مطلبی که درباره نهج البلاغه باید بدانید این است که از سالها پیش کسانی ادّعا کردند که نهج البلاغه کتاب معتبری نیست. (اینکه) انگیزه آنها چه بود، البتّه قابل حدس است. برای اینکه (وقتی) مضامینی در یک کتاب هست و منافع گروهی یا قشری یا طبقه ای یا اصحاب فرقه ای را تهدید می کند، بهترین راه این است که آن کتابی را که شامل این مطالب است از اعتبار بیندازند؛ همچنان که در مورد یک شخصیّت (هم چنین است)؛ آن کسانی که شخصیّت امام علی بن ابی طالب علیه السلام را مخالف با منافع شخصی یا گروهی خودشان می دانستند، طبیعی بود که آن شخصیت را مورد خدشه قرار بدهند. در مورد کتاب آن حضرت هم عیناً همین مطلب صادق است. گفتند نهج البلاغه اعتبار ندارد، دلیل بی اعتباری نهج البلاغه را هم این ذکر کردند که این کتاب سند ندارد و خود حدیث است و حدیث بایستی با سند باشد تا معتبر باشد، پس نتیجه گرفته اند که نهج البلاغه معتبر و قابل استناد نیست.

و اما جواب

اولاً: آنچه در نهج البلاغه نقل شده است، از کتب حدیث نقل شده و در کتب حدیث، همه ی اینها دارای سلسله سند می باشد. همین خطبه ها و نامه ها در کتابهای حدیث شیعه و سنّی به طور متفرّق و تدوین نشده وجود دارد و در آن سندهای اینها موجود است؛ و یکی از نویسندگان عرب در چند سال قبل کتابی تألیف کرد به نام «مدارک نهج البلاغه و مسانیده» (اثر هادی کاشف الغطاء)، که در آن مدارک خطبه ها را از کتاب های حدیث نقل کرده و این خطبه ها و نامه ها و کلمات در آن کتابها با سندهای صحیح خود ذکر شده؛ بنابراین به صرف اینکه در کتاب موجودِ نهج البلاغه سندی برای این کلمات نیامده، ما نبایستی تصور کنیم که این کلمات بدون سند است.

ثانیاً: سند در حدیث البتّه وسیله اطمینان انسان است امّا وسیله دیگری هم برای اطمینان می شود فرض کرد و آن متن حدیث است. وقتی که شما به متنِ یک سخن و یک  گفتار نگاه می کنید و این متن را دارای مضمونی معجزه آسا می بینید که انسانی در یک جمله چیزی را ذکر کرده که فراتر از اندیشه معمولی و عادی آن زمان است و بشر در طول چند قرن توانسته آن مضامین و آن مفاهیم را درک کند و یا می بینید که در یک سخن خبر از آینده ای داده شده که آن آینده جز برای انسانی مثل امیرمؤمنان که با دانش بی پایان الهی مرتبط و متّصل است، قابل پیشگویی نیست و می بینید که اینها همه با الفاظی در حدّ بالای فصاحت و بلاغت ادا شده، به روشنی در می یابید که این سخن، سخن یک انسان معمولی نیست و جز سخن یک امام معصوم چیز دیگری نمی تواند باشد. و لذا شما می بینید که سید رضی در آن زمان که این کتاب را تدوین کرد و این خطبه ها را جمع کرد، یک جاهایی در ذیلِ یک کلماتی می گوید که این کلام در سخن بشر بی نظیر است؛ و در آن زمان کسی از فصَحاء و بُلَغاء و اندیشمندان و اسلام شناسان و مخالفان اسلام به سیدرضی نگفتند و ایراد به این حاشیه ی او نکردند که تو چگونه میگویی که این سخن بی نظیر است. بنابراین ناظران و شنوندگان سخنِ رضی هم در طولِ این هزار سال همواره قبول داشته اند که پاره ای از مطالب کتاب شریف نهج البلاغه فراتر از حدّ دانش معمولی بشر در آن روزگار است. بنابراین با اینکه در خود کتاب نهج البلاغه سلسله سندی برای این کلمات ذکر نشده و انتسابش را به امیر مؤمنان با یک زنجیره ای از روات و محدّثان نمی توانیم مشخص بکنیم، اما بی گمان این کتاب معتبر است و صادر شده از امیرمؤمنان است. ( شرح نهج البلاغه، آیت الله سید علی خامنه ای، شرح خطبه اول)

موسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *