دارد که تنها با «نیت خالص» و «ثبات رفتار در آشکار و نهان» قابل تشخیص است. زاهد راستین، دل از دنیا کنده و تنها به خدا پیوسته، در حالی که ریاکار، تنها نقاب زهد بر چهره زده است.

امام معصوم نشانه‌های زهد حقیقی را چنین برشمرده است:

۱. در مواجهه با مال: «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ…» (حکمت ۴۳۹) زاهد واقعی در شرایط سخت، قانع و شکیباست و در رفاه، بخشنده و کریم. این رفتار، نشانۀ آزادگی از سلطۀ دنیاست. اما ریاکار در فقر، ناشکیبا و در توانگری، بخیل است؛ زیرا هنوز دل در گرو دنیا دارد.

۲. در برابر مقام: «ستایش و نکوهش در نظرش یکسان باشد» (شرح غرر الحکم، ج۵، ص۳۶۷) زاهد حقیقی، از تمجید دیگران احساس بزرگی نمی‌کند و از سرزنش آنان دچار ترس و کوچکی نمی‌شود؛ زیرا مقصودش تنها رضای خداست. اما ریاکار، همواره در پی جلب توجه و تحسین مردم است و ترس از بدگویی دیگران، بر رفتارهایش سایه می‌افکند.

۳. در عمل: «قناعت در تنگدستی و سخاوت در توانگری» (تحف العقول، ص۲۳۷) زاهد واقعی در شرایط سخت، قانع و شکیباست و در رفاه، بخشنده و کریم. این رفتار، نشانۀ آزادگی از سلطۀ دنیاست. اما ریاکار در فقر، ناشکیبا و در توانگری، بخیل است؛ زیرا هنوز دل در گرو دنیا دارد.

سوال8) سبک زندگی زاهدانه چه آثاری در پی دارد؟

زهد آثار بسیاری دارد که آن را به عنوان یک «سبک زندگی متعالی» معرفی می‌کند و سعادت دنیا و آخرت را تضمین می‌نماید. برخی از این آثار عبارتند از:

  • نزول رحمت الهی

زهد و بی‌رغبتی به دنیا،سبب نزول مستمر رحمت خداوند بر انسان می‌شود. هنگامی که فرد دل از تعلقات دنیایی برکند، گنجایش وجودی او برای دریافت الطاف الهی افزایش می‌یابد. رحمت خداوند در این زمینه شامل برکت در عمر، آرامش درونی، توفیقات معنوی و گشایش در مشکلات می‌گردد.

«إِزْهَدْ فِي الدُّنْيَا تَنْزِلْ عَلَيْكَ الرَّحْمَةُ؛ كسى كه در دنيا زاهد باشد رحمت خداوند بر او فرود مى‌آيد». (کافی، ج۲، ص۵۰)

  • سبک شمردن مصیبت‌ها

زهدورزی باعث می‌شود مصیبت‌های دنیا در نظر انسان کوچک و ناچیز جلوه کند. کسی که به دنیا دل نبسته باشد، از دست دادن مال، مقام یا سایر مظاهر دنیوی، او را متزلزل نمی‌سازد. این بینش، آرامش عمیقی در پی دارد که بزرگ‌ترین سرمایه در مواجهه با مشکلات زندگی است.

«زُهدُ فِی الدُّنیا اِسْتِهانَةٌ بِالمُصیباتِ؛ هر كه در دنيا زهد پيشه كند، مصيبت ها را سبك شمارد. (حکمت31)

  •  حکمت، بصیرت و نجات

كسى كه زهد پيشه كند خداوند حكمت و بصيرت را در قلبش وارد مى‌كند و زبانش را به حكمت گويا مى‌نمايد و درد و درمان را به او مى‌شناساند و او را از دنيا سالم به دارالسلام،يعنى بهشت بيرون مى‌برد. «من زَهِدَ في الدُّنْيا أثْبَتَ اللَّهُ الحِكْمَةَ في قَلْبِهِ وأنْطَقَ بهالِسَانَهُ وَبَصَّرَهُ عُيونَ الدُّنيا داءَها ودَواءَها وأخْرَجَهُ مِنَ الدُّنيا سالِماً إلى‌ دارِ السَّلامِ». (محجة البيضاء، ج ۷، ص ۳۵۳)

این حدیث نورانی چهار اثر عمیق برای زهد برمی‌شمارد:

نفوذ حکمت در قلب: خداوند حکمت را در دل زاهد جای می‌دهد.

گویا شدن زبان به حکمت: زبانش به سخنان حکمت‌آمیز گویا می‌شود.

بصیرت یافتن: دردها و درمان‌های دنیا را به او می‌شناساند.

نجات ابدی: او را سالم به سرای آخرت (بهشت) می‌رساند.

  • عزت و بی‌نیازی

زهد واقعی باعث می‌شود انسان به آنچه نزد خداست، بیشتر اطمینان داشته باشد تا آنچه نزد خودش است.

امام صادق(ع)می‌فرمایند: «الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا لَيْسَ بِتَحْرِيمِ الْحَلَالِ… إِنَّمَا الزُّهْدُ أَنْ لَا تَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدِكَ» (کافی،ج۲، ص۱۲۸)

  • محبوبیت نزد خدا

پیامبر اکرم(ص)می‌فرمایند زاهدترین بندگان، محبوب‌ترین آنها نزد خداوند هستند.

«أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ أَزْهَدُهُمْ فِي الدُّنْيَا» (بحارالأنوار،ج۷۷، ص۱۷۲)

سبک زندگی زاهدانه، تبدیل «دنیامداری» به «خدامداری» است که آثار آن در ابعاد مختلف زندگی نمایان می‌شود:

  • بعد معنوی: نزول رحمت و قرب الهی
  • بعد روانی: آرامش درونی و مقاومت در برابر مشکلات
  • بعد عقلی: حکمت، بینش و شناخت عمیق
  • بعد اجتماعی: عزت، استقلال و اثرگذاری مثبت
  • بعد اخروی: نجات و سعادت ابدی

نکات تربیتی

۱. زهد، هنر «سبک زیستن» است.

۲. زهد پنهان، عالی‌ترین سطح «خودشناسی» است. وقتی زهد را پنهان می‌کنی، در حقیقت با نفسِ طالب شهرت مبارزه کرده‌ای. این تمرین، تو را به «خودِ حقیقی» نزدیک‌تر می‌کند.

۴. زهد، کلید «حکمت و بصیرت» است. وقتی دغدغه‌های مادی کمرنگ شوند، فضای ذهن برای دریافت معارف ناب الهی آماده می‌شود. این همان «زهدِ خِرَدپرور» است.

موسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *