
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ
با آنان بجنگيد تا ديگر فتنه اى نباشد و دين مخصوص خدا شود پس اگر دست برداشتند تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست

- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع: جنگیدن تا محو فتنه
غرض از جنگ و جهاد در اسلام چه میباشد؟
تا هنگامي كه بساط فتنه شرك برچيده و دين خدا فراگير نشده است با مشركان بجنگيد زيرا مشركان گرچه از حجاز اخراج شوند هرگز از فتنه و ترفندهاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و سرانجام نظامي براي دور داشتن مسلمانان از حريم اسلام و ترويج شرك دستبردار نخواهند بود، پس بايد تا محو شركِ فتنهگر جنگيد. به قرينه تقابل «فتنه» و «دين»، منظور از فتنه، شرك و كفرِ ترفندساز است. دستور نبرد بيامان با مشركان تا محو شركِ فتنهگر و حاكميت فراگير دين خدا، گوياي هدف از جنگ در اسلام است كه تحقق تمام عيار كلمه.624
طيبه «لا إله إلاّ الله» است. «لا إله» مساوق «لاتَكونَ فِتنَة» و «إلاّ الله» مساوي با «يَكونَ الدِّينُ لِلّه» است؛ يعني غير از دين توحيدي هر دين و آييني بايد رخت بربندد. اين جنگ براي فتنهزدايي است؛ امّا استقرار دين، تماميت حكومت ديني و نفي هرگونه تفكر ضدّ ديني مرهون امور فرهنگي، يعني تعليم، تزكيه، تبليغ و مانند آن است. وظيفه حكومت ادامه مبارزه و جهادهاي گوناگون علمي و عملي تا رفع فتنه و پذيرش اسلام است. پس اگر مشركان از شرك دست كشيدند ديگر با آنان نجنگيد، كه تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست، پس جنگ محدود به زوال فتنه است. مشركان با شرك فتنهگرانه به خود ستم عظيمي كردهاند، چنان كه درصدد ظلم به ديگران نيز بودهاند. وقتي از شرك فتنهگر دست برداشتند استحقاق كيفر تعدّي را ندارند. سرّ تعبير «عدوان» نسبت به ظالمان، برپايه پندار خود آنان است كه مبارزه رهايي بخش مؤمنان را عدوان قلمداد ميكنند.[1]
[1] . تفسیر تسنیم
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه