وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ 

و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه خون همديگر را مريزيد و يكديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد سپس [به اين پيمان] اقرار كرديد و خود گواهيد 

  • تفسیر و مفاهیم
  • اعراب و موضوع آیات
  • نکات تجویدی

موضوع: برنامه‌ای برای زنده ماندن ملتها

قرآن عوامل شکست و فنای ملت‌ها را در چه عواملی می‌داند؟

قرآن شریف پس از ترسیم عهدشکنى یهود، اینک پیمانى دیگر و پیمان شکنى دیگرى از آنان را به تصویر مى‌کشد.

عدّه‌اى گفته‌اند: منظور از « لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءكُمْ » این است که گروهى از شما خون گروهى دیگر را بر زمین نریزد؛ چرا که کشتن یک انسان، تنها ریخته شدن خون او نیست، بلکه درحقیقت هم خون قاتل ریخته مى‌شود و هم مقتول. و اگر هم‌ دین و همراه و هم عقیده باشند که کشته شدن یک انسان، همانند کشته شدن همه آنهاست، و برخى نیز برآنند که منظور آیه شریفه این است که مبادا فردى از شما دیگرى را بکشد که بناگزیر به فرجام دردناک گناه خود گرفتار شود و جانش را از دست بدهد؛ چرا که قاتل در همان حال که کشنده دیگرى است، خون خویشتن را نیز برزمین مى‌ریزد.

و درباره عبارت «وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ» برخی گفته‌اند: منظور این است که مرتکب جنایتى نشوید که کیفر آن بیرون راندن شما باشد.

و درباره «ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ» به اعتقاد برخى، منظور این است که شما گواهید که ما از گذشتگان‌تان پیمان استوار گرفتیم و آنان پذیرفتند که چنین کارهایى را انجام ندهند. و بعضى نیز گفته‌اند: منظور از اقرار، رضایت و صبر در برابر آن است.[1]

عوامل سقوط: قرآن رمز شکست و فناى ملت‌ها را در به هم خوردن همبستگى و پدید آمدن کشمکش‌ها و جنگ‌هاى داخلى مى‌داند، ملتى که در برابر هم، صف‌آرائى کنند و سنگ تفرقه در میان‌شان انداخته شود، و به جاى کمک به یکدیگر به جان هم بیفتند و در پى تصرف اموال و سرزمین‌هاى هم برآیند، و براى ریختن خون یکدیگر آستین‌ها را بالا زنند و هر دسته براى آواره ساختن و تصرف اموال دیگرى قد برافرازند، دیر یا زود نابود مى‌گردند، کشورشان ویران مى‌گردد و خود بیچاره و بدبخت خواهند شد «لاتَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لاتُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ…».[2]


[1] . مجمع البیان، ذیل آیه 84

[2] . تفسیرنمونه ،ج 1، ص388

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *