«کاف» در چند معنی استعمال می‌شود؟

  • تشبیه
  • تعلیل
  • تأکید

1تشبیه
مثال: زیدٌ کالاسدِ
[ترکیب: زیدٌ: مبتدا، مرفوع به ضمه ظاهری/ ک: حرف جرّ، مبنی بر فتح/ الاسدِ: مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری/ کالاسدِ: جارّ و مجرور، متعلق به یکون محذوف، محلاً مرفوع، خبر برای زیدٌ]
درمثال فوق، «کاف»، درمعنای تشبیه بکاررفته است. (کَالاَسَد: مانند شیر)


2- تعلیل (بیان علت)
مثال: «و اذکروه کما هَداکُم»
[ترکیب: واو: حرف عطف، مبنی بر فتح/ اذکروا: فعل امر، مبنی بر حذف نون، واو: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مرفوع و فاعل / هُ: ضمیر متصل، مبنی، محلاً منصوب، مفعول به/ ک: حرف جرّ، مبنی بر فتح/ ما: مای مصدری، مبنی بر سکون/ کما: جارّ و مجرور / هداکم: هدی: فعل ماضی، مبنی بر فتحه مقدر، هو مستتر: مبنی، محلاً مرفوع، فاعل/ کم: ضمیر متصل، مبنی، محلاً منصوب، مفعول به]
توضیح: در این جمله «کما هداکم» کاف به معنی «برای» است و «ما» مصدریه هم جمله را به تأویل مصدر میبرد و تقدیر کلام چنین می‌شود «واذکروهُ لِهدایته ایّاکم» .
3- تأکید (کاف زائده)
مثال: «لیسَ کمِثلِهِ شئُ»
[ترکیب: لَیسَ: فعل ماضی ناقص، مبنی بر فتح / ک: حرف جرّ زائد، مبنی بر فتح/ مثل: لفظاً مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری و محلا منصوب، خبر ليس / کمثلِ: جارّ و مجرور، نیاز به متعلق ندارد/ هِ: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مجرور، مضاف الیه/ شئٌ: اسم لیس و مرفوع به ضمه ظاهری]
توضیح: درمثال فوق، «کاف» زائد است وباحذف آن تغییری درجمله ایجاد نمی شود.

مؤسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *