وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و هنگامى كه موسى براى قوم خود در پى آب برآمد گفتيم با عصايت بر آن تخته سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشيدن گرفت [به گونه اى كه] هر قبيله اى آبشخور خود را مى دانست [و گفتيم] از روزى خدا بخوريد و بياشاميد و[لى] در زمين سر به فساد برمداريد
- تفسیر و مفاهیم
- اعراب و موضوع آیات
- نکات تجویدی
موضوع: درخواست غیر منطقی بنی اسرائیل
استسقای بنیاسرائیل و حضرت موسی از خداوند چگونه بود ؟
استسقا درخواست سقي و سيراب كردن است. اين پيشنهاد متقاضيانه اولاً، از طرف بني اسرائيل به حضرت موساي كليم عليهالسلام ارائه شد و ثانياً، از طرف موساي كليم عليهالسلام به حضور خداي سبحان معروض شد.
و آنچه در آيه مورد بحث مطرح است، درخواست حضرت موسي از ذات اقدس الهي است، هرچند از خداوند صريحاً نام برده نشده: «وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ… ».
استسقا به سه عنصر محوري وابسته است: يكي سائل مستسقي و ديگري مسؤول و سومي مسؤول عنه. آنچه در آيه مورد بحث ياد شده خصوص سائل است يعني حضرت موسي است كه صريحاً نام او ياد شده و مورد سؤال، آب است كه ضمن عنوان استسقا مطرح شده؛ زيرا معناي استسقا خصوصيت مورد سؤال، يعني آب را ميفهماند. امّا مسؤول، يعني خداي سبحان صريحاً معين نشده، ولي ضمناً معلوم است؛ زيرا حضرت موساي كليم از غير خداي سبحان چنين تقاضايي ندارد.
استسقاي يهود از حضرت كليم اللّه صبغه نيايش نداشته، ليكن استسقاي حضرت موسي از ذات اقدس خداوند جنبه عبادي داشت؛ چنان كه در اسلام براي چنين درخواستي نماز مخصوص تشريع شده و بزرگان اهل حكمت به حمايت از اين اصل كه پيوند بين نظام تشريعي و نظام تكويني را بر عهده دارد، مطالبي ايراد فرمودهاند.
آنچه از آيه سوره «اعراف» بر ميآيد اين است كه قوم حضرت موسي عليهالسلام استسقا كردند، نه خود آن حضرت و آنچه از آيه مورد بحث ميتوان استظهار كرد اين است كه استسقاي حضرت موسي عليهالسلام از خداوند براي قوم خود بود، نه براي خود و سرّ عدم استسقاي آن حضرت براي خود شايد از باب «يطعمني و يسقين»، يا از باب قدرت تحمّل و صبر كامل آن صبّار شكور بوده است.
تذكّر: از اين كه خداوند فرمود: حضرت موسي براي قوم خود استسقا كرد، شايد بتوان استنباط كرد كه در ماجراي درخواستِ ارائه، مطلوب نگاه خودش بود، نه نگاه قوم او؛ زيرا خداوند در قصّه درخواستِ ارائه نفرمود: موسي براي قوم خود درخواست ارائه كرد تا آنان نظر كنند.استسقاي قوم همراه با كرامت نبود و از اين رو خداوند آن را در سوره «اعراف» به همه همراهان حضرت موسي عليهالسلام اسناد داد و فرمود: قوم موسي از آن حضرت استسقا كردند، امّا استسقاي حضرت موسي عليهالسلام از خداوند سبحان همراه با كرامت بود. براين اساس، خداوند آن را فقط به حضرت كليم اللّه عليهالسلام اسناد داد و فرمود: موسي براي قوم خود استسقا كرد؛ يعني در اين استسقا كه دومين طلب و درخواست است، كسي با حضرت كليم اللّه شركت نداشت، بلكه تنها حضرت موسي عليهالسلام درخواست كرد و دعاي آن حضرت با نزول وحي الهي مستجاب شد.[1] به حضرت موسی سنگی داده شد که از ان دوازده چشمه بیرون زد.[2]
[1] . تفسیر تسنيم، ج 4،صص606-608
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه