طرح رضوان
مدرس : خانم حسینی
وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ(۹۵)
موضوع: عدم بازگشت کفار به دنیا برای جبران عمل
آیه فوق به کسانی اشاره می کندکه تا آخرین نفس به ضلالت و گمراهی ادامه دادند، آنان بعد از مشاهده عذاب الهى، یا بعد از نابودى و رفتن به جهان برزخ، پرده هاى غرور و غفلت از برابر دیدگانشان کنار مى رود و می بینند چگونه عمر و سرمایه ای که خدا در اختیار شان گذاشته بود از دست داده اند ، آرزو مى کنند، اى کاش براى جبران این همه خطاها بار دیگر به دنیا بازمى گشتند ولى قرآن با صراحت مى گوید: بازگشت آنها به کلى حرام یعنى ممنوع است، و راهى براى جبران باقى نمانده است.
دلیل پذیرفته نشدن در خواست کافران مبنی بر بازگشت به دنیا
خداوند راههای درستکاری و سلامت را در اختیار همه گذاسته است:
راه درونی : از راه عقل و فطرت
راه بیرونی : از طریق وحی و نبوت
اما آنها با بداختیاری خودشان به بیراهه رفتند.
خداوند راه توبه را باز گذاشت و ستار العیوبی کرد و عیب های آنها را پوشاند بلکه برگردند و توبه کنند، اما آنها همه را نادیده گرفتند.
در تفسیر گرانسنگ المیزان آمده : در آیه مورد بحث به جای «فرد»یا «شخص» می فرماید:«قریة»(وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا) ،زیرا فساد فرد ،به جامعه سرایت می کند و به طغیان جامعه منتهی می شود.
حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ(۹۶)
موضوع: شکافته شدن سدّ یأجوج و مأجوج در آستانه قیامت
قرآن کریم می فرماید:این بى خبران دائماً در غرور و غفلتند، و این بدبختى تا زمانى ادامه دارد که راه بر «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شود و آنها در سراسر زمین پخش شوند، و از هر بلندى و ارتفاعى با سرعت بگذرند.و قرآن کریم از انتشار و پراکندگی آن ها در کره زمین به عنوان یک نشانهٔ پایان جهان و مقدمۀ رستاخیز و قیامت یاد کرده است.(اشراط الساعة).
در آیات ۹۴_۹۶ سورهٔ کهف ،در بارۀ سدٔی که به دست ذوالقرنین برای جلوگیری از قتل و غارت یأجوج و مأجوج ساخته شد و ویرانی آن اشاره شده است.
نکته: در آیات متعددی در قرآن کریم به علائم رستاخیز ( اشراط الساعة) اشاره شده است، ازجمله : اولین آیات سوره های «تکویر» و «القارعه».
موضوع: بهت زدگی کافران هنگام پربایی قیامت
هنگامی که وعده حق نزدیک می شود ، آن چنان وحشتى سراسر وجود کافران را فرا مى گیرد که چشمهایشان از حرکت باز مى ایستد و خیره خیره به آن صحنه نگاه مى کنند.
در این هنگام پرده هاى غرور و غفلت از برابر دیدگانشان کنار مى رود و فریادشان بلند مى شود اى واى بر ما، ما از این صحنه در غفلت بودیم (یا وَیْلَنا قَدْ کُنّا فِی غَفْلَة مِنْ هذا).
و چون نمى توانند با این عذر، گناه خویش را بپوشانند و خود را تبرئه کنند با صراحت مى گویند: نه، ما ظالم و ستمگر بودیم ! (بَلْ کُنّا ظالِمِین).
معنای غفلت: غفلت به معنای بی توجهی است و آن به غیر از جهالت یا نا آگاهی است.
انواع غفلت:
غفلت از خود و شناخت بندگی
غفلت از آیات و نشانه های الهی
غفلت از شیطان و دشمنی آشکار او
غفلت از آخرت و معاد
از جمله راهکارهای درمان و مبارزه با غفلت:
دقت در آیات الهی
محافظت بر نماز های پنجگانه
مداومت بر ذکر الهی
تفکر و اندیشه
مطالعه تاریخ
إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ(۹۸)
لَوْ كَانَ هَٰؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا ۖ وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ(۹۹)
موضوع: مواد سوختنی و آتشگیره دوزخ
آیه فوق، به مشرکان مى گوید: آتشگیره جهنم و هیزمى که شعله هاى آن را تشکیل مى دهد، خود شما و خدایان ساختگى شما است، و همچون قطعه هاى هیزم بى ارزش، یکى پس از دیگرى در جهنم پرتاب مى شوید!
فلسفه انداختن بت ها در جهنم
یک نوع عذاب و مجازات است براى بت پرستان که ببینند در آتشى که از بتهایشان زبانه مى کشد مى سوزند.
تحقیرى است براى افکار آنها که به چنین موجودات بى ارزشى پناه مى بردند.
نکته: دوزخ رفتن بت ها عذابی مضاعف برای کافران است و گرنه سنگ عذاب نمیبیند ،سنگ جهنمی هم مانند دوزخ در حال تسبیح است (يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ).
منابع و مآخذ: تفاسیر وزین تسنیم، المیزان، مجمع البیان، نمونه و نور
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
بدون دیدگاه