بسم الله الرحمن الرحیم
استاد آل مرتضی در مقدمه ی مجلسه تفسیر سوره مومنون، در قالب سلسله جلسات طرح رضوان بار دیگر آیات ابتدایی سوره مبارکه مومنون را مرور کردند و به طرق کسب صفات مومنین پرداختند که مشروح آن در پیامهای قبلی گذشت.
آیه ۴۳
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ
هیچ امتی بر اجل حتمی خود پیشی نمیگیرد و از آن تاخیر نیز نمیکند.
استاد در تفسیر آیه ۴۳ در باب اجل بیان داشتند:
اجل بر دو نوع است اجل مسمّی و اجل غیر مسمّی:أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُسَمًّى
آیه ۲ انعام
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ۖ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ.
منظور از اجل در آیه ۴۳ از کدام نوع است؟ با توجه به اینکه می فرماید تقدیم و تاخیر ندارد، اجل مسمّی است.
اجل مسمّی:
۱.معین است.
۲.محتوم (حتمی) است.
۳.مطلق است. (به اعمال انسانها مقید نیست .)
۴. منجز است.
۵. ثابت است.
۶ در لوح محفوظ، در امّ الکتاب نوشته شده است.
اجل غیر مسمّی:
۱.مبهم است.
۲.مشروط است.
۳.مقید است.
۴.متغییر است.
۵. مخروم است.
۶. در لوح محو و اثبات ثبت می شود.
آنچه ازروایات و تفاسیر برمیآید آن است که اعمال انسان در اجل غیر مسمّای او موثر است به این گونه که اگر کسی کار خیری انجام دهد، صدقه دهد، صله رحم کند، دل مومنی را شاد کند، برّ والدین انجام دهد… بر عمر او افزوده میگردد
و بالعکس
اگر کسی به دیگران ظلم کند، والدین خود را بیازارد، در نماز خود کوتاهی کند… از عمر او کاسته میشود.
در زمینهی ثبت اعمال توضیح دادند که وقتی سیئه ی از انسان سر می زند خداوند به فرشته دستور می دهد که تا هفت ساعت چیزی ننویسد بلکه توبه و استغفار کند.
پس انسان برای افزایش طول عمرش باید به دنبال نیکوکاری باشد.
در روایات داریم که انسان مومن به سوی معروف می رود، نه اینکه بنشیند و دیگران برای حل مشکلات به او رجوع کنند بلکه انسان مومن مانند طبیب دوّار میباشد که به دنبال حل مشکلات دیگران است.
«طبیب دوّار بِطبّهِ»
اصطناع المعروف
یکی از عقاید شیعیان، عقیده ی «بداء» است که از موارد تحقق آن، اصطناع المعروف است یعنی ساختن معروف و کار نیکی که وجود ندارد.
در توضیح آن استاد فرمودند: مومنین باید نه تنها به فکر خودسازی و ارتقاء خود باشند بلکه باید دست اطرافیان را هم بگیرند و با خود به بالا ببرندو به آیه ۱۰۴ آل عمران استناد کردند :وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ…
و ادامه دادند که در واقع، انسان دارای «حرکت لایقفی» است پس هیچگاه متوقف نمی شود، پس حرکت می کند و به فکررشد معنوی مردم می باشد و برای آنها دلسوزی می کند و نباید از سختیها و مشکلات و فقر احتمالی در این مسیر بترسد. انسان حتی اگر خود مال نداشته باشد باید با تکیه بر خداوند در این مسیر قرض کند زیرا خداوند برای او جبران مینماید.
وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
در واقع انسان مجاهد چنین ویژگی دارد. دقت کنیم کمی درس خواندن، تدریس کردن،نماز شب خواندن و عبادت کردن… مصداق جهاد نیست بلکه باید در این مسیر بسیار کوشید و تلاش کرد و به جلو رفت و هرگاه سختیها و مشکلات به او حمله ور شدند با آیه «…وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ…» خود را تقویت کند و به مسیر ادامه دهد و از موانع نهراسد:
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا…
بداند که این مسیر، مسیر راحت طلبی نیست بلکه طریق کار و تلاش و تحمل سختیهاست و باید به نفع خودش خانوادهاش فامیل همسایه و سایرین تلاش کند و با آنها صحبت کند و برای مشکلاتشان، راهکار ارائه کند و نگاه دینی را برایشان روشن سازد.
نکته : از ابراز و گفتن مشکلاتمان نزد مردم لب فرو بندیم و القای روحیه ی یأس و ناامیدی بپرهیزیم بلکه همواره باعث شادی روح و روان مردم باشیم.
الكَلِمَةُ الطَّيِّبَةُ صَدَقَةٌ
تمثیل اجل مسمّی
آیت الله مکارم شیرازی، چراغ نفت سوزی را مثال می زند که مواد سوختی آن به اندازه ۳ روز است.این چراغ نفت سوز لوازم (نفت فتیله و…) برای سه روز روشن ماندن را دارد اما اگر بر اثر اتفاقی از روی طاقچه بیفتد، نفت آن به زمین ریخته و خاموش میشود.
در واقع در روشن ماندن این چراغ هم باید مقتضی محقق شود و هم موانع برطرف گردد.
عمر انسان نیز مانند این چراغ است مثلاً خداوند برای شخصی عمری ۸۰ ساله مقدر کرده است که با رعایت اعمال مادی (رعایت تغذیه، بهداشت …) و اعمال معنوی (رعایت سلامت روح، نماز، دعا…) به آن میرسد؛ ولی اگر این کار را نکند و بر این اعمال مواظبت نکند عمرش قبل از۸۰ سال به سر می آید.
اگر اعمال نیک باعث افزایش عمر، یا اعمال بد باعث کوتاهی عمر انسانها میشود؛ پس چرا عمر اهل بیت علیهم السلام کوتاه و یا عمر بعضی از کفار بلند بود؟
دقت کنیم، این مسأله کلی است و سوال در مورد جزئی از انسانهاست و دیگر اینکه مسأله اهل بیت علیهم السلام فرق میکند آنها برای هدفشان به سوی مرگ و شهادت مشتاقانه در حرکت بودند مثلاً حضرت زهرا سلام الله علیها باید از ولایت دفاع کند و این گونه به استقبال شهادت برود و در مورد کافرین هم سنت امهال در مورد آنها جاریست.
إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ.
آیه ۴۴
ثمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا كَذَّبُوهُ ۚ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ ۚ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ
سپس پیغمبران خود را پی در پی فرستادیم و هر قومی که رسول بر آنها آمد آن رسول را تکذیب و انکار کردند، ما هم آنها را از پی یکدیگر همه را هلاک کردیم و داستانهای هلاک آن اقوام را عبرت دیگران ساختیم، که قوم بیایمان را (از رحمت خدا) دوری باد.
تَتْرَىٰ: از ماده «تتر» به معنای پی در پی آمدن است. یعنی خداوند پیامبران را پشت سر هم برای هدایت مردم فرستاد.
كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا كَذَّبُوهُ ۚ
اما باید توجه داشت که راه هدایت مردم بسیار سخت است و مومن در این راه و مسیر با حملات و ضربات مردم مواجه میشود و باید خود را برای این حوادث آماده کند و طوفان لاها به او روی میآورد زیرا این خواست خداوند است که انسان مومن را در کوره ابتلائات بسوزاند و ذوب کند تا چون فولاد قوی و محکم شود.
همچون زرگری که طلا را در کوره آتش ذوب مینماید تا از آن زیورآلات زیبا و جذاب بسازد،خداوند نیز پس از ذوب انسانها در کوره ابتلائات آنها را به زیور صبر، تحمل، انفاق و سایر کمالات میآراید تا این گونه مومنین برای ظهور امام زمان ساخته و پرداخته شوند.
کَالزُبورِ الحدید
چنین مومن ساخته شدهای است که به درد دین و امام زمان خود میخورد وگرنه حتی اگر میلیونها بار هم دعای عهد خوانده شود و عملی برای ظهور انجام نگیرد فایدهای ندارد.
پس پیامبران الهی برای هدایت مردم آمدند اما سرکشان و کفار در مقابل آنها ایستادند و آنها را تکذیب کردند و نابود گشتند.فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ.
استاد آل مرتضی در ادامه بحث به علائم ظهور و جذابترین روایات درمورد ظهور امام زمان عجل الله اشاره کردند:
جیش سفیانی از نسل ابوسفیان وج کرده و به سوریه و لبنان حمله میکند و بر آن مسلط میگردد و سپس شیعیان کشور عراق را به شدت شکنجه و آسیب میزند در مقابل جیش خراسانی از ایران رای مقابله با آن خارج میشود همچنین جیش یمانی از کشور یمن برای جنگ با جیش سفیانی اده میگردد اینها از علائم ظهور است اگر لشکر اگر همه ما انسانها خوب حرکت کنیم و چنین جهشی را درست کنیم یتوانیم هرچه زودتر زمینه ظهور امام زمان را فراهم کنیم باید در این حوادث آخرالزمان مید خود را حفظ کنیم و تلاش کنیم نباید از این وقایع دلسرد شویم و حرفهای ناامیدی بزنیم زیرا روحیه جهاد و شهادت در ملت ایران وجود دارد و روز به روز قویتر و آنچه که به مینه سازی ظهور کمک میکند اتحاد مومنین با یکدیگر است و گذشتن از خود و مشکلات خویش و رسیدن به مشکلات امت اسلامی و امام زمان است
آیه ۴۵
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ
سپس موسى و برادرش هارون را با معجزات و دليلى روشن فرستاديم.
در تفسیر آیات ابتدایی سوره مومنون بیان شد که یکی از راههای رسیدن به صفات مومنین راستین، اقتدا به پیامبران است.
در آیه ۴۵ خداوند به روش انبیا اشاره میکند:
بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ
وسایل هدایت مردم که با حضرت موسی علیه السلام همراه بود، عبارتند از
آیات الهی که معجزات نه گانه یا کل معجزات وی را شامل است.
سلطان مبین که روشی محکم و استوار و مستدل برای هدایت میباشد.
آیا ما نیز از چنین وسایلی برخورداریم؟
در سالروز وفات موسی مبرقع علیه السلام فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام استاد آل مرتضی بحث را به کرامت امامزادگان جلیل القدر کشاندند و اشاره نمودند که امامزادگان همانند میوههایی هستند که هر یک فایده و ویتامینی دارند و برای حل مشکلات مادی و معنوی محل رجوع مردم هستند و در این خصوص روش عملی و مثال بیان نمودند و از کرامات و توجه این امامزاده جلیل القدر و همچنین حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بیان نمودند.
آیا ما هم میتوانیم همچون پیامبران، صاحب معجزات و کرامات باشیم؟و چنین کاری انجام دهیم؟
برای تأسی به روش پیامبران ما نیز باید علاوه بر یادگیری علم و ارتقاء آن صاحب منطق و بیان شیوا و رسا و جذاب باشیم.
فصیح و بلیغ سخن بگوییم و از کنایه و تشبیه و استعاره استفاده کنیم.
این گونه است که میتوانیم باعث تاثیر بر فرد و یا افراد و در نهایت بر جامعه شویم.
در این مسیر به قول علامه،ارائه الطریق و ایصال الی المطلوب باشیم.
در هدایت و سخن با مردم، اگر حافظ کل قرآن نیستیم حداقل آیات موضوعی قرآن را یاد بگیریم و متناسب بحث بیان کنیم.
خود را به سلاح علم مسلح نماییم و با «سلطان مبین» دلایل دندان شکن در برابر عقاید و افکار و رفتارهای ضد دین، بیان کنیم و آنجا که شخصی دلایل نقلی ما را باور ندارد، با قیاس و برهان و بیان علمی و قاطع او را قانع نماییم.
ان شاءالله خدا بخواهد که در مسیر او از آیاتش هرچه بیشتر و بهتر بهره ببریم. الحمدلله رب العالمین
تفسیر سوره مؤمنون
مدرس: استاد آل مرتضی
موضوع:آیات ۴۲ الی ۴۹
آیه ۴۳: اجل
آیه ۴۴: معنای تَتْرَىٰ
آیات ۴۵ الی ۴۹: داستان حضرت موسی – علیه السلام-
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه