ضرورت سلامت
سلامتی، یک پایه اساسی در زندگی بشر است و شاید بعد از نعمت ایمان، مهمترین نعمتی که خداوند متعال به بشر ارزانی داشته است، نعمت سلامتی است.
سلامت جسم و روان، یکی از مسائل مهم و اساسی میباشد که دین مبین اسلام به آن پرداخته است و از آنجایی که دین اسلام در میان سایر ادیان آسمانی کاملترین دین است، در حوزه سلامت نیز همچون سایر موضوعات، تعالیم و دستورات فراوانی وجود دارد.
علم طب میتواند سعادت و سلامت دنیا را تامین کرده و در نهایت، به واسطه حفظالصحه، سعادت آخرت انسان را نیز تامین کند، چرا که بین جسم و روح و بین طب و اخلاق، رابطهای محکم و ناگستنی وجود دارد.
علم طب رابطه جسم زمینی (بدن انسان) را با کیهان نادیده نمی گیرد و در نظر دارد که جسم ما با پرتو خورشید و امواج و پرتوها و حالات جزر و مد ماه در ارتباط است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «كلوا من طيّبات ما رزقناكم واشكروالله».
طبق این دستور، بزرگان و علما بسیار مواظب بودند که هر غذایی را نخورند و غذایی را بخورند که هم در ظاهر و هم در باطن، طیب و پاک باشد، چرا که اگر این طور باشد، «واشکروالله» را به دنبال خواهد داشت؛ ولی اگر تغذیه نامناسب و جسم بیمار باشد، افراد نمیتوانند به فکر ارتقای دانش سودمند و اخلاق نیکوی خود باشند و این ضرورتی است که بر هیچ شخص عاقلی پوشیده نیست.
از طرفی با توجه به وضع کنونی جامعه که بیماریهای مختلف در میان مردم شیوع فراوان پیدا کرده و گرایش مردم به طب اسلامی و طب سنتی رو به افزایش است؛ فرصت مناسبی برای شکوفایی طب اسلامی سنتی پیش آمده است.
وظیفه طبیب چیست؟
طبیبی دارای ذوق علم طب می باشد که با خدمت به طبیعت مدبره بدن، فرد را در حالت تعادل نگه می دارد یا به تعادل برمی گرداند.
در بحث نگه داشتن تعادل، همان پیشگیری بهتر از درمان است مطرح میشود.
در بحث به تعادل رساندن فرد، تنظیم اخلاط ثلاثه – قوای بدن مطرح میشود.
طبیعت مُدَبِّره بدن یعنی چی؟
بدن هوشمند است و همیشه در فعالیتهای خود دست به انتخاب می زند. طبیبهای سنتی به این هوش و آگاهی که بدن از خود دارد ، طبیعتِ مدبره بدن می گویند.
مثال اول :
چرا وقتی غذا یا یک ماده ناسالم میخورید، دچار حالت قی و اسهال می شوید؟
زیرا بدن هوشمند و تشخیص می دهد که در این حال نزدیکترین راه برای دفع ماده سمی، دهان است .
مثال دوم :
چرا در زمستان بیشتر سرما میخوریم و ریزش بینی داریم؟
چون رطوبات مغزی در فصل زمستان افزایش میابد ، طبیعت بدن از طریق بینی و دهان شروع به دفع رطوبات میکند و اینکار بصورت سرماخوردگی خود را نشان میدهد. بعبارت دیگر، سرماخوردگی فعل طبیعت برای دفع فضولات و رطوبات اضافی مغز است و ما نباید با خوردن آنتی بیوتیک ها مانع خروج آنها شویم چرا که اگر این رطوبات در مغز بماند، باعث بیماریهای صعب العلاج یا لاعلاجی مثل سکته ، فلج، ام اس ، فراموشی ، کسالت و … میشود .
یک طبیب نباید به جنگ طبیعت مدبره بدن برود، بلکه باید یاری رسان و کمک کننده طبیعت بدن باشد.
به یاری خداوند متعال، ما قصد داریم در جلسات آینده به این موضوع مهم که پیشگیری بهتر از درمان است بپردازیم.
انسان سالم کیست؟
انسان سالم کسی است که در تعادل باشد و بتواند خودش را با این نظام عالم در تعادل و تطابق نگه دارد؛ برای همین دستورالعمل های متفاوتی در طب اسلامی سنتی استفاده شده است تا جسم، روح و باطن با این نظام کیهانی در هماهنگی و تعادل و همسویی به سر ببرند.
به هر نسبتی که جسم و باطن ما این هماهنگی و همسویی را از دست بدهند، به همان نسبت جسم و باطن ضربه میخورد و فرد به سمت بیماریها کشیده میشود.
مثال اول : اگر تناسب ما با خورشید به هم بخورد، مثلاٌ غذا را زمانی بخوریم که خورشید در اوج است (یعنی وعده نهار) که در اینجا طبیعت مُدَبِّره بدن دچار مشکل میشود و انواع و اقسام بیماریها به سمت ما روی میآورد.
مثال دوم : اگر خواب را به جای ساعت 9 یا10 شب به ساعات 1 نیمه شب یا 2 نیمه شب به تعویق بیندازیم (زمانی که ماه و ستاره های دیگر دچار غلبه نیرو هستند و خورشید و نیروهای آن در ضعف هست)، بدن به سمت پژمردگی، کهولت و فساد می رود.
مثال سوم : اگر زمانی که خورشید در آسمان است و در روز بخوابیم (فشار و نیرو و کششی که خورشید به بدن ما وارد می کند، باعث به هم خوردگی مکانیزم طبیعت مدبره بدن می شود.)، بدن به سمت سقوط، فساد و تباهی می برد.
مثال چهارم : اگر هوا سرد است، باید با شرایط سرد بدن را تطبیق دهیم؛ به جای اینکه هوای اتاق را بیش از حد گرم کنیم و لباس اندک بپوشیم، باید لباس بیشتری بپوشیم و هوای اتاق نسبتا سرد باشد تا با هوای بیرون تناسب داشته باشد و بیشتر از کرسی استفاده کنیم. یا اگر هوا گرم است، باید با شرایط گرم خودمان را تطبیق دهیم و…
نتیجه: ما باید یاد بگیریم بدن و جسم خود را با این نظام و این جسم بزرگتر و اکبر تطبیق بدهیم. بدن ما باید هماهنگی خود را با این عالم اکبر و کبیر حفظ کند تا در سلامت و تعادل باشد.
اینها مبنا و اصول مباحث پیشگیری و درمان در طب اسلامی سنتی است.
به یاری خداوند متعال، در جلسات آینده بیشتر به این مباحث می پردازیم.
بدون دیدگاه