مدرس: استاد آل مرتضی

تاریخ: ۱۴۰۳/۰۵/۰۴ مصادف با ۱۹ محرم ۱۴۴۶

موضوع آیات: ۴۹ الی ۵۴

آیه ۴۹: راز حصر رسالت نبوی در انذار

آیه ۵۰: وظایف پیامبران الهی

آیه ۵۱ : سعی و تلاش در تخریب آیات الهی

آیه ۵۲: وسوسه هاى شياطين در تلاشهاى انبياء

آیات ۵۳ و ۵۴: اهداف خداوند از القائات شیطان

مروری بر آیات گذشته

در آیه ۴۶ به اهمیت سفر اشاره شد و استاد آل‌مرتضی این نکته را متذکر شدند که هدف از سفر تنها لذت از طبیعت نیست، بلکه اگر کسی قلب عاقل داشته باشد باید از این سفر درس عبرت بگیرد.
در واقع حوادث گذشتگان و تاریخ، ابزاری است برای بالا بردن بصیرت و تعقل انسان‌ها.

«التاریخُ یُعیدُ نَفسَه» تاریخ همواره تکرار می‌شود. مطالعه اقوام پیشین و رفتار آنها در مقابل پیامبران زمان خویش، برای ما درس‌نامه‌ای است، تا با بررسی عکس‌العمل آنها در مقابل رسولان زمان به وظایف خود آگاه شویم، و در می یابیم که اطاعت از رسول و یا عصیان در مقابل او چه سرنوشتی را برای آن ملت رقم می‌زند.

آیه ۴۹
“قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ”

ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺗﻌﺠﻴﻞ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪﺍﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﺸﻴﺖ ﺫﺍﺕ ﭘﺎک ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻣﻰ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺣﺘﻰ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ صلی‌الله‌علیه‌واله ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻯ ﻧﻴﺴﺖ، این آیه ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻰ‌ﮔﻮﻳﺪ:

ﺑﮕﻮ ﺍﻯ ﻣﺮﺩم! ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ (انما حصر را می‌رساند) ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺬﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺁﺷﻜﺎﺭﻯ ﻫﺴﺘﻢ”
ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺮﭘﻴﭽﻰ ﻭ ﺗﺨﻠﻒ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻟﻬﻰ، ﻛﻴﻔﺮ ﻭ ﻋﺬﺍﺑﺶ ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﺩ، ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ.

با توجه به اینکه ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻫﻢ ﺍﻧﺬﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻢ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻫﻨﺪه، چرا در آیه فقط به «انذار» اشاره شده است؟

1- ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺮ ” ﺍﻧﺬﺍﺭ” ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ و ﺫﻛﺮ نکردن ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﻪ دلیل ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻣﺨﺎطبان ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻰ‌ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻟﺠﻮﺟﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﺘﻰ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ باد مسخره می‌گرفتند.

2- تأثیر «انذار» بر ذهن مخاطب از «تبشیر» بیشتر است. در تربیت قشر جوان باید این روش قرآن را مد نظر قرار دهیم و علاوه بر تشویق، آنها را از مجازات الهی نیز بیم دهیم. همان‌طور که خداوند همواره کنار خیر از شر نیز سخن گفته است.
«… وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً…» همواره به وسیله مصائب، سختی‌ها… و نعمت‌ها مورد آزمایش قرار می‌شوید.

انذار پیامبر عمومی است یا خصوصی؟

عبارت «یا ایها الناس» در ابتدای آیه، دلیل بر عمومی بودن انذار می‌باشد. اما در آیاتی که سخن از ولایت است، تنها مؤمنان مورد خطاب قرار می‌گیرند و خداوند تنها یار و ولی مومنان است؛ ( «اللَّهُ ولیُّ الذینَ امَنوا» )

با توجه به آیات قرآن وظیفه رسولان الهی چیست؟

رحمت برای عالمیان «و ما أرسَلناکَ الاّ رَحمة للعالَمین»
نذیر و بشیر «انما أنتَ بَشیرٌ و نذیرٌ»
تهذیب و رشد عقلی و فکری
«… يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»
مبلغ دین «…. فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ»
مطاع و مورد اطاعت مردم؛« وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ…»
«مذکر «فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ»

وظایف پیامبران در خطبه معرفة اللَّه

«لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ»
از مردم بخواهند كه میثاق فطری‌شان (توحید) را به جاى آورند
«وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ»
و نعمت او را كه از ياد برده‌اند، فرا ياد آورند
«وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ»
و از آنان حجّت گيرند كه رسالت حق به آنان رسيده است
«وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»
و خردهاشان را كه در پرده غفلت مستور گشته است، برانگيزند.

آیه ۵۰
“فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ؛ ﭘﺲ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ، ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭ ﺭﺯقی ﻧﻴﻜﻮ ﺑﺮﺍی ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ.

در این آیه خداوند متعال به افراد صالحی که کنار ایمان اعمال نیک نیز انجام می‌دهند دو بشارت داده است:
ﺑﺎ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭ ﻣﻐﻔﺮﺕ ﺍﻟﻬﻰ ﺷﺴﺘﺸﻮ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﭘﺎک ﻣﻰ‌ﺷﻮﻧﺪ، ﺧﺎﻃﺮﻯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﻭ ﻭﺟﺪﺍﻧﻰ ﺁﺭﺍم ﺍﺯ ﺍﻳﻦ سو ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ‌ﻛﻨﻨﺪ.

ﺳﭙﺲ به ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺍﻟﻄﺎﻑ ﻭ ﻧﻌمت‌های ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺍﻭ مشمول ﻣﻰ‌شوند.

رزق کریم

” ﺭِﺯْﻕٌ ﻛَﺮِﻳﻢٌ” ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ” ﻛﺮﻳﻢ” ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺷﺮﻳﻒ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ، ﻣﻔﻬﻮم ﻭﺳﻴﻌﻰ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ همه نعمت‌های ﮔﺮﺍﻧ‌‌ﺒﻬﺎﻯ ﻣﻌﻨﻮﻯ ﻭ ﻣﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻰﺷﻮﺩ.
ﺁﺭﻯ ﺧﺪﺍﻯ ﻛﺮﻳﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﺍﻯ ﻛﺮﻳﻢ، ﺍﻧﻮﺍﻉ نعمت‌های ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﻩﻫﺎﻯ ﻣﺆﻣﻦ ﻭ ﺻﺎﻟﺤﺶ ﺍﺭﺯﺍﻧﻰ ﻣﻰ‌ﺩﺍﺭﺩ. از جمله نعمت‌های معنوی که به انسان مومن داده می‌شود، می‌توان به عزت، احترام، علم، دلسوزی برای مومنان، ولایت، معارف الهی و عقاید حق است.

ﺭﺍﻏﺐ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻔﺮﺩﺍﺕ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ” ﻛﺮم” ﻣﻌﻤﻮﻟﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭ نیک ﻭ ﭘﺮ ﺍﺭﺯﺷﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑرﺍﻳﻦ ﺑﻪ نیکی‌های ﻛﻮﭼﻚ ﻛَرَم ﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﻰ‌ﺷﻮﺩ.

با توجه به اینکه «کریم» صفت انسان است چرا این صفت به «رزق» نسبت داده شده است؟

به کار رفتن صفت «کریم» برای غیر انسان از بلاغت کلام است. در این عبارت از مجاز عقلی ( اسناد فعل یا چیزی که در معنای فعل است، اسم فاعل یا اسم مفعول یا مصدر به فاعل غیر حقیقی به شرط وجود علاقه) استفاده شده است. مانند عبارت «فی عیشةٍ راضیة» انسان از زندگی راضی است ولی رضایت به زندگی نسبت داده شده است.

نقش بیان در تأثیر کلام بر مخاطبان خیلی مهم است. فصاحت و بلاغت در کلام، همچنین استفاده از شعر و نثر مناسب بر زیبایی بیان می‌افزاید. به همین دلیل رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: “انَّ مِن البيانِ سِحْرا، و مِن العلمِ جَهلاً، و مِن القَولِ عِيّا؛ همانا برخى از بيانها سحر است، و برخى دانشها نادانى است و برخى سخنها گنگى و بى زبانى.”

آیه ۵۱
“وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ؛ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ بیﺍﺛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﻛﻮﺷﻴﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﺎﺟﺰ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﻫﻞ ﺁﺗﺶِ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ.”

بین آیه ۵۱ و ۵۰ تقابل ضدین حاکم است. یعنی عده‌ای کافر هستند یا مومن. نمی‌شود در یک لحظه شخصی هم کافر باشد و هم مومن و این همان تقابل ضدین است.

“وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا”
کفر نیز مانند عبارت ایمان دارای مراتبی می‌باشد. انسان مومن با افزایش کمالاتش به قرب خداوند نزدیک می‌شود و شخص کافر نیز به سبب افزایش کفر خویش، آنقدر سقوط کرده و پایین می‌آید تا حدی که دیگر امکان برگشت برایش وجود ندارد.

معنای «سَعَوْا»
لغوی: دویدن و به سرعت حرکت کردن
اصطلاحی: تلاش و کوشش بسیار همراه با سرعت عمل

با توجه به اینکه خداوند ولی و یاور مومنین است، چرا آنها پیروز نمی‌شوند؟

متاسفانه اهل باطل در پیشبرد اهداف شوم خود با سرعت عمل حرکت می‌کنند، اما اهل حق، برای اثبات حقانیت خود، حرکت چشمگیری ندارند.
مومنان باید سستی را کنار گذاشته، روحیه جهادی خود را بالا ببرند و در سایه ارتباط با خدا و امام زمان اتحاد بین خویش را افزایش دهند، تا بتوانند بر مستکبرین جهان پیروز شوند. «يَا أَيّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

آیه ۵۲
“وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ”
وسوسه‌های شیاطین در برابر تلاش‌های انبیاء

از ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺗﻠﺎﺵ ﻭ ﻛﻮﺷﺶ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺤﻮ ﺁﺋﻴﻦ ﺍﻟﻬﻰ ﻭ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍء ﻭ ﺳﺨﺮﻳﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﻣﻰ‌ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﻃﺌﻪ‌ﻫﺎﻯ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﺯﻩﺍﻯ ﻧﻴﺴﺖ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﻘﺎﺋﺎﺕ ﺷﻴﻄﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻧﺒﻴﺎء ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺖ.
ﻧﺨﺴﺖ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ:” ﻣﺎ ﻫﻴﭻ ﺭﺳﻮﻝ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻰﻛﺮﺩ ﻭ ﻃﺮﺣﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﻴﺸﺒﺮﺩ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺍﻟﻬﻰ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻛﺸﻴﺪ ﺷﻴﻄﺎﻥ، ﺍﻟﻘﺎﺋﺎﺗﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﺮﺡ ﻣﻰﻛﺮﺩ؛”ﻭَ ﻣﺎ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨﺎ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﻠِﻚَ ﻣِﻦْ ﺭَﺳُﻮﻝٍ ﻭَ ﻟﺎ ﻧَﺒِﻰٍّ ﺇِﻟَّﺎ ﺇِﺫﺍ ﺗَﻤَﻨَّﻰ ﺃَﻟْﻘَﻰ ﺍﻟﺸَّﻴْﻄﺎﻥُ ﻓِﻰ ﺃُﻣْﻨِﻴَّﺘِﻪِ”.
ﺍﻣﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻫﺠﻮم ﺍﻳﻦ ﺍﻟﻘﺎﺋﺎﺕ ﺷﻴﻄﺎﻧﻰ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﻰ‌ﮔﺬﺍﺷﺖﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻟﻘﺎﺋﺎﺕ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ‌ﺑﺮﺩ، ﺳﭙﺲ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﺤﻜﺎم ﻣﻰﺑﺨشید؛ “ﻓَﻴَﻨْﺴَﺦُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣﺎ ﻳُﻠْﻘِﻰ ﺍﻟﺸَّﻴْﻄﺎﻥُ ﺛُﻢَّ ﻳُﺤْﻜِﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺁﻳﺎﺗِﻪِ”.
ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﺁﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﻠﻴﻢ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ است ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﻃﺌﻪﻫﺎ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ‌ﻫﺎﻯ ﺷﻮم ﺑﺎﺧﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ راه ﺧﻨﺜﻰ ﻛﺮﺩﻥ ﺁن ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﻣﻰﺩﺍﻧﺪ؛ «ﻭَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻋَﻠِﻴﻢٌ ﺣَﻜِﻴﻢٌ»

معنای «ﺗَﻤَﻨَّﻰ»

۱. تلاوت و قرائت: یعنی هنگامی که انبیاء کلمات خدا را بر مردم می‌خواندند، شیاطین در لابه‌لای سخنان آنها، برای انحراف افکار عمومی القائاتی می‌کردند و خداوند این القائات شیطانی را محو می‌کرد.
۲. تقدیر و فرض
۳. طرح‌ها و برنامه‌های پیامبران برای پیشبرد اهداف الهی

هرگاه مؤمنان بر انجام کار خیری اقدام کنند، مسلما موانع زیادی بر سر راه آنها از طرف شیاطین جن و انس ایجاد می‌شود تا ایشان را از ادامه مسیر بازدارند، لذا وظیفه مؤمنان این است که ثابت‌قدم بایستند و از این وسوسه‌های شیطانی نهراسند.

آیه ۵۳
لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ؛ ﺁﺯﺍﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺷﺒﻬﻪ‌افکنی ﺷﻴﻄﺎﻥ برای ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻣﻰﺍفکند، ﺑﺮﺍی ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ‌ﻫﺎی‌شاﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭی ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی سنگ‌دلان ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﺷﻤنی ﻭ ﺳﺘﻴﺰی ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
آیه ۵۴
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ؛ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺁﮔﺎهی ﺩینی ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻋﻄﺎ ﺷﺪﻩ، ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩی ﺍﻟﻘﺎﺋﺎﺕ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﺯ ﺳﻮی ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﻝ‌ﻫﺎی‌شاﻥ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﺍم ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺧﺪﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺭﺍهی ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ.
هدف از القائات شیطان

ﺗﻮﻃﺌﻪﻫﺎﻯ ﺷﻴﻄﺎﻧﻰ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ، ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻰﺩﺍﺩ، ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ۵۳ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﻰﻛﻨﺪ:
ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻟﻘﺎﻯ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﻣﻮﻧﻰ قرار دهد ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ قلب‌شان ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ سنگ‌دلند؛
“ﻟِﻴَﺠْﻌَﻞَ ﻣﺎ ﻳُﻠْﻘِﻰ ﺍﻟﺸَّﻴْﻄﺎﻥُ ﻓِﺘْﻨَﺔً ﻟِﻠَّﺬِﻳﻦَ ﻓِﻰ ﻗُﻠُﻮﺑِﻬِﻢْ ﻣَﺮَﺽٌ ﻭَ ﺍﻟْﻘﺎﺳِﻴَﺔِ ﻗُﻠُﻮﺑُﻬُﻢْ”.
ﻭ ﻇﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻴﺪﺍﺩﮔﺮ ﺩﺭ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺷﺪﻳﺪﻯ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ؛ « ﻭَ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻈَّﺎﻟِﻤِﻴﻦَ ﻟَﻔِﻰ ﺷِﻘﺎﻕٍ ﺑَﻌِﻴﺪٍ»

همچنین ﻫﺪﻑ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﻋﺎﻟﻤﻨﺪ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ، ﺣﻖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻟﻘﺎﺋﺎﺕ ﺷﻴﻄﺎﻧﻰ ﺟﺪﺍ کنند ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﺋﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮﺳﺖ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ دل‌های‌شان ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺧﺎﺿﻊ ﮔردد؛ ﻭَ ﻟِﻴَﻌْﻠَﻢَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺃُﻭﺗُﻮﺍ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢَ ﺃَﻧَّﻪُ ﺍﻟْﺤَﻖُّ ﻣِﻦْ ﺭَﺑِّﻚَ ﻓَﻴُﺆْﻣِﻨُﻮﺍ ﺑِﻪِ ﻓَﺘُﺨْﺒِﺖَ ﻟَﻪُ ﻗُﻠُﻮﺑُﻬُﻢْ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻭ ﺣﻖﻃﻠﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﭘﺮ ﺧﻄﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﻰﮔﺬﺍﺭﺩ ﺑﻠﻜﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺻﺮﺍﻁ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰﻛﻨﺪ.

موسسه نورالیقین

مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *