
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ
ما [به هر سو] گردانيدن رويت در آسمان را نيك مى بينيم پس [باش تا] تو را به قبله اى كه بدان خشنود شوى برگردانيم پس روى خود را به سوى مسجدالحرام كن و هر جا بوديد روى خود را به سوى آن بگردانيد در حقيقت اهل كتاب نيك مى دانند كه اين [تغيير قبله] از جانب پروردگارشان [بجا و] درست است و خدا از آنچه مى كنند غافل نيست

- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع: تغییر قبله
حکم تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه بنا بر چه مصالحی بود؟
بیت المقدس قبله نخستین و موقت مسلمانان بود، لذا پیامبرصلى الله علیه وآله انتظار مىکشید فرمان تغییر قبله صادر شود، و این حالت انتظار در پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله یا از اخبار غیبی و وعده گذشته خداوند به آن حضرت درباره تغییر قبله از بیت المقدس به سمت کعبه ناشی میشود یا دعا و نیایشی حالی نه مقالی، بوده است زیرا آن حضرت نیل اسلام به عظمت را در استقلال قبله مسلمانان میدید و اگر علاقه قلبی وی به قبله شدن کعبه بود برای قدمت آن بنای عتیق از یک سو و مطاف و قبله بودن آن برای پیامبران پیشین از سوی دیگر بوده است.[1] به خصوص این که یهود پس از ورود پیامبرصلى الله علیه وآله به مدینه این موضوع را دستاویز خود قرار داده بودند و مرتباً مسلمانان را سرزنش مىکردند:
اینها استقلالى از خود ندارند.
اینها پیش از آن که ما به آنها یاد دهیم اصلاً از امر قبله سر در نمىآوردند! قبول قبله ما دلیل بر قبول مذهب ما است!
و مانند اینها…
در آیه مورد بحث، به این امر اشاره شده و فرمان تغییر قبله در آن صادر گردیده است مىفرماید: ما نگاههاى انتظارآمیز تو را به آسمان (مرکز نزول وحى) مىبینیم «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ».
اکنون تو را به سوى قبلهاى که از آن راضى خواهى بود باز مىگردانیم «فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها».
هم اکنون صورت خود را به سوى مسجدالحرام و خانه کعبه بازگردان «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ».
نه تنها در مدینه، هر جا باشید، روى خود را به سوى مسجدالحرام کنید «وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ».*
این سؤال پیش مىآید: چرا در آیه فوق یک بار به پیامبرصلى الله علیه وآله دستور مىدهد: رو به سوى مسجدالحرام نماز بخواند، و یک بار همه مؤمنان را مخاطب ساخته؟ این تکرار ممکن است به این دلیل باشد که مسأله تغییر قبله یک مسأله جنجالى و پر سر و صدا بود، و امکان داشت، به دلیل جنجالها و سمپاشىها، ذهن افراد تازه مسلمان مشوب گردد، و به عذر این که خطاب فَوَلِّ وَجْهَکَ مخصوص پیامبرصلى الله علیه وآله است از زیر بار نماز خواندن به جانب کعبه شانه خالى کنند، لذا خداوند بعد از این خطاب مخصوص، یک خطاب عام متوجه همه مسلمانان کرده تا تأکید کند: این تغییر قبله به هیچ وجه یک امر خصوصى نیست بلکه براى عموم مسلمانهاست.[2]
. [1] تسنیم، ج۷،ص۳۷۹
*تغییر قبله ـ طبق روایات ـ در حال نماز ظهر بود، و در یک لحظه حساس و چشمگیر انجام گرفت، پیک وحى خداوند، بازوان پیامبر(صلى الله علیه وآله) را گرفته و از بیت المقدس به سوى کعبه بر گردانید، و فوراً مسلمانان صفوف خود را تغییر دادند، حتى در روایتى مى خوانیم: زن ها جاى خود را به مردان و مردان جاى خود را به زنان دادند (بیت المقدس تقریباً در سمت شمال مدینه بود، در حالى که کعبه درست در سمت جنوب آن قرار داشت).
[2] . تفسیر نمونه،ج۱،صص۵۶۰ و ۵۶2
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه