تفسیر تخصصی

مدرس: استاد آل مرتضی

تاریخ:
۱۴۰۳/۶/۱۹

موضوع : آیه ۶۵ سوره نساء

تمایز درجات ایمان در برابر حکم پیامبر

قضای پیامبر بر اساس شریعت

برجستگی محتوای آیه

مرجعیت پیامبر در امور قضایی و ولایی

اداره جامعه نیازمند مشروعیت از طرف خدا و مقبولیت از طرف مردم

دو مصیبت بزرگ بعد از رحلت پیامبر( غصب خلافت و غصب فدک

خطبه خواندن زنان در حالت عادی بلامانع است

مخطئه و مصوبه

فلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿۶۵﴾

💫روز دوشنبه مورخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ جلسه تفسیر تخصصی با شرح و تفسیر ادامه آیه ۶۵ سوره نساء آغاز شد. در این جلسه استاد محترم حسینی آل مرتضی با مستفاد از تفسیر تسنیم شرحی تفصیلی از این آیه را ارائه نموده و فرمودند: این آیه شریفه نه تنها پیامبر(ص) را به عنوان یک قاضی تحکیم معرفی می‌کند بلکه بالاتر از آن در مورد حکومت و ولایت ایشان صحبت می‌کند.

پیامبر (ص) علم لدنی دارد و خداوند متعال در مواقع لازم ایشان را از امور غیبی مطلع می‌کند، لیکن در عین حال به پیامبر دستور می‌دهد: تا بر حسب شواهد و دلائل موجود حکم دهد و قضاوت کند نه بر اساس حکم ولایی و علم غیبی که از آن برخوردارند.
«وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ (مائده، ۴۹)

پیامبر باید بر اساس قواعد فقهی و حقوقی کلام الهی قضاوت کند در این صورت کسی حق ندارد به بهانه اجتهاد به حکم و رأی پیامبر اعتراض کند یا حکم دیگری را جایگزین کند بلکه باید کاملا مطیع ایشان باشد.

پذیرش و تسلیم در برابر حکم پیامبر (ص)

در بخش اول آیه ۶۵ سوره نساء خداوند متعال می‌فرماید زمانی ایمان آنها تأیید می‌شود که حکومت و ولایت پیامبر را بپذیرند و در برابر حکم ایشان هیچ اختیاری ندارند «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ»
در بخش دوم آیه سخن از نفی حرج نفس و تسلیم بودن مؤکد در برابر حکومت پیامبر است یعنی علاوه بر اینکه باید قولاً بپذیرند به صورت قلبی و عملی هم نشان دهند و هیچ اعتراضی نداشته باشند چه این حکم به نفع آنها باشد چه به ضررشان. «.. يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»

به عنوان مثال بعضی اعتراض می‌کنند چرا ارث مرد دو برابر زن است؟ چرا باید حجاب داشته باشیم؟ چرا باید روزه بگیریم؟و….
برای رسیدن به کمالات و درجات بالا باید این چون و چراها را کنار بگذاریم و تسلیم شویم، ولی اکثر مردم متأسفانه اهمیت نمی‌دهند.

از آیه مورد بحث دو نکته مهم استفاده می‌شود

۱.حکم پیامبر سخن و رأی نهایی است زیرا خداوند به پیامبر دستوری دهد که بر اساس حق داوری کند نه رأی واجتهاد شخصی

«إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ» ۱۰۵نساء

ما قرآن را به حق به سوی تو فرستادیم تا به آنچه خدا بوسیله آن به تو نشان داده میان مردم حکم کنی،

۲-مردم مکلف به اطاعت از ایشان هستند و حق اعتراض ندارند
«وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا» ۳۶ احزاب
و هیچ مرد و زن مؤمنی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار نمایند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول او کند دانسته به گمراهی سختی افتاده است.

دو عنصر اساسی

در ادامه استاد محترم فرمودند آیه مورد بحث در حقیقت به دو عنصر اساسی مورد نیاز جامعه اسلامی اشاره دارد:

۱.مشروعیت حکومت اسلامی که با پذیرش حکم ولایی و قضایی پیامبر حاصل می‌شود.

۲.مقبولیت نظام اسلامی که از جانب مردم محقق می‌شود.

بعد از پیامبر (ص) عدم مقبولیت امیرالمؤمنین (ع) از سوی مردم اتفاق افتاد، مسأله مهم امروز امت اسلام ایام محسنیه نیست بلکه بالاتر و مهم‌تر از آن مصیبت های بزرگی است که بعد از رحلت پیامبر (ص) اتفاق افتادند:
«الرزیة الرزیه»

۱. غصب فدک
۲- غصب ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین (ع)

طبق روایاتی که از شیعه و سنی به تواتر نقل شده است وقتی رسول خدا در بستر بیماری بودند درخواست کردند قلم و دواتی بیاورند وصیت نامه‌ای بنویسند تا مردم بعد از خودشان گمراه نشوند ولی خلیفه دوم مانع شد و پیامبر (ص) را به هذیان‌گویی متهم کرد و گفت :(إن الرجل لیحجر) و اطرافیان پیامبر (ص) همه شروع به نزاع و همهمه کردند.

در ادامه مباحث استاد آل مرتضی فرمودند:
پیامبر (ص) حدیث ثقلین را آخرین بار وقتی در بستر بیماری بودند فرمودند: ای مردم آگاه باشید که من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم کتاب خدا و اهل بيتم و بعد فرمودند این دو از همه جدا نمی‌شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد شود پس بنگرید که چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید.

ولی مردم به قول و نوشته پیامبر (ص) اهمیت ندادند. خلیفه دوم در حالی که دختر پیامبر و امام حسن و امام حسین و امیرالمؤمنین (ع) در خانه بودند به خانه ایشان هجوم آورده و درب خانه را آتش زدند و علی علیه الیلام را دست بسته برای گرفتن بیعت به مسجد بردند.

حضرت زهرا (س) برای دفاع از حق ولایت و مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) به مسجد رفت و خطبه غرائی را ایراد نمود.

می آموزیم که دفاع از حق مظلوم زن و مرد نمی‌شناسد و زن نباید منزوی باشد اگر می‌تواند در مسائل سیاسی و اجتماعی شرکت کند.

وظیفه یک خانم در درجه اول حفظ نظام خانواده و تربیت فرزندان است ولی در کنار آن می‌تواند در اجتماع حضور داشته و نقش مؤثری ایفا کند.

نص یا اجتهاد

از دلایل که سبب ایجاد فاصله بین اهل تسنن و تشیع شده است مسئله عصمت پیامبر (ص) است. شیعیان معتقدند پیامبر در تمامی ابعاد عصمت دارد ولی بعضی از مفسرین اهل تسنن بر این باورند که پیامبر (ص) تنها در دریافت و ابلاغ وحی عصمت دارد و امکان خطای ایشان در اجتهاد احکام و امور شخصی وجود دارد.
در واقع با نسبت دادن خطا و اشتباه به پیامبر خواستند خطاها و اشتباهات خود را بپوشانند.

مخطئه و مصوبه

مخطئه

علمای شیعه امامیه مخطئه هستند و معتقدند که مجتهد تمام تلاش خود را برای بدست آوردن احکام انحام می دهد تا یقین حاصل شود و حجت را تمام کند ولی احتمال دارد دچار خطایی هم بشود و یا کاملا نتواند حکم یقینی را بدست آورد این تلاش او برای به یقین رسیدن حجیّت دارد ومنجّز است. حال آنکه ممکن است که نظر شارع را نتواند کاملا کسب کند.

مصوبه

علمای اهل تسنن مصوبه هستند و بر این اعتقادند که هر چه مجتهد تلاش کرد برای بدست آوردن احکام، آن حکم خداست.

مخطئه معتقدند حکم خدا ثابت است وهر مجتهدی بنابر تلاشی که انجام می دهد می تواند به نظر شارع مقدس نزدیک شود که علاوه بر تلاش، عقل و نیروی الهی و غیبی و ماورایی هم دربدست آوردن احکام واقعی نقش به سزایی دارند و بدلیل تفاوت انسانها در برداشت و تفقه در احکام،گاهی در مسایل جزیی احکام آنها متفاوت می‌شود.

ولی مصوبه بر این باورندکه حکم خدا متغیّر است وهر چه مجتهد به آن رسید حکم شارع مقدس همان است و حکم واقعی تابع تلاش مجتهد می باشد و مانعی ندارد که اسلام در آن واحد راجع به یک موضوع، صد جور حکم داشته باشد از باب این که ما صدجور اجتهاد داریم.

قضاوت پیامبر (ص)

پیامبر(ص) می‌فرماید: «إِنَّمَا أَقْضِی‏ بَیْنَکُمْ‏ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار» «تنها من در میان شما طبق گواهی گواهان و سوگندها دادرسى می‌کنم و برخى از شما از برخی دیگر بهتر دلیل می‌آورد؛ بنابراین، هر فردى که من از مال برادرش چیزى را براى او به واسطه بیّنه یا سوگند دروغ جدا کنم، تنها براى او با آن، قطعه‌ای از آتش جدا کرده‌ام.

معنای انّما
در این حدیث واژه انّما افاده حصر می‌کند یعنی آن حضرت تنها بر اساس شریعت و ادله و شواهد موجود حکم می‌دهد نه براساس علم غیب و ولایت. مانند پذیرفتن ادعای ایمان منافقین در حالی که به نفاق آنان آگاهی داشت.
پیامبر (ص) از امور غیبی به مقداری که خداوند در اختیار ایشان قرار می‌دهد باخبر میشود ولی ایشان مأمورند که مطابق با شریعت و ادله موجود قضاوت کند نه بر اساس ولایتی که دارند.
از اين حديث به خوبى روشن مى‌شود كه پيامبر (ش) وظيفه دارد مطابق ظاهر و ادله طرفين دعوا قضاوت كند، البته در چنين داورى معمولا حق به حق دار مى‌رسد، ولى گاهى هم ممكن است ظاهر دليل و گواهى گواهان با واقع تطبيق نكند، اينجا است كه بايد توجه داشت كه حكم پیامبر (ص) به هيچ وجه واقع را تغيير نمى‌دهد، و حق، باطل، و باطل حق نمی شود.

حفظ اقتدار ملت

در جهت مقبولیت حکومت از سوی مردم باید از سوی حکومت هم به آراء مردم احترام گذاشته شود و در راستای استحکام نظام اسلامی همه مردم موظفند در زمان‌های همه‌پرسی و رأی‌گیری در انتخابات شرکت کنند تا اقتدار ملت و حکومت متقابلاً حفظ شود و مردم به این وظیفه الهی و ملی خودشان که پذیرش حکومت عدل و داد است عمل کنند.

مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *