استاد آل مرتضی در روز هفتم ماه ماه مبارک رمضان با توجه به نزدیک شدن ایام سال نو این نکته را به بانوان قرآنی گوشزد کردند که
با مصادف شدن ایام نوروز و ماه مبارک رمضان ما دو سنت پیش رو داریم:
سنت الهی که همان ماه مبارک رمضان، ماه مهمانی خداست
سنت مردمی که آداب ایام نوروز است.
ما اگر ظرفیت و سعه صدر خود را بالا ببریم می توانیم به گونهای عمل کنیم که هم به این سنت الهی پایبند باشیم و هم آداب نوروز را که صله رحم و دید و بازدید است به جای آوریم.
ایشان در ادامه فرمودند: اضافه شدن مسئولیت ها نباید سبب گردد که ما دین خدا را رها کنیم و از یاد امام زمان غافل شویم.
اعتقاد ما بر این است که ائمه معصومین شاهد اعمال ما هستند همان گونه که در اذن دخول امام رضا علیه السلام میخوانیم:
اَشهَدُ اَنَّکَ تَشهَدُ مَقَامِی تَسمَعُ کَلامِی تَرُدُّ سَلامِی
ما باید در راه دین ثابت قدم باشیم. این مهم محقق نمیشود مگر با بالا بردن تقوا.
وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ ۱۷/محمد
کسب علم به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به آن علم عمل کرد تا بتوانیم به معرفت دست پیدا کنیم. با افزایش معرفت ، مشکلات و سختیها نمیتوانند ما را از یاری دین خدا باز دارند.
نکته: همه اصول اخلاقی، عقاید، تشریع، کلام به توحید برمیگردد. توحید کلمه طیبه است که ریشهاش در عمق زمین است و شاخه اش تا آسمان بالا رفته.
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ۲۴/ابراهیم
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
ما باید به ریسمان محکم الهی چنگ بزنیم و همچون اهل بیت لحظهای از قرآن و دین غافل نشویم. فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقیٰ
آيه: 35
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ
هر نفسي چشنده مرگ است و ما شما را با مبتلا كردن به بدي هاو خوبي ها آزمايش مي كنيم و بسوي ما باز گردانده مي شويد.
موضوع: معاد
عبارت «کل نفس ذائقه الموت» بیانگر قانون کلی در مورد مرگ است بدون استثنا همه نفوس طعم مرگ را میچشند.
معانی واژه نفس در قرآن مجید:
1- ﻧﻔﺲ” ﺫﺍﺕ” ﻳﺎ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﻭﺳﻴﻌﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻰ ﺑﺮ ﺫﺍﺕ ﭘﺎﻙ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻃﻠﺎﻕ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ” ﻛَﺘَﺐَ ﻋَﻠﻰ ﻧَﻔْﺴِﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﺔَ”” ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺣﻤﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﻳﺶ ﻟﺎﺯم ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ (ﺍﻧﻌﺎم ﺁﻳﻪ 12).
2- ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻳﻌﻨﻰ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺟﺴﻢ ﻭ ﺭﻭﺡ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ: ﻣَﻦْ ﻗَﺘَﻞَ ﻧَﻔْﺴﺎً ﺑِﻐَﻴْﺮِ ﻧَﻔْﺲٍ ﺃَﻭْ ﻓَﺴﺎﺩٍ ﻓِﻰ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻓَﻜَﺄَﻧَّﻤﺎ ﻗَﺘَﻞَ ﺍﻟﻨَّﺎﺱَ ﺟَمیعا.
3- ﮔﺎﻫﻰ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺭﻭﺡ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﻣﺎﻧﻨﺪ” ﺃَﺧْﺮِﺟُﻮﺍ ﺃَﻧْﻔُﺴَﻜُﻢُ”:
” ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻗﺒﺾ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺭﻭﺡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺝ ﻛﻨﻴﺪ” (ﺍﻧﻌﺎم ﺁﻳﻪ 93).
ﭘﻴﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ” ﻧﻔﺲ” ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻌﻨﻰ ﺩﻭم ﺍﺳﺖ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻛﻠﻰ ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﺳﺖ
آیا مرگ امری عدمی است؟
خداوند در ایه ۲ سوره تبارک می فرماید ” خدا موت و حيات را آفريده” مگر مرگ هم آفريدنى است؟
از تعليم قرآن برمىآيد كه مرگ به معناى عدم حيات نيست، بلكه به معناى انتقال است. امرى است وجودى كه مانند حيات خلقتپذير است.
رهايي روح از قيد و بند بدن و پيوستن روان به قالب برزخي، كه برخاسته از بدن دنيوي است، عدم نيست. كالبد انسان به خاك، و روح آدمي به جهان برزخ بر ميگردد و هيچ كدام معدوم نمي شوند، بلكه زندگي دنيا را از دست داده و حيات ديگري را آغاز مي كنند.
موضوع: میراندن مرگ به دست انسان
مهم ترین فرهنگ اختصاصی قرآن این است که انسان مرگ را میمیراند(کل نفس ذائقه الموت) هر کس مرگ را پایان خط میپندارد، اما انسان در مصاف و نبرد با مرگ و دیدار او برنده است و آدمی میماند و مرگ میرود.
زیرا:
اولاً هر ذائقی:(انسان) مذوق (مرگ) خود را هضم میکند.
ثانیاً مذوق هضم شده هویت خود را از دست میدهد و ذائق از آن بهره می برد.
ثالثاً مهمترین بهرهای که انسان از چشیدن مرگ میبرد لقاء الهی است.
انسان مرگ را با اینکه انتقال است میمیراند و نمیگذارد همراهش بیاید و خود میرود و مرگ در هیچ یک از مراحل بعدی همچون برزخ، صحنه قیامت بهشت یا جهنم نیست و انسان با رفتن به برزخ، ابدی خواهد شد.
موضوع: برهانهای ضرورت مرگ
برهان اول
صغری: عالم طبیعت حرکت دارد
کبری: هر حرکتی منقطع الاخر است چون به هدف میرسد.
نتیجه: پس عالم طبیعت منقطع الاخر است و به مقصد میرسد.
برهان دوم
صغری: عالم طبیعت مکان ابتلا و امتحان است
کبری: ابتلا و امتحان با ابدیت سازگار نیست که خدای سبحان تا ابد انسان را امتحان کند.
نتیجه: عالم طبیعت با ابدیت سازگار نیست.
پس دو برهان با دو حد وسط حرکت و ابتلا برای ضرورت مرگ هست و اصل ( کل نفس ذائقه الموت) هرگز تخصیص و تغییر نمیپذیرد.
موضوع: انواع توحید در اسلام
1- توحید نظری: مربوط به عالم شناخت و اندیشه است یعنی خدا را به یگانگی شناختن «ایاک نعبد»
2- توحید عملی: خود را در عمل یگانه و یک جهت و در جهت ذات یگانه حرکت کردن است «ایاک نستعین»
انواع توحید نظری:
توحید ذاتی: به معنای باور به یگانگی ذات خدا.
توحید صفاتی: به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او.
توحید افعالی: به معنای آنکه تمام نیرو ها وحرکات در جهان از یک ذات است.
توحید عبادی: به معنای آنکه جز خدا کسی سزاوار پرستش نیست.
توحید تشریعی: یعنی حق قانونگذاری تنها از آن خداست.
انواع توحید افعالی
توحید افعالی نیز به صورتهای گوناگونی تجلی مییابد ازجمله:
توحید در خالقیت
توحید در مالکیت (لله ملک السموات و الارض)
توحید در حاکمیت (لاحکم الا لله)
توحید در ربوبیت( تشریعی و تکوینی)
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه