: فعل امر
فعل امر را تعریف کنید.
صیغهای که با آن فعلی در زمان آینده ساخته میشود.[1] یعنی متکلّم از مخاطب خود درخواست انجام کاری را در زمان آینده دارد. مانند: اُکتُب (بنویس)
مثال: … و قُولُوا لِلنّاسِ حُسناً… [2]
[ترکیب: وَ: حرف عطف، مبنی بر فتح / قُولُوا: فعل امر، مبنی بر حذف نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / لِ : حرف جرّ، مبنی برکسر / النّاسِ : اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری / حُسناً: مفعول مطلق برای فعل «احسِنوا» محذوف]
توضیح : «قُولُوا» به معنای «بگویید»، فعل امر میباشد که مخاطب خود را به خوب سخن گفتن، دستور میدهد.
اقسام فعل امر را نام ببرید.
میان امر به صیغه و امر به لام چه تفاوتی وجود دارد؟
دو نوع فعل امر داریم:
- امر به صیغه، از صیغههای مخاطبِ فعل مضارعِ معلوم ساخته میشود.
- امر به لام، از صیغههای غایبِ فعل مضارع معلوم و همچنین از فعل مضارعِ مجهول (۱۴ صیغه) ساخته میشود.
مثال۱: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.»[3]
[ترکیب: یا: حرف ندا، مبنی بر سکون، عامل / أی: منادای مفرد، مبنی بر علامت رفع، محلا منصوب / ها: حرف تنبیه، مبنی بر سکون / الَّذِينَ: اسم موصول، مبنی، محلا منصوب، بدل از أی / آمَنُوا: فعل ماضی، مبنی بر ضم. ضمیر بارز و متصل «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / اصْبِرُوا ، صَابِرُوا ، رَابِطُوا ، َاتَّقُوا: فعل امر حاضر، مبنی بر ضم. ضمیر بارز و متصل «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / اللَّهَ: لفظ جلاله، مفعول به و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری / لَعَلَّ: حرف مشبهةبالفعل، مبنی برفتح، عامل / کُم: ضمیر متصل، مبنی، محلا مجرور، مضاف الیه / تُفْلِحُونَ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون. ضمیر بارز و متصل «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل]
توضیح: در این آیه شریفه، فعلهای «اصْبِرُوا»، «صَابِرُوا»، «رَابِطُوا» و «اتَّقُوا»، فعل امر هستند که از فعلهای مضارعِ معلومِ مخاطب «تَصبِرونَ»، «تُصابِرون»، «تُرابِطونَ» و «تَتَّقونَ» ساخته شده است.
مثال۲: وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ… [4]
[ترکیب: وَ: حرف عطف، مبنی بر فتح / ل: حرف جازم (لام امر)، مبنی بر کسر / یَحْكُمْ: فعل مضارع مجزوم (فعل امر غایب)، علامت جزم سکون / أَهْلُ: فاعل و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری / الْإِنْجِيلِ: مضاف الیه و مجرور، علامت جرّ کسره ظاهری / بِ: حرف جرّ، مبنی بر کسر / ما: اسم موصول، مبنی، محلا مجرور به حرف جرّ / بِما: جار و مجرور، متعلّق به «لْيَحْكُمْ» / أَنْزَلَ: فعل ماضی، مبنی بر فتح / اللَّهُ: لفظ جلاله، فاعل و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری / فی: حرف جرّ، مبنی بر سکون / ه: ضمیر متصل، مبنی، محلا مجرور به حرف جرّ / فیهِ: جار و مجرور، متعلّق به «أَنْزَلَ»]
توضیح: فعل امر «لِيَحْكُمْ» از فعل مضارعِ معلومِ غایب «یَحکُمُ» ساخته شده است.
مثال۳: لِیُکافَأِ المُجتَهِدُ. [5]
توضیح : «لِیُکافَأْ» فعل امر از مضارع مجهول غایب «یُکافَاُ» ساخته شده است.
مثال۴: لِاُکْرَمَنَّ.[6]
توضیح: جمله فوق، شامل فعل امر است که از فعل مضارع مجهول متکلم مؤکّد «اُکْرَمَنَّ» ساخته شده است.
مثال۵: لِتُؤَدَّبْ یا غُلامَ.[7]
توضیح : ساختارِ فعل امر «لِتُؤَدَّبْ» از فعل مضارع مجهول مخاطب «تُؤَدَّبُ» میباشد.
نکته۱: ساختنِ امر از فعلهای مضارع متکلم معلوم و مخاطب معلوم [با لام] جایز است ولی به ندرت انجام میشود.[8] در واقع کسی در قالب کلام به خود امر نمیکند و این امر نامتعارف است و همچنین از فعل مضارع معلوم مخاطب، معمولا امر به صیغه ساخته میشود.
مثال1: لِاُکْرِمِ الصَّدیقَ. [9]
توضیح : «لِاُکْرِمْ» فعل امر از مضارع معلوم متکلم (باب إفعال) می باشد.
مثال۲: لِتُحسِنوا إلَی الفُقَراءِ.[10]
توضیح: با وجود اینکه «تُحسِنونَ» فعل مضارع معلوم مخاطب بوده است ولی در این جمله از آن امر به لام ساخته شده است. «لِتُحسِنوا»
نکته۲: لام امر به صورت مکسور میآید ولی پس از حروف عطف «واو»، «فاء» و «ثُمَّ» میتوان آن را ساکن کرد.
مثال۱: «…وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ…» [11]
[ترکیب: وَ: حرف عطف، مبنی بر فتح / ل: حرف جازم (لام امر)، مبنی بر کسر / يَكْتُبْ: فعل مضارع مجزوم (فعل امر غایب)، علامت جزم سکون / بَینَ : ظرف مکان، مفعول فیه و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری / کُم: ضمیر متصل، مبنی، محلا مجرور، مضاف الیه / كَاتِبٌ: فاعل و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری / بِ: حرف جرّ، مبنب بر کسر / الْعَدْلِ: اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری / بِالْعَدْلِ: جار و مجرور ، متعلّق به «كَاتِبٌ» ]
توضیح: بعد «واو» عطف در «وَلْيَكْتُبْ»، لام امر به صورت ساکن آمده است.
مثال۲ : «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيرًا…» [12]
[ترکیب: فَ: حرف عطف، مبنی بر فتح / ل: حرف جازم (لام امر)، مبنی بر کسر / يَضْحَكُوا: فعل مضارع مجزوم (فعل امر غایب)، علامت جزم حذف نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / قَلِيلًا: حال و
منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری / وَ: حرف عطف، مبنی بر فتح / ل : حرف جازم (لام امر)، مبنی بر کسر / يَبْكُوا: فعل مضارع مجزوم (فعل امر غایب)، علامت جزم حذف نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / كَثِيرًا: حال و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری]
توضیح: بعد «فاء» عطف در «فَلْيَضْحَكُوا»، لام امر به صورت ساکن آمده است.
مثال۳: ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ …[13]
[ترکیب: ثُمَّ: حرف عطف، مبنی بر فتح / ل: حرف جازم (لام امر)، مبنی بر کسر / يَقْضُوا: فعل مضارع مجزوم (فعل امر غایب)، علامت جزم حذف نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / تَفَثَ : مفعول به و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری / هُمْ: ضمیر متصل، مبنی، محلا مجرور، مضاف الیه / وَ: حرف عطف، مبنی بر فتح / ل: حرف جازم (لام امر)، مبنی بر کسر / يُوفُوا: فعل مضارع مجزوم (فعل امر غایب)، علامت جزم حذف نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل / نُذُورَ: مفعولبه ومنصوب، علامت نصب فتحه ظاهری / هُمْ: : ضمیر متصل، مبنی، محلا مجرور، مضاف الیه]
توضیح: پس از «ثُمَّ» عطف در «ثُمَّ لْيَقْضُوا»، لام امر جایز است که ساکن باشد.
سؤال35 : مراحل ساخت فعل امر[14] را شرح دهید.
الف) امر به لام
- لام مکسور را بر سر فعل مضارع میآوریم.
- آخر فعل مضارع را مجزوم میکنیم.
مجزوم کردن یعنی:
- اگر آخرِ فعل مضارع ضمّه بود به ساکن تبدیل میشود. مانند: «یَخْرُجُ» ß «لِیَخرُجْ»
- اگر آخرِ فعل مضارع، نون عوض رفع بود، نون حذف میشود. مانند: «یَجلِسانِ» ß «لِیَجْلِسا»
- اگر آخر فعل مضارع، حرف علّه بود، در صیغههای «۱،۴،۷،۱۳،۱۴» ، حرف علّه حذف میشود. مانند:
یَرمِی ß لِیَرمِ / نَدعُو ß لِنَدعُ / یَخشَی ß لِیَخشَ
- اگر آخر فعل مضارع، نون نسوه بود، هیچ تغییری در آن ایجاد نمیشود؛ زیرا صیغههای ۶ و ۱۲ فعل مضارع، مبنی است. مانند: یَذهَبْنَ ß لِیَذهَبْنَ
ب) ساخت امر به صیغه (امر مخاطب)
۱. حرف مضارعه (أتین) را از ابتدای فعل مضارع حذف میکنیم. بعد از حذف:
- اگر حرف بعدی حرکت داشت: به همزه نیازی نیست. مانند: تَتَفَکَّرُ ß تَفَکَّر
- اگر حرف بعدی ساکن بود: به همزه نیاز است؛ که ۳ حالت دارد: مضموم، مفتوح، مکسور[15]
✓هرگاه دومین حرف اصلی، مضموم باشد: همزه وصل، مضموم میشود. مانند: تَخرُجُ ß اُخرُج
✓در فعل رباعی (امر باب افعال)، همزه قطع، مفتوح است. مانند: تُکْرِمُ ß اَکْرِم
✓غیر از دو مورد بالا، همزه وصل فعل امر، مکسور است. مانند: تَعلَمُ ß اِعلَم
۲. آخر فعل مضارع را مجزوم میکنیم.
(این مورد در قسمت امر به لام توضیح داده شد)
در آیات زیر فعل امر را مشخص کنید و بگویید که کدامیک از انواع فعل امر است؟ (صیغه مضارع آن را بنویسید)
1.يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ…[16]
پاسخ: «أَنْفِقُوا» فعل امر به صیغه. چون از مضارع باب إفعال ساخته شده، همزه آن قطع و مفتوح است. اصل آن «تُنْفِقُونَ» میباشد که هنگام مجزوم شدن، نون عوض رفع آن حذف شده است.
۲. قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ. [17]
پاسخ : «ابْنُوا» فعل امر به صیغه. حرکت همزه وصل مضموم است. اصل آن «تَبْنُونَ» است.
«أَلْقُوا» فعل امر به صیغه. حرکت همزه قطع، مفتوح است. اصل آن «تُلْقُونَ» میباشد.
در این دو فعل مجزوم شدن با حذف نون عوض رفع است.
۳. …فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ. [18]
پاسخ: «فَلْيَسْتَجِيبُوا» فعل امر به لام است. چون قبل از آن «فاء» عطف آمده، لام امر ساکن شده است. اصل آن «يَسْتَجِيبُونَ» است.
«وَلْيُؤْمِنُوا» فعل امر به لام. چون قبل از آن «واو» عطف آمده، لام امر ساکن شده است. اصل آن «يُؤْمِنُونَ» است.
علامت جزم این دو فعل، حذف نون عوض رفع است.
[1]. ترجمه و شرح مبادی العربیة جلد 4، بخش اول: صرف، ص26
[2] . …و به زبان خوش با مردم تکلّم کنید… (83 / بقره)
[3] . ای اهل ایمان، (در کار دین) صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیّا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید، باشد که فیروز و رستگار گردید. (۲۰۰/آلعمران)
[4] . و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن کتاب فرستاد حکم کنند …(۴۷/مائده)
[5] کوشا باید پاداش داده شود.
[6] . باید گرامی داشته شوم.
[7] . باید گرامی داشته شوم.
[8] . ترجمه و شرح مبادی العربیة جلد 4، بخش اول: صرف، ص27
[9] . باید دوست را گرامی بدارم.
[10] . باید به نیازمندان نیکی کنید.
[11] . …و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد!… (۲۸۲/بقره)
[12] . از اینرو آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند! (چرا که آتش جهنم در انتظارشان است) این، جزای کارهایی است که انجام میدادند! (۸۲/توبه)
[13] . سپس، باید آلودگیهایشان را برطرف سازند؛ و به نذرهای خود وفا کنند …(29/ حج)
[14] . ترجمه و شرح مبادی العربیة جلد 4، بخش اول: صرف، ص27
[15] . ترجمه و شرح مبادی العربیة جلد 4، بخش اول: صرف، ص28
[16] . ای کسانی که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید)، و نه دوستی (و رفاقتهای مادی سودی دارد)، و نه شفاعت؛ (زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود.) (254/بقره)
[17] . (بتپرستان) گفتند: «بنای مرتفعی برای او بسازید و او را در جهنّمی از آتش بیفکنید! (97/صافات)
[18] . پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)! (186/بقره)
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه