أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ

آیا ندانسته ای که فرمانروایی و حکومت آسمان ها و زمین فقط در سیطره اوست و شما را جز خدا هیچ سرپرست و یاوری نیست؟

  • تفسیر و مفاهیم
  • اعراب و موضوع آیات
  • نکات تجویدی

موضوع: نسخ دراحکام

ایراد مغرضان در مساله نسخ و تغییر احکام چگونه پاسخ داده می‌شود؟

در مساله نسخ  ایراد معروفى است که به این صورت مطرح مى‌شود:

چه مى‌شد از آغاز، حکم چنان تشریع مى‌گشت که احتیاجى به نسخ و تغییر نداشت؟

پاسخ این سؤال را دانشمندان اسلام از قدیم در کتب خود آورده‌اند:

مى‌دانیم نیازهاى انسان گاه با تغییر زمان و شرائط محیط دگرگون مى‌شود، و گاه ثابت و بر قرار است، یک روز برنامه‌اى ضامن سعادت او است، ولى روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونى شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد.

این مسأله مخصوصاً با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه‌ها روشن‌تر مى‌گردد، که در روند تکاملى انسان‌ها گاه برنامه‌اى مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر، به خصوص در هنگام شروع انقلاب‌هاى اجتماعى و عقیدتى، لزوم دگرگونى برنامه‌ها در مقطع‌هاى مختلف زمانى روشن‌تر به نظر مى‌رسد.

البته نباید فراموش کرد اصول احکام الهى که پایه‌هاى اساسى را تشکیل مى‌دهد در همه جا یکسان است، هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعى و صدها حکم مانند آن، دگرگون نمی‌شود، تغییر در مسائل کوچک‌تر و دست دوم است.

این نکته را نیز نباید فراموش کرد که، ممکن است تکامل مذاهب به جائى برسد که آخرین مذهب به عنوان  خاتم ادیان  نازل گردد، به طورى که دگرگونى در احکام آن بعداً راه نیابد.

در واقع جمله «اَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» اشاره به حاکمیت خدا در احکام، و قادر بودن او بر تشخیص همه مصالح بندگان است، زیرا آن کس که مالک آسمان ها و زمین است از اسرار آنها آگاه است و کسى که از اسرار آنها آگاه باشد، از اسرار و مصالح انسان که جزئى از اجزاء آنها است کاملاً آگاه خواهد بود، بنابراین نباید مؤمنان به حرف‌هاى نابه جاى افراد مغرض که در مسأله نسخ احکام تردید مى‌کنند، گوش فرا دهند .

و جمله «وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ» هشدارى است به آنها که تکیه گاهى غیر از خدا براى خود انتخاب مى‌کنند، چرا که در جهان تکیه‌گاه واقعى جز او نیست.[1]


[1] . تفسیر نمونه، ج۱، صص ۴۴۶- ۴۴۸

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *