تفسیر سوره حج
مدرس: استاد آل مرتضی
تاریخ: ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ مصادف با ۲۹ ذی الحجه۱۴۴۵- قسمت اول
تحقّق وعدهى الهى در دفاع از مؤمنان
قسمت دوم
موضوع آیات: ۳۸ الی ۴۵
آیه۳۸: تحقّق وعدهى الهى در دفاع از مؤمنان
آیه ۳۹: اجازه جهاد و وعده پیروزی
آیه ۴۰: اهداف جهاد
آیه ۴۱: عملکرد مؤمنین پس از پیروزی
آیه ۴۲: دلداری به پیامبر -صلی الله علیه و آله- و مؤمنین
استاد آل مرتضی قبل از تدریس تفسیر آیات سوره مبارکه حج، با توجه به اینکه انتخابات را پشت سر گذرانده بودیم در باره این مسأله به چند آیه اشاره کردند:
۱_ «… إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ…؛ … ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ملتی ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻠﺎ، ﻧﻜﺒﺖ، ﺷﻜﺴﺖ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ ] ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻰﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺻﻔﺎﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ] ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺯشتیﻫﺎ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ».(۱۱رعد)
با استناد به آیه شریفه، این، مردم هستند که با تغییرات ایجاد کرده در خود، سعادت یا شقاوت جامعه را رقم میزنند.
۲_« … وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ …چه ﺑﺴﺎ ﭼﻴﺰی ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﺧﻴﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺴﺎ ﭼﻴﺰی ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ؛ ﻭﺧﺪﺍ [ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻮﺭ] ﻣﻰﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻴﺪ».(٢١٦بقره)
۳_«غُلِبَتِ الرُّومُ، فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ؛ شکست خورد روم ﺩﺭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ و ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻐﻠﻮﺏ ﺷﺪﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻭﺩی ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ».(۲و۳روم)
استاد با اشاره به این آیه،انقلابیون را بشارت دادند که اگر:
حرکت و تلاش کنند و تنها به صدقه و دعا بسنده نکنند
برای بالا بردن خویش جبهه مقابل را تخریب ننمایند
اهل جهاد تبیین باشند
از سلاح علم و ایمان کمک بگیرند
برای هدایت دیگران رفتاری حکیمانه و مؤدبانه داشته باشند
صبر خود را بالا برند و راحتطلب نباشند
حقایق را تبیین کنند تا دشمن شناخته شود.
میتوانند بر شمار انقلابیون بیافزایند و انشاءالله پرچم انقلاب را به دست امام زمان علیهالسلام برسانند.
آیه ۳۸
« إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ»
خداوند متعال در انتهای آیه ۳۷ محسنین را بشارت میدهد.
در آیه ۳۹ میفرماید بشارت محسنین این است که خداوند از آنها دفاع میکند.
به کار بردن تعبیر «عن الذین امنوا» به جای «عنهم» به این دلیل است که خداوند با آوردن وصف «الذین امنوا» این حقیقت را بیان میکند که دفاع از مؤمنین به سبب ایمان آنها میباشد.(تعبیر حکم، مشعر بر وصف علیت است.)
بشارت به «مخبتین» و «محسنین» که در آیات قبل آمده، بیانگر این مهم است که بشارت خداوند متعال بر کسانی تعلق میگیرد که تسلیم امر الهی باشند، نیتی صادقانه داشته باشند و اهل عمل و احسان باشند.
لذا اگر عملی خوب انجام شود اما نیت الهی نباشد، آن عمل در درگاه الهی مقبول نیست؛ مانند ساخت مسجد ضرار که خداوند حکم تخریب آن را صادر کرد.
آیه ۳۹
« أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ»
موضوع: اجازه جهاد و وعده پیروزی
این آیه با اذن به جهاد برای مسلمانان و وعده پیروزی آنها، کیفیت این دفاع را بیان میکند.
شأن نزول
در ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﻴﻢ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ پیدرپی ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ، آسیب دیده ﺧﺪﻣﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه و آله ﻣﻰﺭﺳﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ (ﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎﻯ ﺍﺫﻥ ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ) ﺍﻣﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰﻓﺮﻣﻮﺩ که ﺻﺒﺮ ﻛﻨﻴﺪ، ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ است ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﻭ مسلمانان ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ؛ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻳﻪ ﻓﻮﻕ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﺍﺫﻥ ﺟﻬﺎﺩ و ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺁﻳﻪﺍﻯ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺟﻬﺎﺩ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ.
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ آیه، ﻧﺨﺴﺖ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ:ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺟﻨﮓ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺤﻤﻴﻞ ﺷﺪﻩ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ. (ﺃُﺫِﻥَ ﻟِﻠَّﺬِﻳﻦَ ﻳُﻘﺎﺗَﻠُﻮﻥَ ﺑِﺄَﻧَّﻬُﻢْ ﻇُﻠِﻤُﻮﺍ)
ﺳﭙﺲ ﺍﻳﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻗﺎﺩﺭ ﻣﺘﻌﺎﻝ کامل میکند و ﻣﻰﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:
«ﻭ قطعا ﺧﺪﺍوند ﺑﺮ ﻳﺎﺭﻯشان قادر است».
(ﻭَ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻋَﻠﻰ ﻧَﺼْﺮِﻫِﻢْ ﻟَﻘَﺪِﻳﺮٌ)
ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﻭﻋﺪﻩ کمک ﺍﻟﻬﻰ، ﺑﺎ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ ﺧﺪﺍ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ کند ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻟﻬﻰ آنگاه ﺑﻪ ﻳﺎﺭﻯ ﺷﻤﺎ ﻣﻰﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎییتان ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﮔﻰ ﺩﻓﺎﻉ کسب ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﺸﻴﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻳﺎﺭﻯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
شرایط یاری خدا
عبارت« إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ قَدِيرٌ» (انَّ و (لام مزحلقه تاکید)بر این امر تاکید میکند که خداوند بر یاری کردن قادر است اما:
برای یاری و نصرت حق، ابتدا ما باید حرکت کنیم (تا یاری خداوند شامل حالمان شود). «يَاأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدَامَكُم».(7محمد)
انسان برخلاف ملائکه، مستعد ترقی و تنزل است، به همین دلیل انسان میتواند اشرف مخلوقات شود و یا از چهارپایان پایینتر آید.
آیه ۴۰
«الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ»
چه کسانی مورد ظلم واقع شدند؟
ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺍﺯ سرزمین ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﺷﺪﻧﺪ. (ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺃُﺧْﺮِﺟُﻮﺍ ﻣِﻦْ ﺩِﻳﺎﺭِﻫِﻢْ ﺑِﻐَﻴْﺮِ ﺣَﻖٍّ)
ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻨﺎهشان ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻰﮔﻔﺘﻨﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻳﻜﺘﺎﺳﺖ! (ﺇِﻟَّﺎ ﺃَﻥْ ﻳَﻘُﻮﻟُﻮﺍ ﺭَﺑُّﻨَﺎ ﺍﻟﻠَّﻪُ).
ﺑﺪﻳﻬﻰ ﺍﺳﺖ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﻭ ﻳﮕﺎﻧﮕﻰ ﺧﺪﺍ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﮔﻨﺎﻩ، ﺍﻳﻦ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﭼﻴﺰﻯ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﺣﻖ ﺩﻫﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺯندگیشان ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭ کنند، ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻟﻄﻴﻔﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺤﻜﻮم ﻛﺮﺩﻥ ﻃﺮﻑ مقابل ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮﺩ.
یکی از فلسفههای تشریع جهاد
« ﻭَ ﻟَﻮْ ﻟﺎ ﺩَﻓْﻊُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﻨَّﺎﺱَ ﺑَﻌْﻀَﻬُﻢْ ﺑِﺒَﻌْﺾٍ ﻟَﻬُﺪِّﻣَﺖْ ﺻَﻮﺍﻣِﻊُ ﻭَ ﺑِﻴَﻊٌ ﻭَ ﺻَﻠَﻮﺍﺕٌ ﻭَ ﻣَﺴﺎﺟِﺪُ ﻳُﺬْﻛَﺮُ ﻓِﻴﻬَﺎ ﺍﺳْﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻛَﺜِﻴﺮﺍً».
ﺍﮔﺮ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻏﻴﻮﺭ ﺩﺳﺖ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻓﻌﺎلیتهای ﻭﻳﺮﺍﻧﮕﺮﺍﻧﻪ ﻃﺎﻏﻮتها ﻭ ﻣﺴﺘﻜﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻰﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺳﺘﻤﮕﺮ را به ﺗﻤﺎﺷﺎ بنشینند ﻭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﻰ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ، ﺍﺯ ﻣﻌﺎﺑﺪ ﻭ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺛﺮﻯ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ معابد ﺟﺎﻯ ﺑﻴﺪﺍﺭﻯ ﻭ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻭ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﺠﺪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﻮﺩﻛﺎﻣﮕﺎﻥ ﺳﻨﮕﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺻﻮﻟﺎ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﭘﺮﺳﺘﻰ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺟﺒﺎﺭﺍﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﺮﺩم ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ! ﻭ ﻟﺬﺍ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺻﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻨﺪ همه ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺎک ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ.
تفاوت ﻣﻴﺎﻥ«ﺻَﻮﺍﻣِﻊُ» ﻭَ «ﺑِﻴَﻊٌ» ﻭَ «ﺻَﻠَﻮﺍﺕٌ» ﻭَ «ﻣَﺴﺎﺟِﺪُ»
ﺻﻮﺍﻣﻊ: ﺟﻤﻊ ﺻﻮﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻣﻜﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻟﺎ ﺩﺭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺎﺭﻛﺎﻥ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺯﻫﺎﺩ ﻭ ﻋﺒﺎﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻰﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﺎﺭﺳﻰ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻳﺮ ﮔﻮﻳﻨﺪ.
ﺑِﻴَﻊٌ: ﺟﻤﻊ ﺑﻴﻌﺔ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻣﻌﺒﺪ ﻧﺼﺎﺭﺍ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻨﻴﺴﻪ ﻳﺎ کلیسا ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ: ﺟﻤﻊ ﺻﻠﺎﺓ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻣﻌﺒﺪ ﻳﻬﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﺏ ﺻﻠﻮﺛﺎ ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻟﻐﺖ ﻋﺒﺮﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻧﻤﺎﺯﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺴﺎﺟﺪ: ﺟﻤﻊ ﻣﺴﺠﺪ، ﻣﻌﺒﺪ مسلمانان ﺍﺳﺖ.
ﺟﻤﻠﻪ «ﻳُﺬْﻛَﺮُ ﻓِﻴﻬَﺎ ﺍﺳْﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻛَﺜِﻴﺮﺍً» (ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﻰﺷﻮﺩ) ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺗﻮﺻﻴﻔﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺼﻮﺹ ﻣﺴﺎﺟﺪ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻣﺴﻠﻤانان ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻯ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ همه ﺍﻳﺎم ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰشوﺩ ﭘﺮﺭﻭﻧﻖﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﺑﺪ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻫﻔﺘﻪ یا ﺭﻭﺯﻫﺎﻳﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻬﺮﻩﺑﺮﺩﺍﺭﻯ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﮔﻴﺮﺩ.
ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺁﻳﻪ با تکرار و ﺗﺎﻛﻴﺪ بر ﻭﻋﺪﻩ ﻧﺼﺮﺕ الهی ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ:
«ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺴﻠﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ یاری میکند ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻯ کنند». (ﻭَ ﻟَﻴَﻨْﺼُﺮَﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣَﻦْ ﻳَﻨْﺼُﺮُﻩُ).
بیﺷﻚ با توجه به ادات تأکیدی که در آخر آیه بیان شده، ﻭﻋﺪﻩ نصرت ﺧﺪﺍ ﺍﻧﺠﺎمﺷﺪﻧﻰ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻗﻮﻯ ﻭ ﻗﺎﺩﺭ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﻜﺴﺖ ﺍﺳﺖ. (ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻟَﻘَﻮِﻯٌّ ﻋَﺰِﻳﺰٌ)
ﺗﺎ ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺧﻂ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺗﺼﻮﺭ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺣﻖ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻧﺒﻮﻩ ﻋﻈﻴﻢ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺳﺮﺳﺨﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻜﻴﻪﮔﺎه هستند.
ﻭ در ﭘﺮﺗﻮ ﻫﻤﻴﻦ ﻭﻋﺪﻩ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ با ﻧﻔﺮﺍﺕ ﻭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﺮﮒ ﺟﻨﮕﻰ کم ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍنهای جنگ بر ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﻣﻰﺷﺪند.
وعده نصرت الهی تنها شامل کسانی میشود که:
همه نیروهای خود را بسیج کنند و با همه توان به میدان بیایند؛ بنابراین وعدههای الهی نه تنها سستی و برداشتن بار مسئولیت از دوش را سبب نمیشود ، بلکه موجبات تحرک بیشتر را فراهم میآورد، در این حال پیروزی از ناحیه خدا ضمانت شده است.
فلسفه تشريع جهاد:
1- جهاد مظلوم در برابر ظالم كه حق مسلم، طبيعى، فطرى و عقلى اوسـت كـه تـن بـه ظلم ندهد، برخيزد و فرياد كند و دست به اسلحه برد، ظالم را بر سر جاى خود بنشاند و دست آلوده او را از حقوق خود كوتاه کند.
دشمنان شبهه وارد میکنند که مسیحیت دین رحمت است در حالیکه جنگهای صلیبی از جنگهای معروف مسیحیان است.
2- جـهـاد در بـرابـر طاغوتهایى كه قصد دارند نام خدا را از دلها محو کنند و معابد، مراكز بيدارى افكار، را ویران کنند.
ويران كردن معابد و مساجد، تنها به اين نيست كه با وسـایل تـخـريـب، آنها را در هم بكوبند، بلكه ممكن است از طرق غير مستقيم وارد شوند و آنقدر سرگرمیهاى ناسالم فراهم کنند يا تبليغات سوء كنند كه توده مردم را از معابد و مساجد، منحرف و به اين ترتيب آنها را عملا به ويرانهاى بدل كنند.
آیه ۴۱
«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»
صفات یاران خدا
۱- همچون جباران به عیش و نوش نمیپردازند و در غرور فرو نمیروند، بلکه پیروزیها را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار میدهند.
۲. ارتباطشان را با خدا محکم میکنند؛(أقَامُوا الصَّلَاةَ)
۳.اهل پرداخت زکات و پیوند با خلق هستند؛(وَآتَوُا الزَّكَاةَ)
۴. با امربه معروف و نهی از منکر پایههای یک جامعه سالم را بنا میگذارند؛(أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ)
منظور از «مکنّا» چه نوع تمکینی است؟
مَكَّنَّا: از ماده «تمكين» و به معنى فراهم کردن وسایل و ابزار كار است، اعم از آلات و ادوات لازم يا علم و آگاهى كافى، توان و نيروى جسمى و فكرى.
مؤمن واقعی با پیروزی، خدمت و تواضعش به خلق بیشتر میشود و جهادش را افزایش میدهد و تمکن او را ازحرکت باز نمیدارد. در مقابل آنها، طواغیت هنگامی که به پیروزی میرسند، مردم را استعمار میکنند و به لهو و لعب میپردازند.
آیه ۴۲
«وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ»
آیه ۴۳
«وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوط»
آیه ۴۴
«وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ»
دلداری به پیامبر و مؤمنان
ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﻮ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ دلداری ﻣﻰﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺷﻮم ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰکند.
ﻧﺨﺴﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ میﻛﻨﻨﺪ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﺒﺎﺵ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻮم ﻧﻮﺡ، ﻋﺎﺩ ﻭ ﺛﻤﻮﺩ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍنشان ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ؛( ﻭَ ﺇِﻥْ ﻳُﻜَﺬِّﺑُﻮﻙَ ﻓَﻘَﺪْ ﻛَﺬَّﺑَﺖْ ﻗَﺒْﻠَﻬُﻢْ ﻗَﻮْمُ ﻧُﻮﺡٍ ﻭَ ﻋﺎﺩٌ ﻭَ ﺛَﻤُﻮﺩُ)
ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻗﻮم ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﻗﻮم ﻟﻮﻁ، ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ کرﺩﻧﺪ. (ﻭَ ﻗَﻮْمُ ﺇِﺑْﺮﺍﻫِﻴﻢَ ﻭَ ﻗَﻮْمُ ﻟُﻮﻁ)
ﻧﻴﺰ« ﻣﺮﺩم ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺪﻳﻦ، ﺑﻪ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺷﻌﻴﺐ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻮﺳﻰ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻭ ﻓﺮﻋﻮﻧﻴﺎﻥ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺷﺪ». (ﻭَ ﺃَﺻْﺤﺎﺏُ ﻣَﺪْﻳَﻦَ ﻭَ ﻛُﺬِّﺏَ ﻣُﻮﺳﻰ)
ﻫﻤﺎنگونه ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺨﺎلفتها ﻭ ﺗﻜﺬیبها، ﺳﺴﺘﻰ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﺩﻋﻮتشانﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺗﻮﺣﻴﺪ، ﺣﻖ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ راموجب نشد، ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺡ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺮﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺗﻮ ﻧﻴﺰ ﺍﺛﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮔﺬﺍشت.
ﻭﻟﻰ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻛﻮﺭﺩﻝ ﺗﺼﻮﺭ ﻧﻜﻨﻨﺪ که ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻯ ﻧﻨﮕﻴﻦ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻨﺪ؛ چراکه خداوند ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺗﻤﺎم ﺣﺠﺖ ﺷﻮﺩ ﻭ در ﻧﺎﺯ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ غرق شوند، ﺳﭙﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﮔﺮفت.( ﻓَﺄَﻣْﻠَﻴْﺖُ ﻟِﻠْﻜﺎﻓِﺮِﻳﻦَ ﺛُﻢَّ ﺃَﺧَﺬْﺗُﻬُﻢْ)
ﺩﻳﺪﻯ ﭼﮕﻮﻧﻪ خداوند ﺷﺪﻳﺪﺍ عملشان ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻭ ﺯﺷﺘﻰ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. (ﻓَﻜَﻴْﻒَ ﻛﺎﻥَ ﻧَﻜِﻴﺮِ).
نعمتهای ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﮔﺮفت ﻭ ﻧﻘﻤﺖ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﻰ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩ، ﺣﻴﺎتشان ﺭﺍ ﮔﺮفت ﻭ ﺩﺭﻋﻮﺽ ﺁﻥ مرگ ﺩﺍﺩ.
.
آیات قرآن به مکان و زمان خاصی تعلق ندارد، مؤمنان بدانند که اگر بخواهند غالب و پیروز شوند، مشکلات طاقتفرسایی از جانب دشمنان اسلام برای آنها فراهم میشود.
جهاد در راه خدا آسان نیست و عذاب روحی و جسمی را به دنبال دارد به همین دلیل است که مجاهدان در راه خدا از فضیلتی خاص برخوردارند.
«… فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا؛…. ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪای ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ».(95 نساء)
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه