تفسیر سوره مؤمنون
مدرس: استاد آل مرتضی
تاریخ: ۱۴۰۳/۰7/2۱ مصادف با 8 ربیع الثانی ۱۴۴۶
موضوع:آیات ۲۳ الی ۳۰
فعالیتهای امام حسن عسکری -علیه السلام- در مدت امامت
آیه ۲۳: اولین کلام پیامبران دعوت به توحید
آیات ۲۴ و ۲۵: استدلال معترضان
آیه ۲۷: اولین فرمان خداوند به حضرت نوح -علیه السلام-
آیات ۲۸ و ۲۹: شکرگزاری؛ پس از موفقیت
آیه ۳۰: عبرت از گذشتگان
استاد آل مرتضی در سالروز میلاد باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام، ضمن تبریک این روز فرخنده، به فعالیتهای امام در مدت ۶ سال امامتشان اشاره کردند. ایشان با توجه به آیات ۲۳ الی ۳۰ سوره مومنون که به بیان داستان حضرت نوح علیه السلام و مبارزات این پیامبر اولوالعزم پرداخته است، این مطلب را متذکر شدند که ائمه معصومین علیهم السلام نیز در ادامه راه انبیای الهی و به تأسی از ایشان با دستگاه جور زمان به مبارزه پرداختند.
فعالیتهای امام حسن عسکری
1- آماده کردن مردم برای غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دوران امامت امام حسن عسکری (ع) یکی از سختترین دورههای تاریخ امامت شیعه به شمار میرود. ایشان در شرایطی به امامت رسیدند که حکومت عباسی در اوج قدرت و شیعیان تحت فشار شدید بودند. حکومت عباسی با هدف تضعیف شیعیان و جلوگیری از گسترش تفکر شیعه، فشارهای بسیاری بر امام عسکری و شیعیان وارد میکرد. این فشارها شامل حصر، تبعید، نظارت شدید بر زندگی شخصی امام و شیعیان و حتی تهدید به مرگ بود.
به دلیل شرایط سخت و خطرناک حکومت، ارتباط امام عسکری (ع) با شیعیان به شدت محدود شد و ایشان اغلب مجبور بودند به صورت پنهانی با نمایندگان خود در ارتباط باشند. در این دوران، انتظار ظهور امام زمان (عج) در میان شیعیان شدت گرفت و این موضوع باعث حساسیت بیشتر حکومت عباسی شد.
2- ایجاد شبکه وکالت
با توجه به اینکه در زمان امامت، ایشان در خانه خویش زندانی و تحت محاصره شدید مأموران عباسی بودند، لذا امکان ارتباط مستقیم با جامعه را نداشتند و از طریق وکلای خود با شیعیان ارتباط برقرار می کردند.
3- پرورش شاگرد و نویسنده
با توجه به اینکه امام علیه السلام امکان دیدار حضوری یاران خود را به ندرت داشتند، اما توانستند به صورت غیابی و با مکاتبه نامه، با شاگردان خود ارتباط برقرار کنند.
4- مبارزه با فرقههای ضاله اشاعره، معتزله، واقفیه و زنادقه
5- دفاع از قرآن در قالب بیان احادیث
مناظره با اسحاق کندی و دفاع از قرآن
اسحاق کندی یکی از فلاسفه عرب بود که کتابی با عنوان «تناقضات قرآن» تألیف کرده بود. روزی یکی از شاگردان او به محضر امام عسکری (علیهالسّلام) شرفیاب شد. هنگامی که چشم حضرت به او افتاد، فرمود: «آیا در میان شما مردی رشید وجود ندارد که گفتههای استادتان «کندی» را پاسخ گوید؟»
یکی از شاگردان عرض کرد: «ما همگی از شاگردان او هستیم و نمیتوانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم.»
امام فرمود: «اگر مطالبی به شما تلقین و تفهیم شود، میتوانید، آن را برای استاد خود نقل کنید؟»
شاگرد گفت: «آری.»
امام فرمود: «از اینجا که برگشتی به حضور استادت برو و با او به گرمی و محبّت رفتار نما و سعی کن با او انس و الفت پیدا کنی، هنگامی که کاملاً انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو: «مسالهای برای من پیش آمده است و آن اینکه آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانیای غیر از آنچه شما حدس میزنید اراده کرده باشد؟»
او در پاسخ خواهد گفت: بلی، ممکن است چنین منظوری داشته باشد. دراین هنگام بگو: شما چه میدانید، شاید گوینده قرآن معانی دیگری غیر از آنچه شما حدس میزنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معنای خود به کار بردهاید؟ امام در اینجا اضافه کرد. او آدم باهوشی است، طرح این نکته کافی است که او را متوجه اشتباه خود کند».
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود. استاد که میدانست شاگرد او چنین سؤالی را از پیش خود نمیتواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد وگفت: «تو را قسم میدهم که حقیقت را به من بگویی، چنین سؤالی از کجا به فکر تو خطور کرد؟»
شاگرد: حقیقت این است که ابو محمد «امام حسن عسکری (علیهالسّلام)» مرا با این سؤال آشنا کرد.آنگاه استاد با درک واقعیّت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشی روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهای قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند.
امام حسن عسکری علیه السلام در جواب عدهای که ایشان را مسلط به تمام علوم قرآن میدانستند به آیه۱۰۹ سوره کهف استناد کردند و فرمودند که تمام علوم در نزد خداست.
قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً؛ بگو اگر دریا مُرکّبی [دواتی] میبود برای [نوشتن] کلمات پروردگارم بیتردید دریا تمام میشد پیش از آنکه کلمات پروردگارم تمام شود، اگرچه نظیرش را [نیز] به مدد میآوردیم.
آیه ۲۳
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ
سخن مشترک انبیا در آغاز رسالت
اولین سخن انبیاء دعوت به توحید و دوری از معبودان باطل است.«يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ»
توجه به آیات انفسی و آفاقی که در ایات قبل به آن اشاره شده بود، یکی از طرق معرفت خداوند متعال می باشد.
دعوت انبیا به توحید نیز در کنار عقل، انسان را به سمت یکتا پرستی سوق می دهد. به این ترتیب انسان لحظه به لحظه به قدرت خدا پی میبرد و با عشق و علاقه آفریگارش را اطاعت میکند . این همان مرحله بالای تقوا و قرب الهی است که اطاعت از محبوب را به دنبال دارد.«إنَّ المُحِبَّ لِمَن يُحِبُّ مُطيعُ »
آیه ۲۴
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
آیه۲۵
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ
عکس العمل اشراف قوم نوح
مخالفان دعوت حضرت نوح علیه السلام چه اتهاماتی را به ایشان وارد نمودند؟
مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ؛ این تنها بشری همچون شماست و انسان بودنش را نخستین عیبش دانستند.
این اتهام تنها به حضرت نوح وارد نشد، چنانچه در داستان انتخاب جناب طالوت به عنوان رهبر قوم بنی اسرائیل، اشراف قوم به این انتخاب خرده گرفتند که او هیچ برتری بر ما ندارد، زیرا از تمکن مالی برخوردار نیست.
خداوند در جواب فرمود: قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ؛ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻭ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺟﺴﻤﻰ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺩﺍد.
يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ؛ او را متهم به سلطه جویی ساختند.
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً؛ اگر خدا میخواست پیامبری بفرستد حتما فرشتگانی نازل میکرد.
مَّا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ؛ ما هرگز چنین چیزی از نیاکان خود نشنیدهایم که نشان از همان تعصب و تقلید کورکورانه از نیاکانشان میباشد.
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ؛ او را متهم به جنون نمودند و با بیان تعبیر «رجلٌ» میخواستند، هم مقام و شأن پیامبر را پایین آورند و هم رسالتش را نفی کنند.
ایه ۲۶
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ
هنگامی که حضرت نوح از تلاشهای خود مأیوس شد و جز گروه اندکی ایمان نیاوردند از خداوند تقاضای کمک نمود.
تاریخ تکرار می شود. در حال حاضر نیز صهیونیسم، گوساله سامری است که در دل جوامع، ایجاد رعب و وحشت نموده است.
نصرت الهی در مقابل این دشمن خونخوار زمانی حاصل میشود که مسلمانان جهان برای یاری مظلومین قیام کنند و تمام تلاش خود را به کار گیرند، تا پیروزی موعود فرا برسد. همانگونه که حضرت نوح بعد از سالهای متمادی تبلیغ و تلاش، در نهایت از خداوند طلب نصرت نمود و یاری خداوند شامل حااش شد. فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبࣱ فَٱنتَصِرۡ؛ پروردگارش را خواند كه: من مغلوب شدهام [و از ستم و زورگويى آنان دلتنگم] بنابراين انتقام [مرا از اينان] بگير.
آیه ۲۷
فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُون
مقدمات نجات نوح و یاران اندکش فراهم شد و خداوند به نوح علیه السلام دستور داد که در حضور ما و طبق فرمان ما کشتی بساز. «فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا»
تعبیر «بِأَعْيُنِنَا» وَ «وَحْيِنَا» اشاره به چه موضوع مهمی دارد؟
«بِأَعْيُنِنَا» اشاره به این است که: تلاش و کوشش تو در این راه در حضور ما و تحت پوشش حمایت ماست، بنابراین با فکر راحت و آسوده به راه خود ادامه بده، از هیچ چیز ترس و واهمه نداشته باش.
و تعبیر به «وَحیِنا» نیز نشان میدهد که نوح علیه السلام، طرز ساختن کشتی و چگونگی آن را از وحی الهی آموخت وگرنه چنان چیزی طبق نوشته تاریخ تا آن زمان سابقه نداشت، به همین دلیل نوح کشتی را آنچنان متناسب با مقصد و مقصود ساخت که هیچ کمی و کسری در آن نبود.
آیه۲۸
فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ و أهلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُون؛ هنگامی که فرمان ما فرا رسد نشانه اش این است که آب از درون تنور خواهد جوشید، بلافاصله از تمام انواع حیوانات یک جفت نر و مانده انتخاب و در کشتی سوار کن.
خانواده و دوستان با ایمانت را بر کشتی سوار نما مگر آنها که قبلاً وعده هلاکتشان داده شده است.
آیه ۲۹
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﺮ ﻛﺸﺘﻲ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻳﺪ ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺑﮕﻮ : ﻫﻤﻪ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻫﺎ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺘﻢ ﭘﻴﺸﻪ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ .
امر مهمی که انسان بعد از هر پیروزی و نعمت باید همواره آن را مدنظر داشته باشد این است که، در همه حال به پاس نصرت و یاری خداوند، حمد و سپاس الهی را به جای آورد.
در سوره نصر نیز خداوند بعد از بیان دو بشارت حتمی برای مسلمانان از انها دو وظیفه نیز می خواهد.
بشارت اول: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ [ ﺁﻥ ] ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ.( استعمال فعل ماضی (جاء) بیانگر قطعی بودن یاری خداوند است)
بشارت دوم: وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا؛ ﻭ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺧﺪﺍ ﺩﺭﺁﻳﻨﺪ .
وظیفه اول: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ ؛ ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﮔﻮ.
وظیفه دوم: وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا؛ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻩ ، ﻛﻪ ﺍﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .
آیه ۳۰
وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ؛ ﻭ ﺑﮕﻮ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﭘﺮﺧﻴﺮ ﻭ ﺑﺮﻛﺖ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭ ، ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻓﺮﻭﺩﺁﻭﺭﻧﺪﮔﺎﻧﻲ .
با استناد به این آیه بهتر است که هر گاه در هر منزلی وارد شدیم یا بر مرکبی سوار و یا ساکن شدیم ابتدا حمد و سپس این آیه را قرائت کنیم .
و ابتدای ورود به هر مکان یا منزل آیه ۸۰ سوره اسراء قرائت کنیم: وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا.
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه