اسامی حروف جر زائد را همراه با ویژگی های آنها بیان کنید؟
حروف جرّ زائد : (لام – باء – کاف – مِن)
برای این حروف جرّ می توان ویژگیهای زیر را بیان نمود:
الف) بیانگر معنای خاصی نیستند بلکه صرفاً مفهوم تأکید دارند و حذف آنها از جمله باعث ایجاد خللی نمی شود.
ب) نیازمند به متعلَّق نیستند.
ج) مجرور این حروف محلی از اعراب دارد یعنی نقش ترکیبی دیگری می پذیرد.

حرف «لام» زائد

حرف جرّ زائد «لام» در چه جایگاهی قرار می گیرد؟

  • برسرمفعول به

مثال ۱: «قُل عَسَی اَن یَکونَ رَدِفَ لَکُم بَعضُ الَّذی تَستَعجِلونَ»[1]

 [ترکیب:قل: فعل امر،مبنی بر سکون، ضمیر مستتر انت، محلاًمرفوع فاعل/ عسی: فعل ماضی تام،مبنی بر فتحه مقدره /أن: حرف ناصبه مصدری، مبنی برسکون/ یکون: فعل مضارع ناقص منصوب به أن ناصبه، ضمیر مستتر هو، محلا مرفوع، اسم یکون / رَدِفَ: فعل ماضی، مبنی بر فتح / لَ: حرف جرّ زائد، مبنی بر فتح/ کُم: ضمیر متصل، مبنی، لفظا مجرور به حرف جرّ، محلا منصوب مفعولٌ به برای «رَدِفَ» و این جارّ و مجرور نیاز به متعلَّق ندارد/ بعضُ: فاعل «ردف»، علامت رفع ضمه ظاهری/ الّذی: اسم موصول، مبنی، محلاً مجرور، مضاف الیه/ تستعجلون: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون، واو: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل]

در اصل جمله به این صورت بوده: قُل عسی أن یَکونَ رَدِفَکُم بعضُ الذی تَستعجلون

توضیح:حرف لام که برسر مفعول به «رَدِفَ» آمده، زائد است و حذف آن از جمله خللی ایجاد نمی کند و مجرور آن (کم) نقش مفعول به را می پذیرد.

مثال ۲: «… و فی نُسخَتِها هدیً و رَحمة لِلَّذینَ هُم لربِّهم یَرهَبون»[2]

[ترکیب: … و: حرف عطف، مبنی بر فتح/ فی: حرف جرّ اصلی، مبنی بر سکون/ نُسخَتِ: مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری/ فی نُسخَتِ: جارّ و مجرور، متعلِّق به فعل مقدر (کان)، خبر مقدم، محلاً مرفوع/ ها: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مجرور، مضاف الیه/ هدیً: مبتدای مؤخر و مرفوع، علامت رفع ضمه مقدر/ و: حرف عطف، مبنی بر فتح/ رحمةٌ: معطوف به «هدی» و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری/ ل: حرف جرّ اصلی، مبنی بر کسر/ الّذین: موصول اسمی، محلاً مجرور به حرف جرّ/ للّذین : جارّ و مجرور متعلّق به «رحمة»/ هم: ضمیر منفصل، مبنی، محلاً مرفوع، مبتدا / لِ: حرف جرّ زائد، مبنی بر کسر/ ربِّ: لفظا مجرور به حرف جرّ و محلاً منصوب به عنوان مفعول به برای فعل «یرهبون» ، جمله فعلیه ، خبر برای مبتدا و محلا مرفوع/ هم: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مجرور، مضاف الیه/ یرهبون: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون، واو: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل]

در اصل جمله به اینصورت بوده: و کان فی نُسخَتِها هدیً و رَحمةٌ لِلَّذینَ هُم ربَّهم یرهبون

توضیح: حرف «لام» که بر سر مفعول مقدم فعل «یرهبون» آمده، حرف جرّ زائد است که حذف آن از جمله خللی در معنا ایجاد نمی کند و مجرور آن (ربّ) نقش مفعول به را می پذیرد.


[1] . بگو: «شاید پاره‌ای از آنچه درباره آن شتاب می‌کنید، نزدیک و در کنار شما باشد!» (72/نمل)

[2] . و در نوشته  هایش هدایت و رحمت بود برای کسانی که ایشان می ترسند از پروردگارشان (پروردگارشان را). (154 / اعر اف)

مرسسه نورالیقین

مرکز آموزش تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *