مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیری از سوی پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالی که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص می دهد؛ و خدا دارای فضل بزرگی است.
- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع: هشدار خطر كافران
کافران و اهل کتاب معاند نسبت به عقاید مسلمانان چه آرزوهایی در سر میپرورانند؟
قرآن كريم ضمن شمارش اوصاف نفساني بنياسرائيل و مشركان، خطر آنان را گوشزد و به مسلمانان هشدار ميدهد؛ گاهي ميفرمايد: «كافران اهل كتاب و كافران مشرك دوست نميدارند كه هيچگونه خيري به شما برسد؛ مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ».
گاهي ميفرمايد: گروهي از اهل كتاب ميخواهند هدايت كنوني را از شما بگيرند و شما را گمراه كنند؛ «وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ»[1]
در برخي آيات نیز میفرماید: «آنان به فاسق شدن شما بسنده نميكنند، بلكه ميخواهند شما را به آلودگي كفر بازگردانند؛ وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا… »[2]
قرآن كريم منشأ مودتهاي باطل اهل كتاب را حسد آنان، آن هم پس از روشن شدن حق ميداند؛ «…حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ…»[3]
يهوديان لعنت شده خدايند و چون هر كه را خدا لعنت كند هيچ نصير و ياوري ندارد، اهل كتاب هيچ نصيري نخواهند داشت؛
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا؛ قطعاً سختترین دشمنان اهل ایمان را یهودیان و مشرکان خواهى یافت».[4]
پديده شوم حسد و تمنّي ضلالت و ذلّت و زَلّت براي مؤمنان، رذيلتي است كه افراد فراواني از اهل كتاب و مشركان به آن مبتلا بودند و به چيزي جز زبوني و خواري امت اسلامي نميانديشند؛ ازاينرو رعايت دو نكته اساسي اخلاقي و سياسي ضروري است:
الف. هر كس به چنين بيماري مبتلا شد بداند كه نَقْبي (راه مخفی) از كفر و شرك به سوي او زده شده، يا از درون او به سوي كفر و شرك راهي باز شده است.
ب. هرگونه گرايش سياسي و برقراري رابطه دوستانه يك جانبه؛ «هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ»[5]
نسبت به كافران و مشركان زيانبار است؛ البته زندگي مسالمتآميز با صاحبان ملل گوناگون جهان كه در صدد سلطه نبوده و نيستند، با رعايت اصول و ضوابط كلي عدل و انصاف و احترام متقابل رواست و آيه «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ» شاهد آن است.[6]
[1] . آلعمران،69
[2] . بقره،109
[3] . بقره،109
[4] . مائده،82
[5] . آلعمران،119
[6] . برگرفته از تسنيم، ج 6، صص 55 -63
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه