وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

و[لى] كسانى كه كفر ورزيدند و نشانه‏ هاى ما را دروغ انگاشتند آنانند كه اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود

  • تفسیر و مفاهیم
  • اعراب و موضوع آیات
  • نکات تجویدی

موضوع. هبوط حضرت آدم (ع) به زمین

سوال. منظور از اثر وضعی خطای  حضرت آدم (ع) بعد از توبه چه می‌باشد؟

گرچه اعتراف به خطا و توبه آدم، سبب شد كه خداوند او را عفو نمايد، ولى بعد از توبه بار ديگر به بهشت برنمى‌گردد. زيرا آثار وضعى لغزش، غير از عفو الهى است. فرمان هبوط در چند آيه  قبل همراه نوعى قهر بود، ولى در اين آيه چون بعد از توبه آدم است به صورت عادّى مطرح شده است. همچنين اميدوار مى‌كند كه اگر از هدايت الهى پيروى كنند، حزن و اندوهى نخواهند داشت[1].

منظور از اثر وضعی همان اثر ذاتی است که با جرم و گناه پیوند ناگسستنی دارد و از آن جدا نمی‌گردد. مثلا اثر وضعی و ذاتی نوشیدن سم خطرناک، مردن است و مردن معلول این علت است و در نظام علت و معلول جهان هر چیزی موقعیت خاصی دارد و ممکن نیست علت واقعی، معلول واقعی را به دنبال خود نیاورد. هر چند دنیا محل کشت و آخرت فصل درو است ولی گاهی برخی از اعمال در همین دنیا، نتایج خود را نشان می‌دهد. این دریافت ثمره عمل و درو کردن کشته نوعی جزای الهی است ولی جزای کامل نیست چون محاسبه دقیق و مجازات کامل در آخرت انجام می گیرد.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی


[1] . تفسیر نور،ج 1،ص 96

تجزیه

وَ:حرف عطف،مبنی، غیر عامل

الَّذِينَ :(ال) زائد لازمه، اسم موصول خاص، جمع مذکر، معرفه، مبنی، جامد، غیر متصرف

كَفَرُوا :فعل ماضی، جمع مذکر غائب، ثلاثی مجرد، از ماده(کفر) صحیح، سالم، مبنی، متعدی، معلوم، متصرف

وَ:حرف عطف، مبنی، غیرعامل

كَذَّبُوا :فعل ماضی، جمع مذکر غائب، ثلاثی مزید، باب تفعیل از ماده(کذب)صحیح، سالم، مبنی، متعدی، معلوم، متصرف

بِ:حرف جر، مبنی، عامل، مختص اسم

آيَاتِ:اسم ثلاثی مزید، جمع مونث مجازی، از ماده(اوی) ناسالم(مهموزالفاء) معتل (لفیف ‌مقرون) معرفه به اضافه، معرب، جامد، منصرف، متصرف،
در اصل(أأیات) بوده که در همزه کنار هم اولی متحرک و دومی ساکن قلب به الف مدی شده (آیات)

نَا:ضمیرمتصل مجروری،مبنی،معرفه،جامد،غیر متصرف ،متکلم‌وحده

أُولَئِكَ :اولاء اسم اشاره به دور،جمع مذکر و مونث، معرفه، مبنی، جامد ک:حرف خطاب،مبنی ،

أصحابُ:اسم ثلاثی مزید، جمع مکسر مذکر،از ماده (صحب)سالم، معرفه به اضافه،معرب،مشتق، (اسم فاعل)منصرف، متصرف

النَّارِ : ال:تعریف ماهیت یا عهد ذهنی، مبنی، غیرعامل.
نار:اسم ثلاثی مجرد، مفرد مونث مجازی،از ماده ( نور) معتل( اجوف واوی) معرفه به(ال) معرب، جامد، منصرف، متصرف، در اصل (نور)بوده که عله متحرک ماقبل مفتوح قلب به الف شده (نار)

هُمْ :ضمیر متصل مرفوعی، جمع مذکر غائب، مبنی، معرفه، جامد، غیر متصرف

فِي :حرف جر، مبنی، عامل

هَا :ضمیر متصل مجروری، مفرد مونث غائب، مبنی، معرفه، جامد، غیر متصرف

خَالِدُونَ :اسم ثلاثی مزید، جمع مذکر، از ماده(خلد) سالم، نکره، معرب، مشتق (اسم فاعل) منصرف، متصرف

ترکیب

وَ:حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد

الَّذِينَ :اسم موصول، مبنی بر فتح، محلا مرفوع، مبتدا

كَفَرُوا: فعل ماضی، مبنی برضم، ضمیر بارز و متصل(واو) مبنی، محلا مرفوع، فاعل

وَ:فعل ماضی، مبنی برضم، ضمیر بارز و متصل(واو) مبنی، محلا مرفوع، فاعل

كَذَّبُوا :فعل ماضی، مبنی بر ضم، ضمیر و بارز و متصل (واو)مبنی، محلا مرفوع، فاعل

بِـ:حرف جر، مبنی بر کسر، محلی از اعراب ندارد

آيَاتِ: اسم مجرور به حرف جر،علامت جر: کسره ظاهری

بِآیاتِ:جار و مجرور، متعلق به (کذّبوا)

نا :ضمیرمتصل،مبنی بر سکون، محلاً مجرور، مضاف الیه

أُولَئِكَ : اسم اشاره، مبنی بر فتح، محلاً مرفوع، مبتدا

أَصْحَابُ: خبرو مرفوع،علامت رفع، ضمه ظاهری

النَّارِ: مضاف الیه و مجرور،علامت جر:کسره ظاهری

هُمْ: ضمیر منفصل،مبنی بر سکون، محلاً مرفوع، مبتدا

فِي: حرف جر، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد

هَا : ضمیر متصل، مبنی بر سکون، محلا مجرور به حرف جر

فِيهَا: جار و مجرور، متعلق به (خالدون)

خَالِدُونَ:جار و مجرور، متعلق به (خالدون)،علامت رفع (واو)

اعراب جملات آیه 39

  1. .الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا : جمله اسمیه، عطف بر جمله( فمن تبع هدایَ) در آیه قبل، محلا مجزوم بنا بر تبعیت
  2. كَفَرُوا: جمله فعلیه، صله برای الذین، محلی از اعراب ندارد.
  3. كَذَّبُوا: جمله فعلیه، عطف به صله، محلی از اعراب ندارد بنا بر تبعیت
  4. أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ: جمله اسمیه، خبر برای الذین، محلا مرفوع
  5. هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ: جمله اسمیه، حال برای (اصحاب النار) و محلاً منصوب 1. خبر دوم برای اولئک و محلاً مرفوع 2. جمله مفسره

سؤال: چرا فعل «كَفَرُوا» در این آیه متعدی است؟ فعل «كَفَرُوا» به تنهایی «لازم» است. در این آیه فعل كَفَرُوا بواسطه حرف جر(باء) که بر سر کلمه «آیاتنا» آمده متعدی شده است.

سؤال: جمله «اولئک اصحاب النار» به چه چیزی دلالت می‌کند؟ این جمله اسمیه بوده و به ثبوت و استمرار و استدامت در حکم دلالت می‌کند و متخص کردن آن به روز رستاخیزی وجه است، اگر چه در آن روز تمام باطن‌ها و پنهانی‌ها و مراتب اشخاص ظاهر و نمایان خواهد شد.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *