حروف قَسم را با ذکر ویژگی آنها نام ببرید.

1. «واو قسم» که به اسم ظاهر اختصاص دارد. مانند: وَ التّینِ وَ الزَّیتونِ

2. «تاء قسم» به اسم جلاله اختصاص دارد، مانند: تاللهِ

3. «باء قسم» که هم بر اسم ظاهر و هم بر ضمیر وارد می شود. مانند: بِعَلیٍّ، بِکَ یا اللهُ

 فعل قَسم (متعلق باء) می تواند مذکور یا محذوف باشد. مانند: بِالله (اُقسمُ بِاللهِ)

مثال1: فَوَ رَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ[1]

[ترکیب: فَ: استینافیه، مبنی بر فتح/ وَ: حرف جرّ برای قسم، مبنی بر فتح/ رَبِّ: اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری/ وَرَبِّ: جار و مجرور، متعلق به «اُقسِمُ» محذوف/ کَ: ضمیر متصل،مبنی، محلا مجرور، مضاف الیه/ لَ: لام جواب قسم، مبنی بر فتح/ نَسئلنَّ: فعل مضارع، مبنی بر فتح (به دلیل اتصال به نون تاکید ثقیله)، ضمیر مستتر«نا»،مبنی، محلا مرفوع، فاعل/ هُم: ضمیر متصل، مبنی، محلا منصوب، مفعولٌ به/ اَجمعین: تاکید برای «هم» در «لنسئلنهم»، منصوب بنابر تبعیت، علامت نصب «یاء»]

مثال2: «تاللّهِ لاکیدنَّ اصنامکم» [2]

[ترکیب: تاء: حرف جرّ، مبنی بر فتح/ الله: مجرور به حرف جرُ، علامت جرّ کسره ظاهری/ تالله: جارّ و مجرور، متعلق به اُقسمُ محذوف/ لَ : لام تأکید ، مبنی بر فتح/ اکیدنَّ: فعل مضارع مؤکّد به نون ثقیله، مبنی بر فتح، انا مستتر: مبنی، محلاً مرفوع، فاعل/ اصنامَ: مفعول به،  منصوب به فتحه ظاهری/ کم: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مجرور، مضاف الیه]

مثال2: «لا اُقسِمُ بِالنفسِ اللّوّامة»[3]

[ترکیب: لا: حرف نفی، مبنی بر سکون/ اُقسِمُ: فعل مضارع مرفوع به ضمه ظاهری، اَنا مستتر: مبنی، محلاً مرفوع، فاعل/ بـ: حرف جرّ، مبنی بر کسر/ النفسِ : مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری/ بالنفسِ: جارّ و مجرور، متعلق به اُقسمُ/ اللَّوّامَةِ: نعت، مجرور بنابر تبعیت، علامت جرّ کسره ظاهری]


[1] . به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌كنیم. (92/حجر)

[2]. به خدا قسم  چاره ای خواهم کرد بت هایتان را. (57/ انبیاء)

[3]. نه قسم میخورم به نفس لوامه.( 2/ قیامت)


مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *