
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ
چرا كه خداوند كتاب [تورات] را به حق نازل كرده است و كسانى كه در باره كتاب [خدا] با يكديگر به اختلاف پرداختند در ستيزه اى دور و درازند

- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع. فرجام کتمان کننده حق
خداوند متعال برای گناه کتمان حق چه نتیجه و مجازاتی در نظر گرفته است؟
در آیه نخست مىگوید: کسانى که آن چه را خدا از کتاب نازل کرده کتمان مىکنند و آن را به بهاى کمى مىفروشند آنها در حقیقت جز آتش چیزى نمىخورند! «إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النّار»
سپس به مجازات مهم جسمى و روحى آنها در آخرت که از مجازات مادى دنیا بسیار دردناکتر است پرداخته، مىگوید: خداوند روز قیامت با آنها سخن نمىگوید، و آنان را پاکیزه نمىکند، و عذاب دردناکى در انتظارشان است! «وَ لایُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ».[1]
طبق این آیه خدا با این گونه اشخاصِ پیمان شکن در روز قیامت سخن نمىگوید، به آنها نظر لطف نمىکند، و آنها را پاک نمىسازد و عذاب دردناک براى آنها است.
از این آیه و آیه مورد بحث استفاده مىشود: یکى از بزرگترین مواهب الهى در جهان دیگر این است که: خدا با مردم باایمان از طریق لطف سخن مىگوید**، یعنى همان مقامى را که پیامبران الهى در این جهان داشتند و از لذت گفتگو با پروردگار بهرهمند مىشدند، مؤمنان نیز در آن جهان به آن مفتخر مىشوند، چه لذتى از این برتر؟!
آیه بعد، وضع این گروه را مشخصتر مىسازد و نتیجه کارشان را در این معامله زیانبار چنین بازگو مىکند: اینها کسانى هستند که گمراهى را با هدایت و عذاب را با آمرزش مبادله کردهاند «أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ».
به این ترتیب، از دو سو گرفتار زیان خسران شدهاند: از یکسو رها کردن هدایت و برگزیدن ضلالت در برابر آن، و از سوى دیگر، از دست دادن رحمت و آمرزش خدا و جایگزین ساختن عذاب دردناک الهى به جاى آن، و این معاملهاى است که هیچ انسان عاقلى به سراغ آن نمىرود.
لذا، در پایان آیه اضافه مىکند: راستى عجیب است که چقدر در برابر آتش خشم و غضب خدا جسور و خونسردند؟! «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النّارِ».
آخرین آیه مورد بحث، مىگوید: این تهدیدها و وعدههاى عذاب که براى کتمان کنندگان حق بیان شده است به این دلیل است که خداوند کتاب آسمانى قرآن را به حق و توأم با دلائل روشن نازل کرده تا جاى هیچ گونه شبهه و ابهامى براى کسى باقى نماند «ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ».
با این حال گروهى برای حفظ منافع کثیف خویش، دست به توجیه و تحریف مىزنند و در کتاب آسمانى اختلافها به وجود مىآورند تا به اصطلاح آب را گل آلود کنند و از آن ماهى گیرند.
چنین کسانى که اختلاف در کتاب آسمانى مىکنند بسیار از حقیقت دورند «وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفی شِقاق بَعید». کلمه شِقاق در اصل، به معنى شکاف و جدائى است این تعبیر، شاید اشاره به این باشد که ایمان و تقوا و افشا کردن حق، رمز وحدت و اتحاد در جامعه انسانى است، اما خیانت و کتمان حقائق موجب پراکندگى و جدائى و شکاف است، نه شکاف سطحى که آن را بتوان نادیده گرفت، بلکه جدائى و شکاف عمیق.[2]
[1] . سخن گفتن خداوند با بندگان، مفهومش این نیست که خدا زبان دارد و جسم است بلکه او با قدرت بى پایانش امواج صوتى را در فضا مى آفریند به گونه اى که قابل درک و شنیدن باشد (همان گونه که در وادى طور با موسى علیه السلام سخن گفت) و یا از طریق الهام و با زبان دل با بندگان خاصش سخن مىگوید.
[2] . تفسیر نمونه،ج1، ص۶۷۲.
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه