در سلسله مباحث تفسیر رضوان که در تاریخ پانزدهم آذر مصادف با سوم جمادی الثانی برگزار شد، استاد آل مرتضی به مناسبت شهادت خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، بیانات خود را با شرحی از اوصاف بی بی دو عالم آغاز کردند.
ایشان در ابتدا به چند لقب خانم اشاره کردند، از جمله:
زهرا: فاطمه علیها السلام چنان بود که چون در محراب میایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش میکرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
راضیه: راضی از خداوند بود.
مرضیه: مورد رضای خداوند و اولیاء الهی بود.
حوراء الانسیه: انسان بهشتی بود. در دنیا بهترین زنان عالم و در بهشت بهترین حوریه بهشتی هستند.
در ادامه استاد به صلوات مخصوص حضرت زهرا علیها السلام اشاره کردند. «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
آیا این صلوات منبع و سندی دارد؟
عبارت این صلوات به صورت نص از معصومی وارد نشده است. اما صلوات بر حضرت زهرا با همین مضمون در ادعیه و زیارات، به آن اشاره شده است.
حضرت آیت الله مرعشی (ره) در وصیت نامه خود فرمودند: اگر حاجتی دارید به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شوید و به عدد ابجد فاطمه یعنی 530 مرتبه این توسل را بگیرید :
«اللّهُمَّ إِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ فَاطِمَةَ وَ اَبیها، وَ بَعْلِها وَ بَنیها، وَ السِّرِّ المُسْتَوْدَعِ فیها، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تَفْعَلَ بِی ما اَنْتَ اَهْلُه، وَ لا تَفْعَل بِی ما اَنَا اَهْلُه»
معنای «السِّر» در صلوات چیست؟ به عبارت دیگر چه سرّی درون وجود بی بی دو عالم نهفته است؟
علما در پاسخ به این سوال احتمالاتی را بیان کرده اند، اما به طور یقین و حتمی به آن اشاره نکرده
اند.
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این سوال فرمودند: ما از معنای این سرّ آگاهی نداریم. چون اگر معنای آن مشخص بود، دیگر به عنوان راز باقی نمی ماند. در حالی که این راز تا ظهور امام زمان علیه السلام باقی است.
آیت الله بهجت فرمودند: شاید معنای این سرّ، امام زمان (عج) و قیام ایشان باشد که از کیفیت و کمیت آن اطلاعی در دست نیست.
عده ای گفتند: شاید منظور از سرّ، وجود امام زمان باشد که از وجود خانم تداوم یافته است.
برخی به مسأله امامت اشاره کرده و فرمودند منظور از سرّ، امامت نهفته شده در وجود بی بی دو عالم است.
عدهای سرّ را به معنی حلقه وصل نبوت و امامت گرفتهاند.
گروهی مقام، عظمت و اسم اعظمی که در وجود زهرا مرضیه ی نهفته شده است را سرّ می دانند، همان گونه که شب قدر ناشناخته است، مقام خانم نیز ناشناخته و غیرقابل درک است.
مقام عبودیت حضرت فاطمه سلام الله علیها
مهمترین نکته در وجود حضرت زهرا سلام الله علیها که ما می توانیم از آن استفاده کنیم، و به وسیله آن زندگی قرآنی داشته باشیم، «عبودیت» خانم است.
با بندگی خدا می توان نفس اماره را به ملهمه، راضیه، مرضیه تبدیل کرد.
مقام معظم رهبری فرمودند: حضرت زهرا با عبودیت به مقام صدیقه طاهره رسیدند.
عبادت تنها به اقامه نماز نیست. بله خانم آنقدر در محراب نماز می ایستادند که پاهای مبارکشان ورم می کرد.
اما باید توجه داشت که: العبودیه جوهرة
عبودیت گوهر است. هر قدر عبودیت بیشتر باشد اطاعت بیشتر میشود.
خداوند متعال در قرآن کریم بارها مومنین را خطاب قرار داده است «یا ایها الذین امنوا» و با این خطاب آنها را به امور خیر دعوت و از نواهی باز داشته است.
باید از حضرت زهرا بیاموزیم که تنها برای رضای خداوند متعال کار کنیم و حق بندگی را به نحو احسن به جا آوریم.
همانگونه که صدیقه طاهره علیهاالسلام با وجود گرسنگی فرزندان عزیزشون، برای رضای خداوند متعال از طعام خود به یتیم و مسکین و اسیر بخشیدند، تا آنجا که خداوند در مقام این خانواده آسمانی این آیات سوره انسان را نازل فرمود:
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا (7)
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا(8)
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا(9)
حضرت زهرا علیها السلام مطیع امر خداوند متعال، رسول اسلام(ص) و امیرالمومنین علیه السلام بودند، به تنهایی در دفاع از ولایت قیام کردند.
حضرت با این عبودیت صدیقه شدند. یعنی کسی که لحظه ای دروغ در زندگی شان جریان نداشت.
ما نیز با الگوگیری علم،انفاق،اخلاق و سیره خانم، می توانیم پله پله رشد کرده و به کمال برسیم.
استاد آل مرتضی در ادامه سلسله مباحث تفسیر رضوان، به مرور آیات ۸۱ الی ۹۰ این سوره مبارکه پرداختند.
سپس ایشان تفسیر آیات ۹۱ الی۹۴ را تدریس کردند.
آیه ۹۱
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَٰهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ.
نفی شرک
در آیات گذشته با سه استدلالِ مالکیت، ربوبیت و حکومت، منطق واهی منکران معاد پاسخ داده شد. در آیه ۹۱و آیه ۹۲ خداوند متعال به مسئله نفی شرک میپردازد و به قسمتی از انحراف مشرکان اشاره کرده سپس به وسیله دو برهان عقیده باطل آتها را پاسخ میگوید.
آیا در عصر حاضر نیز شرک وجود دارد؟
در جامعه کنونی نیز دو شرک مطرح میشود:
شرک ظاهری: مانند گوساله پرستی یا ستاره پرستی برخی اقوام یا معتقدین به عقیده ثنویت که دو اله شر و خیر را مدبر عالم می دانند.
شرک خفی: کسانی که هوای نفس را به عنوان اله خویش قرار دادهاند.
«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ …»
اخلاص در کارهایشان جریان ندارد و دچار نفاق و ریا گشتهاند.
با توجه به اعتراف مشرکین به ربوبیت خداوند، چرا معبود دیگری را اتخاذ می کنند؟
مشرکین خداوند را به عنوان رب الارباب قبول داشتند اما معتقد بودند برای تقرب به او باید بتها را بپرستند. و بر این باورند تدبیر امور به دست بتها و الهه های دیگر انجام میشود. آنها با این اعتقاد، عقل خود را زایل کردند و دچار تقلید کورکورانه از نیاکان خود شدند.
به فرمایش امیرالمومنین علیه السلام هَمَجٌ رَعَاعٌ هستند. یعنی علمی هدفدار و جهت دار ندارند.
دو برهانی که در آیه ۹۱ بر نفی شرک اقامه شده، کدام است؟
در این آیه دو برهان مستقل بر نفی تعدد الهه اقامه شده است :
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَٰهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهٍ بِمَا خَلَقَ
مقدمه: خداوند فرزندی اتخاذ نکرده و با او اله دیگری نیست.اگر چنین بود هر الاهی مخلوقات خود را تدبیر می کرد و طبعا هر بخشی از عالم، با نظام خاصی اداره می شد، و وحدت نظام حاکم بر عالم از بین می رفت.
تالی: نظام واحدی بر پهنه هستی حکومت می کند،
نتیجه: بنابراین تعدد الهه نفی می شود.
برهان نظم
هر مجموعه منظمی دارای یک ناظمی عالم و مدبر است.
جهان هستی یک مجموعه منظم است.
پس جهان هستی دارای یک ناظم عالم و مدبر است.
برهان تعالی: لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ
مقدمه: اگر با خداوند اله دیگری باشد. هر اله در صدد تکامل خویش است، تا بتواند عالم هستی را در قلمرو خود قرار دهد، و لازمه آن برتری طلبی هر یک بر دیگری و از هم پاشیدن نظام هستی است.
تالی: نظام هستی واحد است و از هم پاشیده نشده است.
نتیجه: پس تعدد الهه نفی می شود.
علاوه بر آیه 91 سوره مومنون ، خداوند متعال در آیه 22 سوره انبیاء نیز با استفاده از برهان تمانع، نفی الهه را اثبات می کند.
«لَوْ كانَ فيهِما الِهَةٌ اِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»
برهان تمانع که با استفاده از قیاس استثنائی مطرح شده :
مقدمه: اگر در آسمان و زمین ، الاهی غیر از خداوند بود. آسمان و زمین فاسد می شد.
تالی: آسمان و زمین فاسد نشده،
نتیجه: پس خداوند واحد است.
آیه 92
عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُون
احاطه علمی خداوند متعال
خداوند در این آیه با بیان احاطه علمی خود پاسخی دیگر در نفی شرک مشرکان بیان می کند و می فرماید مگر ممکن است در عالم خدای دیگری باشد، شما از این آگاه باشید، اما خداوندی که خالق شماست و از غیب باخبر است از آن بی خبر باشد.
سرانجام ، خط بطلان بر پندارهای خراف آنها می کشد و می فرماید:«فَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُون» خداوند برتر است از آنچه آنها می گویند و برای او شریک قائل می شوند.
و با این جمله مشرکان را تهدید می کند تا بدانند خداوند از اسرار درون و برون آنها آگاه است و تمام سخنان را آنها را می داند و به موقع آنان را در دادگاه عدل خویش محاکمه می کند.
خداوند متعال در آیات ۹۳ الی ۹۸ بهترین راه هدایت را به پیامبر(ص) نشان می دهد. و به عنوان مقدمه از طریق وحی الهی دو دعا را به رسول گرامی اسلام(ص) تعلیم می دهد.
آیه 93
قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ
نخست ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ:” ﺍﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﮕﻮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺍﮔﺮ ﺑﺨﺸﻰ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺑﻬﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺮﻛﺶ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﻰ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻰ …”
این دعا تعلیمی به ما منتظرین امام زمان علیه السلام است که ما نیز آرزو کنیم در زمان حیاتمان شاهد عذاب مستکبرین و ظالمین به دست امام زمان علیه السلام باشیم.
البته دعا به تنهایی کارساز نیست، بلکه باید در این راه و برای آماده سازی مقدمات ظهور لحظه ای از حرکت نایستیم و مجاهدت نماییم.
آیه ۹۴
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻋﺬﺍﺑﻬﺎ ﺑﺎ ﻗﻮم ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﮕﺮﺩﺍﻥ” (ﺭَﺏِّ ﻓَﻠﺎ ﺗَﺠْﻌَﻠْﻨِﻰ ﻓِﻰ ﺍﻟْﻘَﻮْمِ ﺍﻟﻈَّﺎﻟِﻤِﻴﻦَ).
ﺗﻘﺎﺿﺎﻳﻢ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﻄﻌﻰ ﺗﻮ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮﺩ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺭ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻬﻠﻜﻪ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻇﺎﻟﻤﺎﻥ ﻭ ﺳﺘﻤﮕﺮﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻧﺒﺎﺷﻢ.
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻚ ﻋﻤﻞ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ﺹ) ﭼﻴﺰﻯ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺸﻤﻮﻝ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺍﻟﻬﻰ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻚ ﺩﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﺪﻝ ﺍﻟﻬﻰ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﺸﻚ ﻭ ﺗﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﻰ ﺳﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﺣﺘﻰ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﻋﻈﻴﻢ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺧﺪﺍﭘﺮﺳﺖ و ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺷﻨﺎﺱ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺟﺮم ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﻮﻧﺪ، ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ.
ﻭﻟﻰ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ:
ﺍﻭﻟﺎ: ﺑﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻣﺸﺮﻙ ﺍﺧﻄﺎﺭ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺟﺪﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻰ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﻠﺎم (ﺹ) ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ.
مومنان واقعی همواره باید، در اصلاح خویشتن و جامعه کوشش کنند و لحظه ای خود را از خطرات شیاطین در امان ندانند و همواره برای نجات از عذاب الهی به خدا پناه ببرند.
ﺛﺎﻧﻴﺎ: ﺗﻌﻠﻴﻤﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻳﻤﻦ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻬﻰ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺴﭙﺎﺭﻧﺪ.
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻋﺬﺍﺏ، ﭼﻪ ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺍﺳﺖ؟
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﺠﺎﺯﺍﺗﻬﺎﻯ ﺩﻧﻴﻮﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺍﻣﻨﮕﻴﺮ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﺳﺎﺧﺖ. ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﻛﻮﺑﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ” ﺑﺪﺭ” ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺁﻣﺪ .
ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺳﻮﺭﻩ” ﻣﺆﻣﻨﻮﻥ” ﻣﻜﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ، ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﻳﻚ ﻧﻮﻉ ﺩﻟﺪﺍﺭﻯ ﻭ ﺗﺴﻠﻰ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩ.
ﻭﻟﻰ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻢ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻫﻢ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﮔﺮﺩﺩ .
ﺍﻣﺎ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻭﻝ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ.
تفسیر سوره مؤمنون
مدرس: استاد حسینی آل مرتضی
تاریخ: ۱۴۰۳/۰۹/۱۵ مصادف با ۳ جمادیالثانی ۱۴۴۶
موضوع:آیات ۹۱ الی ۹۵
معنای السرّ المستودع چیست؟
مرور آیات گذشته
آیه ۹۱: انواع قیاس
آیه ۹۲: تهديد مشركان
آیات ۹۳ تا ۹۵:دعـاى پـيـامـبـر (صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم)
بدون دیدگاه